1. to domesticate wild plants
گیاهان وحشی را اهلی کردن
2. He is thoroughly domesticated and cooks a delicious chicken casserole.
[ترجمه ترگمان]او به طور کامل اهلی شده است و غذای خوش مزه مرغ درست می کند
[ترجمه گوگل]او به طور کامل اهلی شده و آشپزخانهای خوشمزه مرغ دارد
3. These animals are only partly domesticated.
[ترجمه ترگمان]این حیوانات تا حدودی اهلی شده اند
[ترجمه گوگل]این حیوانات تنها تا حدی از نظر اهلی هستند
4. She was fully domesticated by then,washing the dishes and taking out the garbage.
[ترجمه ترگمان]او در آن زمان به طور کامل اهلی شده بود، ظرف ها را می شوید و زباله ها را بیرون می آورد
[ترجمه گوگل]پس از آن، او به طور کامل اهلی شد، شستن ظروف و اخراج زباله
5. Cows were domesticated to provide us with milk.
[ترجمه ترگمان]گاوها اهلی شده بودند تا ما را با شیر فراهم کنند
[ترجمه گوگل]گاوها برای شیر دادن به ما اهلی شدند
6. The donkey is a domesticated form of the African wild ass.
[ترجمه ترگمان]این خر، نوعی اهلی از خر وحشی آفریقایی است
[ترجمه گوگل]خر از شکل اومی از الاغ وحشی آفریقایی است
7. Some men are very hard to domesticate.
[ترجمه ترگمان]رام کردن بعضی از مردا خیلی سخته
[ترجمه گوگل]بعضی از مردان بسیار دشوار برای دام زدن هستند
8. Cattle were first domesticated in Neolithic times.
[ترجمه ترگمان]گاوها اولین بار در عصر حجر بودند
[ترجمه گوگل]گاوها ابتدا در زمان نوسنگی اهلی شدند
9. Since they had their baby they've both quite domesticated.
[ترجمه ترگمان]از انجایی که آن ها بچه شان را داشتند، هر دوی آن ها کاملا اهلی شده بودند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آنها بچه خود را داشتند، آنها هر دو کاملا اهلی شده بودند
10. He's become a lot more domesticated since his marriage.
[ترجمه ترگمان]او از زمان ازدواجش به کلی اهلی شده است
[ترجمه گوگل]او از زمان ازدواجش بسیار اهلی شده است
11. Ray's very domesticated and even likes baking cakes.
[ترجمه ترگمان]ری خیلی اهلی است و حتی کیک پخت را دوست دارد
[ترجمه گوگل]ری بسیار اهلی و حتی کیک پخت را دوست دارد
12. They've become a lot more domesticated since they got married.
[ترجمه ترگمان]آن ها از زمانی که ازدواج کرده اند، اهلی شده اند
[ترجمه گوگل]آنها از زمانی که ازدواج کرده اند، بسیار اهلی شده اند
13. Dogs were probably the first animals to be domesticated.
[ترجمه ترگمان]سگ ها احتمالا اولین حیواناتی بودند که اهلی می شدند
[ترجمه گوگل]احتمالا سگ ها اولین حیوانات اهلی شده بودند
14. We domesticated the dog to help us with hunting.
[ترجمه ترگمان]ما سگ را اهلی کردیم تا با شکار به ما کمک کند
[ترجمه گوگل]ما سگ داریم که برای شکار کمک می کند