1. a flippant young man
مرد جوانی که حرف دهان خود را نمی فهمد.
2. he gave flippant answers to our serious questions
او به پرسش های جدی ما با تمسخر جواب داد.
3. It's easy to be flippant, but we have a serious problem to deal with here.
[ترجمه ترگمان]بی ادبی است، اما ما یک مشکل جدی داریم که باید با این قضیه کنار بیایم
[ترجمه گوگل]این آسان است که فریبنده باشد، اما ما برای حل این مشکل یک مشکل جدی داریم
4. You shouldn't be flippant about such things.
[ترجمه ترگمان]نباید از این جور چیزها بترسی
[ترجمه گوگل]شما نباید در مورد چنین چیزهایی فریب خورد
5. I think she just thought I was being flippant.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم اون فکر می کرد که من flippant
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او فقط فکر می کرد که من فریب خورده بودم
6. She gave him a flippant answer.
[ترجمه ترگمان]او جوابی دندان شکن به او داد
[ترجمه گوگل]او به او یک پاسخ فریبنده داد
7. I didn't mean any offence. It was a flippant, off-the-cuff remark.
[ترجمه ترگمان]من قصد اهانت نداشتم این یک تذکر گستاخانه و گستاخانه بود
[ترجمه گوگل]منظورم هیچ جرمی نیست این یک بی نظیر است، بی نظیر است
8. You can't afford to be flippant about such matters.
[ترجمه ترگمان]تو حق نداری در این مورد محتاط باشی
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید از چنین مسائلی بیخبر باشید
9. Sorry, I didn't mean to sound flippant.
[ترجمه ترگمان]متاسفم، قصد بی ادبی نداشتم
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، منظورم این نبود که صدای آرامش رو بشنوم
10. Sorry if that sounded flippant or heartless - it wasn't meant to be.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که این کار گستاخانه یا بی عاطفه به نظر می رسید - قصد نداشت که این طور باشد
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش اگر آن صدای فشرده یا بی عاطفه صدق کند - به معنای آن نبود
11. Despite the slightly flippant tone I have adopted, this essay is based on hard science.
[ترجمه ترگمان]با وجود لحن ملایمی که من اتخاذ کردم، این مقاله مبتنی بر علم سخت است
[ترجمه گوگل]علیرغم لحن کمی دردناک من پذیرفته ام، این مقاله بر اساس علوم سخت است
12. Kalb gave a flippant answer to the question.
[ترجمه ترگمان]Kalb پاسخ مودبانه ای به این پرسش داد
[ترجمه گوگل]کبل یک پاسخ فریبنده به این سوال داد
13. Flippant answer: Drink half the soup!
[ترجمه ترگمان]جواب flippant: نصف سوپ را بخور!
[ترجمه گوگل]جواب معما: نوشیدن نصف سوپ!
14. Under that flippant attitude he liked to show at Park Crescent was a mind like quicksilver.
[ترجمه ترگمان]با آن رفتار گستاخانه، دوست داشت در باغ ملی خودنمایی کند، مثل جیوه بود
[ترجمه گوگل]با توجه به این نگرش ناخوشایند که او دوست داشت در پارک کورسنت نشان دهد، ذهنیتی مانند کیک سیلور بود
15. It might have sounded as flippant as the question was importunate.
[ترجمه ترگمان]شاید این سوال تا حدی گستاخانه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]ممکن است آن را به عنوان فشرده به نظر می رسد که این مسئله ناخوشایند بود