1. to inscribe a polygon in a circle
چند وجهی را در دایره محاط کردن
2. to inscribe one's book to an old friend
کتاب خود را برای دوست قدیمی توشیح کردن
3. The volume had been personally inscribed by the author.
[ترجمه محمدحسین حبیب زاده] مجلد ( کتاب ) شخصا توسط مولف توشیح شده بود.
[ترجمه ترگمان]کتاب شخصا نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]حجم شخصا توسط نویسنده نوشته شده است
4. Some galleries commemorate donors by inscribing their names on the walls.
[ترجمه محمدحسین حبیب زاده] برخی از نگارخانه ها با درج نام اهداکنندگان بر دیوار، آنها را گرامی می دارند.
[ترجمه ترگمان]برخی از گالری های اهدا کننده را با inscribing نام خود بر روی دیوارها به یاد می آورند
[ترجمه گوگل]برخی از گالری ها با تایید نام خود در دیوارها اهدا کنندگان اهدا می کنند
5. I can't decipher what is inscribed on the pillar.
[ترجمه ترگمان]نمی توانم چیزی را که روی ستون نوشته شده کشف کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم چیزی را که روی ستون نوشته شده است کشف کنم
6. Inside the cover someone had inscribed the words 'To Thomas, with love'.
[ترجمه محمدحسین حبیب زاده] پشت جلد کتاب، کسی عبارت �تقدیم به توماس، با عشق� را نوشته است.
[ترجمه ترگمان]درون سرپوش کسی نوشته بود: توماس با عشق
[ترجمه گوگل]در داخل پوشش کسی کلمه 'به توماس، با عشق' نوشته است
7. She inscribed her own name on the textbook.
[ترجمه محمدحسین حبیب زاده] او نام خود را بر روی کتاب درسی نوشت.
[ترجمه ترگمان]اسم خودش رو روی کتاب درسی نوشته بود
[ترجمه گوگل]او اسم خود را در کتاب درس خواند
8. The trophy was inscribed with his name.
[ترجمه محمدحسین حبیب زاده] نشان منقش به نام او بود.
[ترجمه Mahdi-74] نامش برروی جام حک شده بود.
[ترجمه ترگمان]جام با نام او نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]جایزه با نام او ثبت شد
9. His name was inscribed on the trophy.
[ترجمه محمدحسین حبیب زاده] نام او بر روی نشان حک شده بود.
[ترجمه ترگمان]اسمش روی مدال نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]نام او در جایزه ثبت شد
10. On the back I had inscribed the words: 'Here's to Great Ideas! John'.
[ترجمه ترگمان]بر پشت این کلمات نوشته بودم: به سلامتی ایده های عالی! TGMN_DOT\" جان \"
[ترجمه گوگل]در پشت من واژه ها را نوشته بودم: 'برای ایده های بزرگ اینجاست! جان'
11. Her name was inscribed in the book.
[ترجمه ترگمان]نام او در کتاب نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]نام او در این کتاب ثبت شده است
12. The names of the dead were inscribed on the wall.
[ترجمه ترگمان]اسامی مردگان روی دیوار حک شده بود
[ترجمه گوگل]نامهای مردگان روی دیوار نوشته شده بود
13. She signed the book and inscribed the words 'with grateful thanks' on it.
[ترجمه ترگمان]او کتاب را امضا کرد و با تشکر از آن کلمات را بر زبان آورد
[ترجمه گوگل]او این کتاب را امضا کرد و کلمات را با لطف و شکرگزاری در آن بنویسد
14. The wall of the church was inscribed with the names of the dead from the Great War.
[ترجمه ترگمان]دیوار کلیسا با نام های مردگان از جنگ بزرگ نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]دیوار کلیسا با نامهای مرده از جنگ بزرگ نوشته شده است
15. The team's name is inscribed on the base of the trophy.
[ترجمه ترگمان]نام تیم روی پایه مدال ها نوشته شده است
[ترجمه گوگل]نام تیم بر پایه جایزه ثبت شده است