وقت تلف کردن
mess around
انگلیسی به فارسی
مسخره بازی درآوردن
رابطهی جنسی داشتن
انگلیسی به انگلیسی
• loiter, remain idle in one place
مترادف و متضاد
fiddle; goof off
Synonyms: amuse oneself, dabble, dawdle, doodle, fool around, loiter, muck around, play, play around, play the fool, potter, puddle, putter, tinker, trifle
Antonyms: labor, toil, work
Joke
Have a sexual relationship (especially one which is non-commital)
جملات نمونه
1. Don't mess around with sharp knives.
[ترجمه ترگمان]با چاقوهای تیز بازی نکن
[ترجمه گوگل]با چاقوی تیز نباشید
[ترجمه گوگل]با چاقوی تیز نباشید
2. Be nicer to him. You shouldn't mess around with him like that.
[ترجمه ترگمان]باه اش بهتر رفتار کن تو نباید با اون اینطوری کنار بیای
[ترجمه گوگل]برای او جالب باشد شما نباید با او مانند آن غرق شوید
[ترجمه گوگل]برای او جالب باشد شما نباید با او مانند آن غرق شوید
3. Never mess around with scissors.
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت با قیچی بازی نکن
[ترجمه گوگل]هرگز با قیچی آشفته نشوید
[ترجمه گوگل]هرگز با قیچی آشفته نشوید
4. A monster like that is nothing to mess around with.
[ترجمه ترگمان]هیولایی مثل این، چیزی نیست که با آن دست و پنجه نرم کند
[ترجمه گوگل]یک هیولایی مثل این چیزی نیست که با آن آشنا شود
[ترجمه گوگل]یک هیولایی مثل این چیزی نیست که با آن آشنا شود
5. Bubsie: Oh, just mess around.
[ترجمه ترگمان] اوه، این دور و برت رو خراب کن
[ترجمه گوگل]Bubsie: اوه، فقط به هم بزنید
[ترجمه گوگل]Bubsie: اوه، فقط به هم بزنید
6. They wouldn't let him mess around with the radio so he started effing and blinding.
[ترجمه ترگمان]او به او اجازه نمی داد با رادیو اوضاع را به هم بریزه، بنابراین اون با من ور رفت و کور کننده شد
[ترجمه گوگل]آنها اجازه نمی دادند او را با رادیو ببوسند، پس او شروع به خندیدن و خیره شدن کرد
[ترجمه گوگل]آنها اجازه نمی دادند او را با رادیو ببوسند، پس او شروع به خندیدن و خیره شدن کرد
7. Some young people simply mess around all day when they are supposed to be at school.
[ترجمه ترگمان]بعضی از جوانان وقتی قرار است در مدرسه باشند در تمام روز جمع می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از جوانان به راحتی در تمام طول روز غمگین میشوند وقتی که قرار است در مدرسه باشند
[ترجمه گوگل]بعضی از جوانان به راحتی در تمام طول روز غمگین میشوند وقتی که قرار است در مدرسه باشند
8. The fates mess around with the people who have the most to lose.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت با افرادی که بیش ترین تلفات را از دست می دهند، درهم می رود
[ترجمه گوگل]سرنوشت ها با افرادی که بیشترین از دست دادن را دارند از بین می روند
[ترجمه گوگل]سرنوشت ها با افرادی که بیشترین از دست دادن را دارند از بین می روند
9. All they every do is go uptown and mess around.
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که می کنن اینه که به شهر برن و همه چیز رو خراب کنن
[ترجمه گوگل]همه آنها هر کاری را انجام می دهند در مرکز شهر قرار می گیرند و سرگردان می شوند
[ترجمه گوگل]همه آنها هر کاری را انجام می دهند در مرکز شهر قرار می گیرند و سرگردان می شوند
10. It is a small area and most of the teenagers there mess around together.
[ترجمه ترگمان]این منطقه کوچکی است و اغلب نوجوانان آن اطراف هم جمع و جور می شوند
[ترجمه گوگل]این یک منطقه کوچک است و بسیاری از نوجوانان آنجا در کنار یکدیگر غرق می شوند
[ترجمه گوگل]این یک منطقه کوچک است و بسیاری از نوجوانان آنجا در کنار یکدیگر غرق می شوند
11. We were like each other; she knew what she wanted and she didn't mess around.
[ترجمه ترگمان]ما هم مثل هم بودیم؛ او می دانست که چه چیزی را می خواهد و او آن را خراب نکرد
[ترجمه گوگل]ما مثل یکدیگر بودیم؛ او می دانست که چه چیزی را می خواهد و او در اطراف خود غرق نمی شود
[ترجمه گوگل]ما مثل یکدیگر بودیم؛ او می دانست که چه چیزی را می خواهد و او در اطراف خود غرق نمی شود
12. Now, I must make this quite clear to you, you can't actually mess around with time.
[ترجمه ترگمان]حالا، باید اینو کاملا برات روشن کنم
[ترجمه گوگل]حالا، من باید این را کاملا برای شما روشن کنم، شما واقعا نمی توانید با زمان به هم بزنید
[ترجمه گوگل]حالا، من باید این را کاملا برای شما روشن کنم، شما واقعا نمی توانید با زمان به هم بزنید
13. Was it a good idea to launch our kids' lives as scientists simply by letting them mess around?
[ترجمه ترگمان]آیا این ایده خوبی بود که کودکان ما را به سادگی با اجازه دادن به آن ها در اطراف زندگی، به عنوان دانشمندان زندگی کنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ایده خوبی بود که زندگی کودکانمان را به عنوان دانشمندان به راه انداخت؟
[ترجمه گوگل]آیا ایده خوبی بود که زندگی کودکانمان را به عنوان دانشمندان به راه انداخت؟
14. Climate scientists suggest that we don't have a lot of time to mess around.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان آب و هوا به ما پیشنهاد می کنند که زمان زیادی برای آشفتگی در اطراف نداریم
[ترجمه گوگل]دانشمندان هواشناسی معتقدند ما زمان زیادی برای سرخ کردن نداریم
[ترجمه گوگل]دانشمندان هواشناسی معتقدند ما زمان زیادی برای سرخ کردن نداریم
پیشنهاد کاربران
پلکیدن
goof off , mess about
کثیف کاری کردن
وقت گذرونی
درگیر بودن، سروکار داشتن با چیزی بدون هدف و برنامه خاص
پدربزرگ هنوز با ان رادیوی قدیمی درگیر است یا سروکله میزند. .
پدربزرگ هنوز با ان رادیوی قدیمی درگیر است یا سروکله میزند. .
وقت تلف کردن
یللی تللی کردن
انگونگ به چیزی کردن
مسخره بازی درآوردن
Fool around
Monkey around
Hang around
Goof around
Horse around
ول ول چرخیدن و یللی تللی کردن
یللی تللی کردن
انگونگ به چیزی کردن
مسخره بازی درآوردن
Fool around
Monkey around
Hang around
Goof around
Horse around
ول ول چرخیدن و یللی تللی کردن
سرگرم شدن با چیزی
خراب کاری کردن
بازیگوشی کردن
علافی کردن
هوس بازی
وقت رو به بطالت گذراندن
informal
to spend time doing various things that are not important, without any particular purpose or plan :
🔴They spend their weekends messing around on their boat.
🔴My brother likes messing around with computers.
🔴He spent the day with friends, just messing about.
🔴He spends all day messing around with the dogs instead of working.
🔴Stop messing around watching the telly, and come and help me.
🔴We spent the week messing around in the cottage.
🔴I need to stop messing around and make some decisions.
to spend time doing various things that are not important, without any particular purpose or plan :
🔴They spend their weekends messing around on their boat.
🔴My brother likes messing around with computers.
🔴He spent the day with friends, just messing about.
🔴He spends all day messing around with the dogs instead of working.
🔴Stop messing around watching the telly, and come and help me.
🔴We spent the week messing around in the cottage.
🔴I need to stop messing around and make some decisions.
لاس زدن هم معنی میده
اتلاف وقت
بدرفتاری کردن با کسی
کلمات دیگر: