تاخیر در تصمیم گیری
leave open
پیشنهاد کاربران
بعداً راجع به چیزی تصمیم گرفتن
بی پاسخ مانده ، رهاشده، برنامه ریزی نشده.
ممتنع گذاشتن
leave someone open to sth = کسی را در معرض چیزی قرار دادن
سربسته رها کردن
باز گذاشتن
بی پاسخ گذاشتن
باز گذاشتن
بی پاسخ گذاشتن
کلمات دیگر: