بازسازی شد، از نو ساختن، نوسازی کردن، احیا کردن
reconstructed
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• rebuilt, constructed again, recreated, remade
صفت ( adjective )
• : تعریف: made over again.
• مشابه: regenerate
• مشابه: regenerate
جملات نمونه
1. Alan Tomlinson has reconstructed the events that led up to the deaths.
[ترجمه ترگمان]الن تاملینسون این رویداد را بازسازی کرده است که منجر به مرگ آن ها شده است
[ترجمه گوگل]آلن تلونینسون رویدادهایی را که منجر به مرگ شدند، بازسازی کرده است
[ترجمه گوگل]آلن تلونینسون رویدادهایی را که منجر به مرگ شدند، بازسازی کرده است
2. The police have reconstructed the chain of events leading to the murder.
[ترجمه ترگمان]پلیس زنجیره ای از رویداده ای منتهی به این قتل را بازسازی کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس زنجیره ای از رویدادهای منجر به قتل را بازسازی کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس زنجیره ای از رویدادهای منجر به قتل را بازسازی کرده است
3. We reconstructed what the dinosaur looked like from a few of its bones.
[ترجمه ترگمان]ما درست و حسابی که دایناسورها شبیه چند تا از استخوان های آن بودند، درست کردیم
[ترجمه گوگل]ما دایناسور را از چندین استخوان آن بازسازی کردیم
[ترجمه گوگل]ما دایناسور را از چندین استخوان آن بازسازی کردیم
4. Local historians have reconstructed from contemporary descriptions how the hall may have looked in 1300.
[ترجمه ترگمان]مورخان محلی از توصیفات معاصر از این که چگونه ممکن است تالار در سال ۱۳۰۰ به نظر برسد، بازسازی شده اند
[ترجمه گوگل]مورخان محلی از توصیف های معاصر از سال 1300 در سالن بازسازی شده اند
[ترجمه گوگل]مورخان محلی از توصیف های معاصر از سال 1300 در سالن بازسازی شده اند
5. The archaeologist reconstructed the broken ancient vase from its fragments.
[ترجمه ترگمان]این باستان شناس گلدان باستانی شکسته را از قطعات آن بازسازی کرد
[ترجمه گوگل]باستان شناس مجسمه گلدان شکسته را از قطعات آن بازسازی کرد
[ترجمه گوگل]باستان شناس مجسمه گلدان شکسته را از قطعات آن بازسازی کرد
6. Later journalists reconstructed the voyage with testimonies from survivors and relatives.
[ترجمه ترگمان]بعدا روزنامه نگاران این سفر را با شهادت بازماندگان و بستگانش دوباره بازسازی کردند
[ترجمه گوگل]بعدها روزنامه نگاران سفر را با شهادت از بازماندگان و خویشاوندان بازسازی کردند
[ترجمه گوگل]بعدها روزنامه نگاران سفر را با شهادت از بازماندگان و خویشاوندان بازسازی کردند
7. If so, the whole edifice so carefully reconstructed by Finnis is in danger of collapse.
[ترجمه ترگمان]اگر اینطور است، کل عمارت با دقت بازسازی شده توسط finnis در خطر نابودی قرار دارد
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، کل ساختمان به طوری که توسط Finnis بازسازی شده است در معرض خطر سقوط است
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، کل ساختمان به طوری که توسط Finnis بازسازی شده است در معرض خطر سقوط است
8. Most post-cranial bones can be reconstructed on a flat surface, with supporting pillars of plasticine at strategic points if necessary.
[ترجمه ترگمان]بیشتر استخوان های پست جمجمه را می توان بر روی یک سطح صاف با ستون های نگهدارنده of در نقاط استراتژیک در صورت لزوم بازسازی کرد
[ترجمه گوگل]بیشتر استخوان های جمجمه پس از استخوان ها می توانند در یک سطح صاف، با حمایت از ستون های پلاستیک در نقاط استراتژیک در صورت لزوم بازسازی شوند
[ترجمه گوگل]بیشتر استخوان های جمجمه پس از استخوان ها می توانند در یک سطح صاف، با حمایت از ستون های پلاستیک در نقاط استراتژیک در صورت لزوم بازسازی شوند
9. I reconstructed my life and all other women's in the light of male distortion and women's stolen potential.
[ترجمه ترگمان]من زندگی و همه زنان دیگر را در نور اعوجاج مرد و زنان بالقوه دزدیدم
[ترجمه گوگل]من زندگی و تمام زنان دیگر را به خاطر ناهنجاری های مردانه و پتانسیل سرقت شده زنان بازسازی کردم
[ترجمه گوگل]من زندگی و تمام زنان دیگر را به خاطر ناهنجاری های مردانه و پتانسیل سرقت شده زنان بازسازی کردم
10. These sites have been preserved and reconstructed by Glenrothes Development Corporation.
[ترجمه ترگمان]این سایت ها از سوی شرکت توسعه Glenrothes نگهداری و بازسازی شده اند
[ترجمه گوگل]این سایت ها توسط شرکت توسعه Glenrothes حفظ و بازسازی شده اند
[ترجمه گوگل]این سایت ها توسط شرکت توسعه Glenrothes حفظ و بازسازی شده اند
11. Presenter Michael Buerk had reconstructed the true story of how the man was rescued by helicopter after collapsing by a canal.
[ترجمه ترگمان]گوینده \"مایکل Buerk\" داستان واقعی این مرد را پس از سقوط یک کانال توسط هلیکوپتر نجات داده بود
[ترجمه گوگل]مایکل بوکر، رئیس مجله، داستان واقعی این که چگونه مرد توسط هلیکوپتر پس از فروپاشی توسط یک کانال نجات یافت، بازسازی شده بود
[ترجمه گوگل]مایکل بوکر، رئیس مجله، داستان واقعی این که چگونه مرد توسط هلیکوپتر پس از فروپاشی توسط یک کانال نجات یافت، بازسازی شده بود
12. What is remembered is reconstructed from the images available.
[ترجمه ترگمان]چیزی که به یاد دارد از تصاویر موجود بازسازی می شود
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی می افتد از تصاویر موجود بازسازی می شود
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی می افتد از تصاویر موجود بازسازی می شود
13. The location of edges has to be reconstructed by the visual system.
[ترجمه ترگمان]محل یال ها باید به وسیله سیستم بصری بازسازی شود
[ترجمه گوگل]محل لبه ها باید توسط سیستم بصری بازسازی شود
[ترجمه گوگل]محل لبه ها باید توسط سیستم بصری بازسازی شود
14. He reconstructed the events as he imagined they had happened that evening in April.
[ترجمه ترگمان]حوادثی را که در آن شب در آوریل رخ داده بود، از نو آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او حوادثی را که تصور می کرد در آن ماه آوریل اتفاق افتاد، بازسازی کرد
[ترجمه گوگل]او حوادثی را که تصور می کرد در آن ماه آوریل اتفاق افتاد، بازسازی کرد
15. What took place has to be reconstructed with the principal witness for the prosecution being unavailable.
[ترجمه ترگمان]آنچه که رخ داد باید با شاهد اصلی برای دادستانی که در دسترس نیست بازسازی شود
[ترجمه گوگل]آنچه که اتفاق افتاده است باید با شاهد اصلی بازجویی شود که پیگرد قانونی در دسترس نباشد
[ترجمه گوگل]آنچه که اتفاق افتاده است باید با شاهد اصلی بازجویی شود که پیگرد قانونی در دسترس نباشد
پیشنهاد کاربران
بازسازی شده
کلمات دیگر: