کلمه جو
صفحه اصلی

sell like hot cakes


(عامیانه) بازار داغ داشتن، خوب به فروش رفتن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to be sold very quickly and in large quantity; be in great demand.

- These new cars are selling like hot cakes!
[ترجمه ترگمان] این ماشین های جدید مثل کیک داغ میفروشن
[ترجمه گوگل] این اتومبیل های جدید فروش مثل کیک داغ!

• be purchased at a very high rate and in large amounts

جملات نمونه

1. His new video game is apparently selling like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا بازی ویدیویی جدیدش مثل کیک داغ فروش می کنه
[ترجمه گوگل]بازی ویدیویی جدید او ظاهرا مانند کیک داغ عرضه می شود

2. Copies of the book are selling like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]نسخه های کتاب مثل کیک داغ میفروشن
[ترجمه گوگل]نسخه های این کتاب مانند کیک های داغ فروش می شود

3. All the rage, she says, selling like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]او مثل کیک داغ به فروش می رود و می گوید: همه خشم
[ترجمه گوگل]او می گوید، تمام خشم، فروش مثل کیک داغ است

4. It should sell like hot cakes if I knock it into the right sort of shape.
[ترجمه ترگمان]اگر آن را به شکل درست در بیاورم باید مثل کیک خامه ای بفروشم
[ترجمه گوگل]اگر آن را به نوع مناسب برگردانم، باید مثل کیکهای گرم فروخته شود

5. Cards depicting Santa in horribly compromising positions are selling like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]کارت های تصویر سانتا در موقعیت های سخت به خطر افتاده مانند کیک های داغ در حال فروش هستند
[ترجمه گوگل]کارت هایی که سانتا را در موقعیت های وحشتناکی قرار می دهند به فروش می رسند مانند کیک داغ

6. Opren was selling like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]Opren مثل کیک داغ می فروختند
[ترجمه گوگل]اوپرن مانند کیک های داغ فروخت

7. These books sell like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]این کتاب ها مثل کیک داغ می فروشند
[ترجمه گوگل]این کتاب ها مانند کیک های داغ فروش می کنند

8. I never discount these books - they sell like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت این کتاب ها رو discount مثل کیک داغ میفروشن
[ترجمه گوگل]من هرگز این کتاب ها را تخفیف نمی دهم - آنها مانند کیک های داغ فروش می کنند

9. They sell like hot cakes . there's not much leave over.
[ترجمه ترگمان] مثل کیک داغ میفروشن چیز زیادی باقی نمونده
[ترجمه گوگل]آنها مانند کیک های داغ فروش می کنند خیلی زیاد نیست

10. The film star's books sell like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]کتاب های فیلم مانند کیک های داغ به فروش می رسند
[ترجمه گوگل]کتاب های ستاره فیلم مانند کیک های داغ فروش می کنند

11. I'm sure this book will sell like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که این کتاب مثل کیک داغ به فروش خواهد رسید
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که این کتاب مثل کیک داغ فروش خواهد داشت

12. These bags sell like hot cakes.
[ترجمه ترگمان] این کیسه های مثل کیک داغ میفروشن
[ترجمه گوگل]این کیسه ها مانند کیک های داغ فروش می کنند

13. They sell like hot cakes.
[ترجمه ترگمان] مثل کیک داغ میفروشن
[ترجمه گوگل]آنها مانند کیک های داغ فروش می کنند

14. Duration mid - autumn festival, arrived again the busy season of moon cake sell like hot cakes.
[ترجمه ترگمان]در طول جشنواره پاییز، دوباره فصل شلوغ کیک ماه مانند کیک های داغ به فروش رسید
[ترجمه گوگل]مدت زمان فستیوال اواسط پاییز، دوباره فصل شلوغ کیک ماه خریداری شد، مانند کیک داغ

پیشنهاد کاربران

سود خوب

to be bought quickly and in large numbers


به سرعت فروش رفتن

بازار داغ داشتن، خوب فروش رفتن

به مقدار زیاد و به سرعت فروش رفتن

خیلی زود به فروش رفتن چیزی

مثل برق فروش رفتن چیزی، بازار داغ داشتن برای فروش چیزی


کلمات دیگر: