کلمه جو
صفحه اصلی

barbed wire


سیم خاردار

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a wire or strands of wire with barbs at regular intervals, used as a military barrier or fencing for livestock; barbwire.

• wire with sharp projecting points placed at close intervals along its length (used in fencing, etc.)
barbed wire is strong wire with sharp points sticking out of it, which is used to make fences.

جملات نمونه

1. The jacket was torn to shreds by the barbed wire.
[ترجمه ترگمان]The با سیم های خاردار پاره پاره شده بود
[ترجمه گوگل]ژاکت توسط سیم های خاردار پاره پاره شد

2. At dawn we broke through the barbed wire entanglements under the city wall.
[ترجمه ترگمان]سپیده دم، سیم های خاردار را زیر دیوار شهر به هم زدیم
[ترجمه گوگل]سپیده دم سیمهای خاردار را زیر دیوار شهر شکستیم

3. His land is fenced with barbed wire.
[ترجمه ترگمان]زمین او با سیم های خاردار محصور شده
[ترجمه گوگل]زمین او با سیم خاردار حصارکشی شده است

4. His land was fenced with barbed wire.
[ترجمه ترگمان]زمین او با سیم های خاردار محصور شده بود
[ترجمه گوگل]زمین او را با سیم خاردار حصار کشی کردند

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

6. His coat was torn to ribbons by the barbed wire fence.
[ترجمه ترگمان]نیم تنه او از سیم های خاردار جدا شده بود
[ترجمه گوگل]کت او توسط نرده های سیم خاردار به روبان پاره شد

7. Plots of land have been demarcated by barbed wire.
[ترجمه ترگمان]مناطق زمین به وسیله سیم های خاردار تعیین شده اند
[ترجمه گوگل]زمین ها توسط سیم خاردار مشخص شده اند

8. The barbed wire had lacerated her arm.
[ترجمه ترگمان]سیم خاردار بازویش را پاره کرده بود
[ترجمه گوگل]سیم های خاردار بازوی او را از بند بند زده بود

9. The barbed wire had left only the tiniest nick just below my right eye.
[ترجمه ترگمان]سیم های خاردار فقط در زیر چشم راستم دیده بودند
[ترجمه گوگل]سیم خاردارها فقط کوچکترین لقب را درست زیر چشم راست من گذاشته بودند

10. The barbed wire fence round the perimeter discouraged intruders.
[ترجمه ترگمان]حصار خاردار دور محوطه کمین کرده بودند
[ترجمه گوگل]حصار سیم خاردار در اطراف محیط ، مزاحمان را دلسرد می کند

11. The grounds are fenced in by barbed wire.
[ترجمه ترگمان]محوطه محوطه محصور شده با سیم خاردار است
[ترجمه گوگل]محوطه ها توسط سیم های خاردار محصور شده اند

12. The prisoners cut their way through the barbed wire.
[ترجمه ترگمان]زندانی ها راه خود را از میان سیم های خاردار جدا کردند
[ترجمه گوگل]زندانیان راه خود را از طریق سیم های خاردار بریدند

13. His property is fenced with barbed wire.
[ترجمه ترگمان]ملک او با سیم خاردار محصور شده است
[ترجمه گوگل]اموال وی با سیم خاردار حصارکشی شده است

14. Her hair got all tangled up in the barbed wire fence.
[ترجمه ترگمان]موهایش در سیم های خاردار گره خورده بود
[ترجمه گوگل]موهایش همه در حصار سیم خاردار پیچیده شد

15. The factory was surrounded by barbed wire.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه با سیم خاردار احاطه شده است
[ترجمه گوگل]این کارخانه توسط سیم خاردار احاطه شده بود

پیشنهاد کاربران

سیم خاردار

انواع سیم خاردار

He had torn his pants crawling through one barbed wire fence
او وقتی داشت سینه خیز از بین یک حصار سیم خاردار می گذشت شلوارش را پاره کرده بود


سیم خاردار

A brain covered with barbed wire


کلمات دیگر: