کلمه جو
صفحه اصلی

drivel


معنی : گلیز، دری وری سخن گفتن، پریشان گفتن، اب دهان جاری ساختن، از دهن یا بینی جاری شدن
معانی دیگر : گلیز داشتن، (به ویژه کودک) آب دهان (از گوشه ی دهان) جاری کردن، آب بینی کسی راه افتادن، بزاق (از دهان) راه افتادن، حرف بچگانه زدن، چرند گفتن، دری وری گفتن، یاوه گفتن، سخن بچگانه، حرف بی معنی، (نادر) بزاق، آب دهان (آویزان از لب و لوچه)، بفچ، راب (drool هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

گلیز، آب دهان جاری ساختن، از دهن یا بینی جاری شدن، دری‌وری سخن گفتن


رانندگی، گلیز، دری وری سخن گفتن، پریشان گفتن، اب دهان جاری ساختن، از دهن یا بینی جاری شدن


انگلیسی به انگلیسی

• nonsense, idiotic utterances; spittle, slobber (rare)
talk nonsense, say idiotic things; slobber, spittle (rare)
you refer to something that is written or said as drivel when you think it is very silly; an informal word.
if someone drivels on, they talk for a long time about things that are boring or irrelevant; an informal expression.

مترادف و متضاد

drool


talk foolishly


Synonyms: dribble, salivate, slaver, slobber


foolish talk


Synonyms: babble, blabber, blather, blethe, gab, gabble, prate, prattle, ramble, twaddle, waffle


Synonyms: babble, balderdash, blather, bunk, double-talk, gibberish, gobbledygook, Greek, hogwash, hooey, jabber, nonsense, poppycock, prating, rot, rubbish, tripe, twaddle


Antonyms: sense


گلیز (اسم)
drivel, drool, slobber

دری وری سخن گفتن (فعل)
drivel

پریشان گفتن (فعل)
drivel

اب دهان جاری ساختن (فعل)
drivel

از دهن یا بینی جاری شدن (فعل)
drivel

جملات نمونه

1. You don't believe the drivel you read in the papers, do you?
[ترجمه ترگمان]تو این مزخرفات رو که توی روزنامه ها خوندی، باور نمی کنی، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما اعتقاد ندارید که شما در مقالات خواندید، آیا شما؟

2. How can you watch that drivel on TV?
[ترجمه ترگمان]چطور میتونی این چرندیات رو تو تلویزیون ببینی؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید آن را در تلویزیون تماشا کنید؟

3. She sat impatiently listening to the teacher's drivel about the fault in the program he was about to network.
[ترجمه ترگمان]او با بی قراری نشسته بود و به چرت و پرت استاد در مورد اشتباهی که در برنامه بود گوش می داد
[ترجمه گوگل]او مشتاقانه به گوش دادن به مدرسه معلم در مورد گسل در برنامه او در مورد شبکه بود

4. Few reports produce tangible results, many are drivel, most are soon dead or dying.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از گزارش ها نتایج ملموسی به همراه دارند، بسیاری از آن ها چرت و پرت هستند، اکثر آن ها به زودی مرده یا در حال مرگ هستند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از گزارش ها نتایج قابل ملاحظه ای تولید می کنند، بسیاری از آنها در حال حرکت هستند، بیشتر آنها به زودی مرده اند یا در حال مرگ هستند

5. I don't know which is worse - her drivel or you being daft enough to listen to it!
[ترجمه ترگمان]من نمی دانم کدامیک بدتر است - این چرندیات او یا تو به اندازه کافی احمق هستی که به آن گوش بدهی!
[ترجمه گوگل]من نمی دانم که بدتر است - او راننده یا شما به اندازه کافی به اندازه کافی برای گوش دادن به آن!

6. The talk was lively and, compared to Morrison's drivel, refreshingly rational.
[ترجمه ترگمان]این صحبت ها پر جنب و جوش بود و در مقایسه با حرف های چرت و پرت بارت رین و refreshingly منطقی بود
[ترجمه گوگل]این سخنرانی پر جنب و جوش بود و در مقایسه با محرک موریسون، به طرز قابل توجهی منطقی بود

7. Typing five or six thousand words of drivel every day was a strange way to keep sane.
[ترجمه ترگمان]هر روز پنج شش هزار کلمه چرت و پرت تایپ می کرد و هر روز راه عجیبی برای سالم ماندن بود
[ترجمه گوگل]تایپ کردن پنج یا شش هزار کلمه رانده هر روز یک راه عجیب و غریب برای حفظ صحیح بود

8. Spare us the cliched drivel of how spring training mirrors life's new beginnings.
[ترجمه ترگمان]به ما در مورد این که چگونه آموزش بهار آغاز جدید زندگی را آموزش می دهد، به ما Spare
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشیم که چگونه آموزش بهار، آینه های جدید زندگی است

9. You're talking drivel as usual!
[ترجمه ترگمان]مثل همیشه چرت و پرت میگی!
[ترجمه گوگل]شما به طور معمول در حال صحبت کردن هستید!

10. Most of these essays are just full of drivel.
[ترجمه ترگمان]بیشتر این مقالات فقط پر از چرندیات هستند
[ترجمه گوگل]اکثر این مقالات فقط پر از رانده است

11. Don't talk such drivel!
[ترجمه ترگمان]این اراجیف را نزن!
[ترجمه گوگل]چنین راننده صحبت نکنید!

12. Why bother with this drivel my teacher asks us to do?
[ترجمه ترگمان]چرا این اراجیف را که معلمم از ما می خواهد به خود زحمت بدهم؟
[ترجمه گوگل]چرا با این رانندگی مواجه می شویم معلم من از ما می خواهد که انجام دهد؟

13. Drivel slants yellow, feel to there is a stink in nose, what disease is this?
[ترجمه ترگمان]Drivel زرد رنگ، احساس کنید بوی بد بینی است، این دیگر چه بیماری است؟
[ترجمه گوگل]Drivel slants yellow، احساس می کنید که در بینی وجود دارد، بیماری چیست؟

14. Does drivel have a stink? How should treat?
[ترجمه ترگمان]این چرندیات بوی گند میده؟ چطور باید درمانش کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا رانده شدن یک آرواره؟ چگونه باید درمان شود؟

15. She is still writing mindless drivel.
[ترجمه ترگمان]او هنوز دارد چرت و پرت می گوید
[ترجمه گوگل]او هنوز نویز بی روح را نوشت

The panting dog driveled on my hand.

سگ له‌له‌زنان بزاق خود را روی دستم ریخت.


The drunken man driveled on about his children.

مرد مست درباره‌ی فرزندان خود حرف‌های نامفهومی زد.


I have no time to listen to his drivels about the meaning of life.

وقت ندارم به یاوه‌سرایی‌های او درباره‌ی معنی زندگی گوش بدهم.


پیشنهاد کاربران

دَری وَری واژه مرکب اتباعی فارسی است و drivel برگرفته شده از فارسی است!

معنی: هذیان، چَرَند، چرت و پرت، پرت و پلا، گفتار بی هوده ( بیهوده ) و ژاژ ( فُشار ) ، سخن صد مَن یه ( یک ) غاز

چرند
Nonsense
Bull shit
چرت و پرت گفتن
To speak nonsense


کلمات دیگر: