• end the fighting, choose to forgive and forget, make up with
make peace with
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. If you want to make peace with your enemy, you have to work with your enemy. Then he becomes your partner.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید با دشمن صلح کنید، باید با دشمن کار کنید پس اون هم کار تو میشه
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید با دشمن خود صلح کنید، باید با دشمن خود کار کنید بعد او شریک شما شد
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید با دشمن خود صلح کنید، باید با دشمن خود کار کنید بعد او شریک شما شد
2. Until you make peace with who you are, you'll never be content with what you have.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که با کسی که هستی صلح کنی، هیچ وقت با چیزی که داری راضی نخواهی بود
[ترجمه گوگل]تا زمانی که صلح با کسی نداشته باشید، هرگز با آنچه که دارید ندارید
[ترجمه گوگل]تا زمانی که صلح با کسی نداشته باشید، هرگز با آنچه که دارید ندارید
3. Others continue the hostility into adulthood and never make peace with their brothers and sisters - a phenomenon called sibling rivalry.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر به دشمنی با بزرگسالی ادامه می دهند و هرگز با برادران و خواهران خود، پدیده ای به نام رقابت خواهر و برادر خود ایجاد نمی کنند
[ترجمه گوگل]دیگران دشمنی را با بزرگسالی ادامه می دهند و هرگز با برادران و خواهران خود صلح نکنند - پدیده ای است که به نام رقابت های خواهر و برادر است
[ترجمه گوگل]دیگران دشمنی را با بزرگسالی ادامه می دهند و هرگز با برادران و خواهران خود صلح نکنند - پدیده ای است که به نام رقابت های خواهر و برادر است
4. The caretaker regime was prepared to make peace with the invaders.
[ترجمه ترگمان]رژیم سرپرستی برای برقراری صلح با مهاجمان آماده شد
[ترجمه گوگل]رژیم حاکم آماده برقراری صلح با مهاجمان شد
[ترجمه گوگل]رژیم حاکم آماده برقراری صلح با مهاجمان شد
5. He tried to make peace with his parents before they passed away.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که از کنار بروند، سعی کرد با پدر و مادرش آشتی کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با والدینش صلح کند تا قبل از مرگ
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با والدینش صلح کند تا قبل از مرگ
6. The two leaders also discussed make peace with willing insurgents and reintegrate them into Afghan society.
[ترجمه ترگمان]این دو رهبر همچنین درباره ایجاد صلح با شورشیان مشتاق و بازگرداندن آن ها به جامعه افغان بحث و تبادل نظر کردند
[ترجمه گوگل]دو رهبر نیز در مورد صلح با شورش طلبان و بازگرداندن آنها به جامعه افغانستان گفتگو کردند
[ترجمه گوگل]دو رهبر نیز در مورد صلح با شورش طلبان و بازگرداندن آنها به جامعه افغانستان گفتگو کردند
7. Make peace with yourself for you are not at peace within and are accolading disachievement of us. We are not here to dis-achieve but to find our way to increasing union of self.
[ترجمه ترگمان]با خودتان آشتی کنید، زیرا در صلح و صفا در آرامش نیستید و accolading از ما هستید ما برای رسیدن به این هدف به اینجا نیامده ایم بلکه راهی برای افزایش اتحاد خود پیدا می کنیم
[ترجمه گوگل]صلح با خودتان را برای شما در آرامش قرار ندهید و ناتوانی ما در مورد ماست ما اینجا نیستیم که دست به دست هم دهیم اما راه خود را برای افزایش اتحاد خودمان پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]صلح با خودتان را برای شما در آرامش قرار ندهید و ناتوانی ما در مورد ماست ما اینجا نیستیم که دست به دست هم دهیم اما راه خود را برای افزایش اتحاد خودمان پیدا کنیم
8. Make peace with your past so it won't screw up the present.
[ترجمه ترگمان]با گذشته خودت صلح کن تا هدیه رو خراب نکنی
[ترجمه گوگل]با گذشته خود صلح آمیز سازید تا حال حاضر نباشد
[ترجمه گوگل]با گذشته خود صلح آمیز سازید تا حال حاضر نباشد
9. She was trying to make peace with her next - door neighbors.
[ترجمه ترگمان]اون داشت سعی می کرد با همسایه بغلی آشتی کنه
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با همسایگان بعدیش صلح برقرار کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با همسایگان بعدیش صلح برقرار کند
10. Do you support your president's agreement to make peace with the rebels?
[ترجمه ترگمان]آیا از موافقت رئیس جمهور خود برای برقراری صلح با شورشیان حمایت می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا از توافق رئیس جمهور خود برای برقراری صلح با شورشیان پشتیبانی می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا از توافق رئیس جمهور خود برای برقراری صلح با شورشیان پشتیبانی می کنید؟
11. Even if l could make peace with Achilles, the man won't listen to me!
[ترجمه ترگمان]حتی اگر من بتوانم با Achilles صلح کنم، مرد به من گوش نمی دهد!
[ترجمه گوگل]حتی اگر بتوانیم با آشیل صلح برقرار کنیم، مرد به من گوش نمی دهد!
[ترجمه گوگل]حتی اگر بتوانیم با آشیل صلح برقرار کنیم، مرد به من گوش نمی دهد!
12. Make peace with your past, so it won't mess up the present.
[ترجمه ترگمان]با گذشته خودت صلح کن، پس فعلا این وضع خراب نخواهد شد
[ترجمه گوگل]با گذشته خود صلح کنید، بنابراین این کنسرت را از دست نخواهید داد
[ترجمه گوگل]با گذشته خود صلح کنید، بنابراین این کنسرت را از دست نخواهید داد
13. It's no good asking me to make peace with those hooligans: I just can't!
[ترجمه ترگمان]از من خواستن که با اون hooligans صلح کنم: - من نمی تونم!
[ترجمه گوگل]خوب است که از من می خواهم که صلح را با این افراد هراسان انجام دهم: من نمی توانم!
[ترجمه گوگل]خوب است که از من می خواهم که صلح را با این افراد هراسان انجام دهم: من نمی توانم!
14. If uncomfortable, intend to make peace with the red ray.
[ترجمه ترگمان]اگر احساس ناراحتی می کنید قصد دارید با اشعه سرخ صلح کنید
[ترجمه گوگل]اگر ناراحت کننده باشد، قصد ایجاد صلح با پرتو قرمز را دارید
[ترجمه گوگل]اگر ناراحت کننده باشد، قصد ایجاد صلح با پرتو قرمز را دارید
پیشنهاد کاربران
کنار آمدن
صلح بستن با . . . . . . . . . .
آشتی کردن
کلمات دیگر: