حداکثر استفاده را بردن از، از فرصت استفاده ی کامل بردن
make the most of
حداکثر استفاده را بردن از، از فرصت استفاده ی کامل بردن
انگلیسی به انگلیسی
• accomplish all that one can with what one has
جملات نمونه
1. She doesn't know how to make the most of herself .
[ترجمه فرید یوسفی] او نمی داند چگونه بیشترین استفاده را از خودش ببرد
[ترجمه ترگمان]او نمی داند چطور بیشتر خودش را درست کند[ترجمه گوگل]او نمی داند چگونه بیشتر از خودش بکند
2. It's a lovely day - we must make the most of it.
[ترجمه میرمحمد] روز قشنگیست. باید خیلی خوب از آن استفاده کنیم.
[ترجمه ترگمان]روز قشنگی است - باید بیشتر آن را درست کنیم[ترجمه گوگل]این یک روز دوست داشتنی است - ما باید بیشتر از آن استفاده کنیم
3. Make the most of this feeling while it lasts.
[ترجمه ترگمان]در مدتی که طول می کشد بیش ترین احساس را در خود داشته باشید
[ترجمه گوگل]بیشترین استفاده از این احساس را در طول زمان انجام دهید
[ترجمه گوگل]بیشترین استفاده از این احساس را در طول زمان انجام دهید
4. Hap-piness is the ability to make the most of what you have.
[ترجمه ترگمان]هپ - piness توانایی این است که بیش ترین چیزی را که دارید درست کنید
[ترجمه گوگل]Hap-spiness - توانایی استفاده از آنچه که شما دارید، بیشتر است
[ترجمه گوگل]Hap-spiness - توانایی استفاده از آنچه که شما دارید، بیشتر است
5. Charming and friendly, she will help you make the most of your visit.
[ترجمه ترگمان]جذاب و دوستانه، او به شما کمک خواهد کرد که بیشتر بازدید شما را انجام دهد
[ترجمه گوگل]جذاب و دوستانه، او به شما کمک خواهد کرد که بیشترین بازدید خود را انجام دهید
[ترجمه گوگل]جذاب و دوستانه، او به شما کمک خواهد کرد که بیشترین بازدید خود را انجام دهید
6. We must make the most of it.
[ترجمه ترگمان]باید بیش ترش رو انجام بدیم
[ترجمه گوگل]ما باید بیشتر از آن استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید بیشتر از آن استفاده کنیم
7. You really ought to make the most of the opportunity, because you won't get a second chance.
[ترجمه ترگمان]تو واقعا باید از این فرصت استفاده کنی، چون شانس دیگری نخواهی داشت
[ترجمه گوگل]شما واقعا باید بیشترین فرصت را داشته باشید، زیرا فرصت شانسی برایتان نخواهید داشت
[ترجمه گوگل]شما واقعا باید بیشترین فرصت را داشته باشید، زیرا فرصت شانسی برایتان نخواهید داشت
8. We had to make the most of our rather slender resources.
[ترجمه ترگمان]مجبور شدیم بیش ترین منابع رو از دست بدیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم که بیشتر منابع نازک خودمان را استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم که بیشتر منابع نازک خودمان را استفاده کنیم
9. Make the most of your leisure time!
[ترجمه میرمحمد] از اوقات فراغت خود بیشترین استفاده را ببرید.
[ترجمه ترگمان]اوقات فراغت خود را صرف کنید![ترجمه گوگل]بیشتر از اوقات فراغت خود را بیشتر کنید
10. To make the most of DOSShell, you need to create program groups and add your DOS applications to those groups.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه بیشتر of ها را بسازید، باید گروه های برنامه ایجاد کنید و برنامه های DOS خود را به آن گروه ها اضافه کنید
[ترجمه گوگل]برای استفاده بیشتر از DOSShell، شما نیاز به ایجاد گروه برنامه و اضافه کردن برنامه های DOS خود را به آن گروه
[ترجمه گوگل]برای استفاده بیشتر از DOSShell، شما نیاز به ایجاد گروه برنامه و اضافه کردن برنامه های DOS خود را به آن گروه
11. Organic manures as nutrient sources-how best to make the most of organic manures and slurry in arable crop rotations.
[ترجمه ترگمان]کود شیمیایی آلی به عنوان منابع غذایی - چگونه بیش ترین استفاده را از کود شیمیایی آلی و اسلاری در چرخش های کشت زراعی داشته باشد
[ترجمه گوگل]کود آلی به عنوان مواد مغذی- بهترین نحوه استفاده از کود آلی و دوغاب در چرخش های کشت کاشت
[ترجمه گوگل]کود آلی به عنوان مواد مغذی- بهترین نحوه استفاده از کود آلی و دوغاب در چرخش های کشت کاشت
12. And they began looking at how to make the most of the small vacant spaces.
[ترجمه ترگمان]و شروع کردند به نگاه کردن به این که چگونه بیشتر فضاهای خالی را بسازند
[ترجمه گوگل]و آنها شروع به نگاه کردن به چگونگی استفاده از فضاهای خالی کوچک کردند
[ترجمه گوگل]و آنها شروع به نگاه کردن به چگونگی استفاده از فضاهای خالی کوچک کردند
13. She'd better make the most of the occasion and put her views on marriage more forcibly once she returned home.
[ترجمه ترگمان]بهتر بود از این فرصت استفاده کند و وقتی به خانه باز می گشت نظرش را درباره ازدواج با او مطرح کند
[ترجمه گوگل]او بهتر می تواند از این مناسبت بیشتر استفاده کند و پس از بازگشت به خانه، دیدگاه خود را نسبت به ازدواج بیشتر تحریم کند
[ترجمه گوگل]او بهتر می تواند از این مناسبت بیشتر استفاده کند و پس از بازگشت به خانه، دیدگاه خود را نسبت به ازدواج بیشتر تحریم کند
14. The challenge in this book is to make the most of human relationships without becoming a victim.
[ترجمه ترگمان]چالش در این کتاب، تبدیل بیشتر روابط انسانی بدون قربانی شدن است
[ترجمه گوگل]چالش در این کتاب این است که بیشتر از روابط انسانی بدون تبدیل شدن به قربانی باشد
[ترجمه گوگل]چالش در این کتاب این است که بیشتر از روابط انسانی بدون تبدیل شدن به قربانی باشد
15. Here's how to make the most of your complexion, from cleansing and moisturising to facials and problem-solving.
[ترجمه ترگمان]در اینجا یاد بگیرید که چطور بیشتر رنگ و رنگ خود را تمیز کنید، از تمیز کردن و moisturising برای مراقبت از مراقبت های بهداشتی و حل مساله استفاده کنید
[ترجمه گوگل]در اینجا چگونگی استفاده بیشتر از چهره شما از پاک کردن و مرطوب کننده شدن به صورت و حل مشکل را می آموزیم
[ترجمه گوگل]در اینجا چگونگی استفاده بیشتر از چهره شما از پاک کردن و مرطوب کننده شدن به صورت و حل مشکل را می آموزیم
پیشنهاد کاربران
( اصطلاح ) :
1 - سروکار داشتن با شرایط بد و کسب بهترین خروجی از آن
2 - چیزی را تا نهایت امکان خوب جلوه دادن
3 - از شرایط بهترین بهره را بردن
مشابه: get the most of - get the most out of
https://idioms. thefreedictionary. com/make the most of
1 - سروکار داشتن با شرایط بد و کسب بهترین خروجی از آن
2 - چیزی را تا نهایت امکان خوب جلوه دادن
3 - از شرایط بهترین بهره را بردن
مشابه: get the most of - get the most out of
https://idioms. thefreedictionary. com/make the most of
نهایت استفاده را از چیزی بردن
, بهره عالی بردن
use a good situation to get the best possible result
از چیزی کمال استفاده را کردن. از چیزی بهره برداری لازم را بعمل آوردن
کلمات دیگر: