1. Connor deflected the blow with his left forearm.
[ترجمه ترگمان]کانر با ساعد چپش ضربه ای به او زد
[ترجمه گوگل]کانر با ضربه قدامی چپ خود را از دست داد
2. My forearm deflected most of the first punch.
[ترجمه ترگمان]بازوی من بیشتر اولین سنبه را منحرف کرد
[ترجمه گوگل]ساعد من اغلب پانچ اول را منحرف می کند
3. Soundlessly, he swept his forearm down the whole length of the mantelpiece, scattering cards and ornaments alike.
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و روی بخاری دیواری نشست و کارت ها و ornaments را به هم ریخت
[ترجمه گوگل]بدون شک، او زیر دستش را پایین آورد و تمام طول قایان، کارت های پراکنده و زیور آلات را به طور یکسان گذاشت
4. The bullet shattered a bone in her left forearm.
[ترجمه ترگمان]گلوله استخوانی را در ساعد چپش خرد کرد
[ترجمه گوگل]گلوله در استخوان چپ خود استخوان را شکست
5. Left forearm rotation does so many things in the golf swing.
[ترجمه ترگمان]چرخش ساعد چپ بسیاری از چیزها را در نوسان گلف انجام می دهد
[ترجمه گوگل]چرخش چپ چرخشی چیزهای زیادی را در نوسان گلف انجام می دهد
6. Left forearm rotation is one of the keys to a good takeaway.
[ترجمه ترگمان]روی ساعد چپ یکی از کلیدهای رستوران خوب است
[ترجمه گوگل]چرخش ساعد چپ یکی از کلید هایی است که می توان از آن عبور کرد
7. Learn to rotate the left forearm properly at the start of the backswing.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که ساعد چپ را به درستی در ابتدای پروژه بچرخانید
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید که ساعد چپ راست را در ابتدای بکینگ بچرخانید
8. With another blow from his forearm, he sent him crashing back down the cockpit.
[ترجمه ترگمان]با ضربه دیگری از ساعد او را به سمت کابین خلبان فرستاد
[ترجمه گوگل]با یک ضربه دیگر از ساعدش، او او را به عقب افتادن کابین خلبان فرستاد
9. Fabio wiped his face with his forearm.
[ترجمه ترگمان]و صورتش را با ساعد پاک کرد
[ترجمه گوگل]فابیو چهره اش را با ساعدش پاک کرد
10. I force my forearm beneath his chin and thrust it upwards.
[ترجمه ترگمان]دستم را زیر چانه او فشار می دهم و آن را به طرف بالا پرتاب می کنم
[ترجمه گوگل]دست و پایم را زیر چانه خودم فشار می دهم و آن را به سمت بالا می برم
11. Indwelling venous cannulae were inserted into the right forearm for infusion of G17 and into the left forearm for blood sampling.
[ترجمه ترگمان]indwelling وریدی وریدی به شکل بازوی راست برای تزریق of و در ساعد چپ برای نمونه برداری خون وارد شده بودند
[ترجمه گوگل]کانولهای داخل وریدی به داخل سینه بند راست برای تزریق G17 و به سمت چپ دست راست برای نمونه گیری خون وارد می شوند
12. How did you come by that scar on your forearm?
[ترجمه ترگمان]چطور با اون زخم روی ساعد اومدی؟
[ترجمه گوگل]چطور با آن زخم در ساعد خود آمد؟
13. She reached for the door and started to pull it open, but Nicolo's hand closed around her forearm.
[ترجمه ترگمان]دستش را به طرف در برد و شروع به کشیدن آن کرد، اما دست راستش دور ساعد بسته شد
[ترجمه گوگل]او برای درب باز شد و شروع به باز کردن آن کرد، اما دست نیکلو دستش را در دست گرفت
14. There was fire under the gummy icing that blood had formed on his forearm.
[ترجمه ترگمان]زیر چشمی که خون روی ساعد او شکل گرفته بود، آتش داشت
[ترجمه گوگل]آتش سوزی تحت آئورت وجود داشت که خون روی شکمش بود