یهودی اسین (نام فرقه ی عرفانی یهودی که از قرن دوم پیش از میلاد تا قرن دوم پس از میلاد فعالیت داشت)
essene
یهودی اسین (نام فرقه ی عرفانی یهودی که از قرن دوم پیش از میلاد تا قرن دوم پس از میلاد فعالیت داشت)
انگلیسی به فارسی
یهودی اسین (نام فرقهی عرفانی یهودی که از قرن دوم پیش از میلاد تا قرن دوم پس از میلاد فعالیت داشت)
Essene
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: Essenian (adj.)
مشتقات: Essenian (adj.)
• : تعریف: a member of an ascetic Jewish sect of mystics that existed from the second century B.C. to the second century A.D.
• member of an ascetic sect of judaism which inhabited the area north of the dead sea between approximately 200 bc - ad 100
جملات نمونه
1. Not all Essenes subscribed to, or practised, precisely the same things.
[ترجمه ترگمان]نه همه Essenes، و نه تنها، عینا همان چیزها
[ترجمه گوگل]نه همه اس اسن ها دقیقا همان چیزها را مشترک یا تمرین می کنند
[ترجمه گوگل]نه همه اس اسن ها دقیقا همان چیزها را مشترک یا تمرین می کنند
2. But they owe, if anything, even more to Essene tradition.
[ترجمه ترگمان]اما هر چیزی، حتی بیشتر از سنت Essene
[ترجمه گوگل]اما اگر هر چیزی، حتی بیشتر به سنت اساسی بدهکارند
[ترجمه گوگل]اما اگر هر چیزی، حتی بیشتر به سنت اساسی بدهکارند
3. Indeed, the network of Essene houses seems to have been both widespread and extremely efficient.
[ترجمه ترگمان]در واقع، به نظر می رسد که شبکه خانه های Essene هم گسترده و هم بسیار کارآمد بوده است
[ترجمه گوگل]در واقع، شبکه خانه های Essene به نظر می رسد هر دو گسترده و بسیار کارآمد است
[ترجمه گوگل]در واقع، شبکه خانه های Essene به نظر می رسد هر دو گسترده و بسیار کارآمد است
4. The Essenes are not passive mystics.
[ترجمه ترگمان]The mystics منفعل نیستند
[ترجمه گوگل]اسنس ها عرفا منفعل نیستند
[ترجمه گوگل]اسنس ها عرفا منفعل نیستند
5. And the religious orientation it reflects is unmistakably Essene.
[ترجمه ترگمان]و جهت گیری مذهبی آن انعکاس پیدا می کند
[ترجمه گوگل]و جهت گیری مذهبی آن را بازتاب می کند بی شک Esene
[ترجمه گوگل]و جهت گیری مذهبی آن را بازتاب می کند بی شک Esene
6. The Essenes were not only greatly inclined to apocalyptic views and legalism, but they were frantically anti-Hellenistic.
[ترجمه ترگمان]Essenes نه تنها تا حد زیادی به عقاید apocalyptic و legalism علاقه مند بودند، بلکه همگی ضد هلنیستی بودند
[ترجمه گوگل]اسنانی ها نه تنها به دیدگاه های آخرالزمانی و قانونگرائی تمایل داشتند، بلکه از نظر ضد هئنینستی از نظر اخلاقی بودند
[ترجمه گوگل]اسنانی ها نه تنها به دیدگاه های آخرالزمانی و قانونگرائی تمایل داشتند، بلکه از نظر ضد هئنینستی از نظر اخلاقی بودند
7. Many of the Essene were great prophets of the future and were seldom wrong in their predictions .
[ترجمه ترگمان]بسیاری از the پیامبران بزرگ آینده بودند و به ندرت در پیش بینی های خود اشتباه می کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اسن ها پیامبران بزرگ آینده بودند و در پیش بینی های خود به ندرت اشتباه می کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اسن ها پیامبران بزرگ آینده بودند و در پیش بینی های خود به ندرت اشتباه می کردند
8. Cayce said that there were sects within the Essene movement itself. The philosophical dividing point seemed to be whether man could make things happen or whether only God could make things happen.
[ترجمه ترگمان]Cayce گفت که هیچ فرقه ای در جنبش Essene وجود ندارد به نظر می رسید که نقطه تقسیم فلسفی این است که آیا انسان می تواند چیزها را بسازد یا اینکه فقط خداوند می تواند چیزها را تحقق بخشد یا نه
[ترجمه گوگل]کایس گفت که در جنبش اسسنی فرقه ها وجود دارد نقطه تقسیم فلسفی به نظر می رسید که آیا انسان می تواند اتفاقات رخ دهد یا اینکه تنها خدا قادر به انجام همه چیز باشد
[ترجمه گوگل]کایس گفت که در جنبش اسسنی فرقه ها وجود دارد نقطه تقسیم فلسفی به نظر می رسید که آیا انسان می تواند اتفاقات رخ دهد یا اینکه تنها خدا قادر به انجام همه چیز باشد
9. News title is the essene orf a piece of news and is an important part of the outstanding works of journalism.
[ترجمه ترگمان]عنوان اخبار، essene orf یک خبر است و بخش مهمی از آثار برجسته روزنامه نگاری است
[ترجمه گوگل]عنوان خبر مهمترین قسمت خبرها و بخش مهمی از آثار برجسته روزنامه نگاری است
[ترجمه گوگل]عنوان خبر مهمترین قسمت خبرها و بخش مهمی از آثار برجسته روزنامه نگاری است
10. To Essene practices, similar to that which has already been noticed.
[ترجمه ترگمان]به شیوه های Essene، مشابه آنچه قبلا دیده شده است
[ترجمه گوگل]به شیوه های Essene، شبیه آنچه که قبلا متوجه شده اید
[ترجمه گوگل]به شیوه های Essene، شبیه آنچه که قبلا متوجه شده اید
11. To become an Essene there was a period of preparation and purification that extended over three years.
[ترجمه ترگمان]برای تبدیل شدن به یک Essene، دوره آماده سازی و خالص سازی امکان پذیر بود که طی سه سال تمدید شد
[ترجمه گوگل]برای تبدیل شدن به Essene یک دوره آماده سازی و تمیزکاری وجود دارد که طی سه سال به طول انجامید
[ترجمه گوگل]برای تبدیل شدن به Essene یک دوره آماده سازی و تمیزکاری وجود دارد که طی سه سال به طول انجامید
12. The Essene, Jewish, Melchizedek, and Christian lineages are, in truth, one lineage which sets the stage for spiritual teachings for humankind.
[ترجمه ترگمان]The، یهودی، Melchizedek، و اجداد مسیحی در حقیقت یک دودمان است که صحنه را برای آموزه های معنوی برای بشریت تعیین می کند
[ترجمه گوگل]Essene، یهودی، Melchizedek، و خطوط مسیحی، در واقع، یک نسل است که مرحله برای تعالیم معنوی برای بشریت است
[ترجمه گوگل]Essene، یهودی، Melchizedek، و خطوط مسیحی، در واقع، یک نسل است که مرحله برای تعالیم معنوی برای بشریت است
13. When Masada was excavated in the 1960s, certain documents were found identical to those discovered in the Essene community at Qumran.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Masada در دهه ۱۹۶۰ حفاری شد، اسناد خاصی مشابه آن هایی یافت شدند که در جامعه Essene در qumran کشف شدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که Masada در دهه 1960 حفاری شد، اسناد خاصی پیدا شد همانند کسانی که در اجتماع اسن در قمران کشف شده بودند
[ترجمه گوگل]هنگامی که Masada در دهه 1960 حفاری شد، اسناد خاصی پیدا شد همانند کسانی که در اجتماع اسن در قمران کشف شده بودند
14. It forms an interesting contrast to both the contemporary communities of the Essenes and to current Marxist ideas.
[ترجمه ترگمان]این یک مقایسه جالب با جوامع معاصر of و ایده های مارکسیستی کنونی را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]این یک کنترول جالب برای هر دو جوامع معاصر اسکین و ایده های مارکسیست فعلی است
[ترجمه گوگل]این یک کنترول جالب برای هر دو جوامع معاصر اسکین و ایده های مارکسیست فعلی است
15. The Zadokites, at first glance, would appear to have much in common with the Essenes, indeed to overlap with them.
[ترجمه ترگمان]The، در نگاه اول، به نظر می رسد که اشتراکات زیادی با the دارند و در واقع با آن ها همپوشانی دارند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد زادوکیت ها، در نگاه اول، بسیار با سیسین ها مشترک هستند، در واقع به همپوشانی با آنها
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد زادوکیت ها، در نگاه اول، بسیار با سیسین ها مشترک هستند، در واقع به همپوشانی با آنها
پیشنهاد کاربران
اسنی ها
کلمات دیگر: