کلمه جو
صفحه اصلی

leave open

پیشنهاد کاربران

تاخیر در تصمیم گیری

بعداً راجع به چیزی تصمیم گرفتن

بی پاسخ مانده ، رهاشده، برنامه ریزی نشده.

ممتنع گذاشتن

leave someone open to sth = کسی را در معرض چیزی قرار دادن

سربسته رها کردن
باز گذاشتن
بی پاسخ گذاشتن


کلمات دیگر: