کلمه جو
صفحه اصلی

circus


معنی : سیرک، چالگاه
معانی دیگر : (انگلیسی) محل برخورد چند راه، چهار راه، میدان، (امریکا-عامیانه) لودگی، (نمایش یا رویداد یا شخصی) پرادا و اطوار، (روم باستان) زمین ورزش (معمولا مستطیل یا بیضی) که اطراف آن رده های پله مانند (برای تماشاچیان) ساخته بودند، پهنه، گود (ورزشی)، (پهنه ای در داخل خیمه ی بزرگ که در آن نمایش های اکروباتیک یا جانور پروری و غیره ارائه می شود) جولانگاه، نمایش (درون چنین خیمه ای)، بازیگران سیرک، سیرک بازی، نمایش سیرک

انگلیسی به فارسی

سیرک، چالگاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: circuses
(1) تعریف: a traveling show that usu. includes performances by acrobats, clowns, and trained animals, or the performers and equipment of such a show.

(2) تعریف: in ancient Rome, a large, roofless arena surrounded by rows of seats, used for public spectacles and games.

(3) تعریف: a noisy or chaotic scene.

• traveling show of animals and performers; square, intersection
a circus is a travelling show performed in a large tent, with clowns, acrobats, and trained animals.
if someone describes an event as a circus, they mean that they think it is only being done to attract attention or to impress people, and will not achieve anything.

مترادف و متضاد

سیرک (اسم)
cirque, circus, hippodrome

چالگاه (اسم)
cirque, circus

fair with entertainment


Synonyms: bazaar, big top, festival, gilly, hippodrome, kermis, show, spectacle, three-ring


جملات نمونه

1. a circus ring
صحنه ی سیرک

2. the circus group included two very comical dwarfs
گروه سیرک دارای دو کوتوله ی بسیار مضحک بود.

3. the stunts of a circus acrobat
شیرینکاری های آکروبات سیرک

4. i am a sucker for circus shows
من دیوانه ی نمایش های سیرک هستم.

5. the incompetent teacher turned the class into a circus
معلم بی عرضه کلاس را تبدیل به سیرک کرد.

6. The children were spellbound by the circus performance.
[ترجمه ترگمان]بچه ها مسحور اجرای سیرک شده بودند
[ترجمه گوگل]کودکان با عملکرد سیرک طغیان می کردند

7. She ran away to join the circus.
[ترجمه ترگمان]اون فرار کرد تا به سیرک ملحق بشه
[ترجمه گوگل]او فرار کرد تا به سیرک بپیوندد

8. The circus is coming here next week.
[ترجمه ترگمان] سیرک هفته دیگه میاد اینجا
[ترجمه گوگل]سیرک در هفته آینده وارد می شود

9. The horses pranced in the circus ring.
[ترجمه ترگمان]اسب در حلقه سیرک به هیجان آمده بود
[ترجمه گوگل]اسب ها در حلقه سیرک پرتاب می شوند

10. He tames lions for the circus.
[ترجمه ترگمان]برای سیرک lions می کند
[ترجمه گوگل]او شیرها را برای سیرک می کند

11. The circus is planning to pull out of the suburb park tomorrow morning.
[ترجمه ترگمان]این سیرک قصد دارد فردا صبح از پارک حومه شهر بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]سیرک در حال برنامه ریزی برای خروج از پارک حومه فردا صبح است

12. The trial has turned into a media circus .
[ترجمه ترگمان]محاکمه به یک سیرک رسانه ای تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]دادگاه به سیرک رسانه ای تبدیل شده است

13. I've never been to a circus, not recently anyhow.
[ترجمه ترگمان]من تا به حال به سیرک نرفته بودم
[ترجمه گوگل]من هرگز به سیرک نرفته ام، به تازگی به هر حال

14. Most visitors to London gravitate to Piccadilly Circus and Leicester Square.
[ترجمه ترگمان]بیشتر بازدیدکنندگان لندن به میدان پیکادلی یا میدان Leicester می روند
[ترجمه گوگل]بیشتر بازدیدکنندگان لندن به جاده Piccadilly Circus و لستر می روند

15. We noticed a poster advertising a circus.
[ترجمه ترگمان]ما متوجه شدیم که یه پوستر که یه سیرک رو تبلیغ می کرده
[ترجمه گوگل]ما متوجه پوستر تبلیغاتی سیرک شدیم

16. The circus show delighted everyone.
[ترجمه ترگمان]نمایش سیرک همه را شاد کرد
[ترجمه گوگل]نمایش سیرک همه را خوشحال می کند

17. Attractions at the fair include a mini - circus, clowns, dancers and a jazz band.
[ترجمه ترگمان]attractions در نمایشگاه شامل یک سیرک، دلقک ها، رقاص ها و یک گروه موسیقی جاز هستند
[ترجمه گوگل]جاذبه های این نمایشگاه شامل یک مینی سیرک، دلقک ها، رقصنده ها و گروه موسیقی جاز است

Piccadilly Circus

میدان پیکادیلی


The incompetent teacher turned the class into a circus.

معلم بی‌عرضه کلاس را تبدیل به سیرک کرد.


پیشنهاد کاربران

سیرک ، جایی برای نمایش های عجیب

سیریک ، جایی برای نمایش دادن کار های عجیب و خنده دار

سیریک چهار راه
میدان

چادری است که در آن نمایش های جذابی رخ می دهد


چهار راه

چهار راه
چهار خیابان

سیرک ؛ فلکه

– The circus is coming here next week
– The horses trotted into the circus ring
– The children loved being taken to the circus
– We arrived at Sadeghieh Circus


کلمات دیگر: