• (slang) return to normal life (after being sick or following serious problems)
get back on one's feet
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
دوباره رو پای خود ایستادن
سر پا شدن
بهبود یافتن
I'll be back on my feet , I am going to keep on football
من دوباره سر پا میشم, میخوام فوتبال رو ادامه بدم
بهبود یافتن
I'll be back on my feet , I am going to keep on football
من دوباره سر پا میشم, میخوام فوتبال رو ادامه بدم
دوباره روی پای خود ایستادن.
کلمات دیگر: