1. It will be easier to find a soul mate elsewhere than in one's own backyard.
[ترجمه Mj.pishgooei] پیداکردن یک یارجانی ( دلبر ) آسان تر خواهد بود از یک عمر در خلوت و تنهایی خود ماندن
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن نایب جان در جای دیگر آسان تر از آن است که در حیاط پشتی خودش زندگی کند
[ترجمه گوگل]راحت تر پیدا کردن یک همسر روحانی در جای دیگر از خود در حیاط خلوت خود است
2. This man, much like his Southern soul mate at the other end of Pennsylvania Avenue, is a survivor.
[ترجمه ترگمان]این مرد، مثل نیمه soul در انتهای خیابان پنسیلوانیا، یک بازمانده است
[ترجمه گوگل]این مرد، بسیار شبیه همسر روح جنوب خود را در انتهای دیگر خیابان پنسیلوانیا، بازمانده است
3. Sean: Do you have a soul mate?
[ترجمه مليكا🌱] تو معشوقه داری؟
[ترجمه ترگمان]تو شریک زندگی داری؟
[ترجمه گوگل]شان آیا شما یک همسر روح دارید؟
4. David is supposed to be her soul mate, but Murphy and Franco render him a self-dramatizing bohemian.
[ترجمه ترگمان]دیوید باید شریک زندگی او باشد، اما مورفی و فرانکو او را به خاطر bohemian از خود رها کردند
[ترجمه گوگل]دیوید قرار است به عنوان همسرش باشد، اما مورفی و فرانکو او را به عنوان یک بوهمیا خودمحور نشان می دهند
5. Orpheus had lost his soul mate forever because he had broken Hades'essential demand.
[ترجمه ترگمان]اورفئوس همسر خود را برای همیشه از دست داده بود، زیرا حادث خواسته اساسی حادث شده بود
[ترجمه گوگل]Orpheus همسر جانش را برای همیشه از دست داده بود، زیرا تقاضای Hades'essential ضرر را از دست داده بود
6. The definition of a soul mate changes to be anyone you choose to grow with; be they lovers, friends, children, co-workers or family.
[ترجمه ترگمان]تعریف یک همسر می تواند هر کسی باشد که شما انتخاب کنید که با آن ها بزرگ شوید؛ آن ها عاشق، دوستان، کودکان، همکاران و یا خانواده هستند
[ترجمه گوگل]تعریف یک همسر روحانی به هر کسی که انتخاب می کنید با آن رشد می کند؛ آنها دوستداران، دوستان، فرزندان، همکاران یا خانواده باشند
7. As long as your soul mate is there by your side.
[ترجمه فرنیک سهیلی] تا وقتی که یار صمیمیت کنارت باشه
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که نیمه تو در کنار تو باشه
[ترجمه گوگل]تا زمانی که همسر شما در کنار شما قرار دارد
8. It was there that she met her soul mate and future husband, Andrew Lloyd Webber.
[ترجمه ترگمان]در آنجا بود که او همسر و همسر آینده او، اندرو لوید وبر را ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]آنجا بود که او ملاقات روح و شوهر آینده خود را، اندرو لویید وبر
9. Walther was her soul mate.
[ترجمه ترگمان] والتر والتر \"شریک زندگیش بود\"
[ترجمه گوگل]Walther همسر روحش بود
10. It wasn't the kind of reaction I'd expect from a man who had just killed his so-called soul mate.
[ترجمه ترگمان]این نوع واکنشی نبود که انتظار داشتم از مردی که همین الان به اصطلاح نیمه گم شده خود را کشته بود
[ترجمه گوگل]این نوع واکنش من از یک مردی بود که به اصطلاح همسر روحانی خود را کشته بود
11. The film, Him, is a romantic comedy role about a woman's search for a soul mate.
[ترجمه ترگمان]فیلم، او، یک نقش کمدی رمانتیک در رابطه با جستجوی یک زن برای همسر است
[ترجمه گوگل]این فیلم او، نقش کمدی رمانتیک در مورد جستجوی یک زن برای یک همسر روحانی است
12. To Chrissie he is a friend, to Terry a revelatory lover, and to Melanie a soul mate.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، او یک دوست است، به سوی تری، یک معشوقه revelatory و به سوی ملانی شریک زندگی است
[ترجمه گوگل]به Chrissie او یک دوست است، به Terry عاشق آشکار، و به Melanie یک همسر روح
13. And everyone really need is a mutual solution to share the spirit of Soul mate.
[ترجمه ترگمان]و هر کسی واقعا نیاز به یک راه حل دو طرفه برای به اشتراک گذاشتن روح رفیق دارد
[ترجمه گوگل]و هر کس واقعا نیاز به یک راه حل متقابل برای به اشتراک گذاشتن روح همسر روح است
14. After dating a couple of guys, Amy met her soul mate, Tom, last year.
[ترجمه ترگمان]بعد از قرار گذاشتن با چند نفر، \"امی\" با شریک زندگیش، \"تام\"، پارسال، \"تام\" آشنا شد
[ترجمه گوگل]پس از قدم زدن چند تن از بچه ها، امی، سال گذشته، با همسرش، تام، ملاقات کرد