1. All is not gain that is put in the purse.
[ترجمه ترگمان]همه چیز به دست نمی آید که در کیسه ریخته شود
[ترجمه گوگل]همه دستاوردی نیست که در کیف پول قرار داده شود
2. She put in some clothes, odds and ends, and make-up.
[ترجمه Lol] او مدتی برای لباس پوشیدن و خرید خرت وپرت و ارایش صرف کرد
[ترجمه ترگمان]او مقداری لباس و خرت و پرت را پوشید و به راه افتاد
[ترجمه گوگل]او در برخی از لباس ها، شانس و پایان دادن، و آرایش قرار داده است
3. Students are all put in different groups according to their ability.
[ترجمه Sahel] همه ی دانش آموزان با توجه به توانایی هایشان در گروه های مختلف قرار داده می شوند.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان با توجه به توانایی خود در گروه های مختلف قرار دارند
[ترجمه گوگل]دانشجویان همه با توجه به توانایی های خود در گروه های مختلف قرار می گیرند
4. Did you put in for that post in the library that you were speaking about the other day?
[ترجمه مهران] آیا برای پستی در کتابخانه که چند روز قبل در موردش صحبت میکردی ، درخواست دادی؟
[ترجمه ترگمان]آیا این پست را در کتابخانه که در آن روز داشتید صحبت می کردید به داخل اتاق آوردید؟
[ترجمه گوگل]آیا برای این پست در کتابخانه ای که دربارۀ روزهای دیگر صحبت می کنید قرار داده اید؟
5. The refugees were put in camps in Italy before being resettled.
[ترجمه ترگمان]پناهندگان قبل از این که اسکان داده شوند در اردوگاه های ایتالیا قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]پناهندگان قبل از اسکان در اردوگاه ها در ایتالیا قرار گرفتند
6. The boat put in at Shanghai for repairs.
[ترجمه مهران] قایق برای تعمیرات به شانگهای وارد شد.
[ترجمه ترگمان]قایق برای تعمیرات در شانگهای قرار گرفت
[ترجمه گوگل]قایق در شانگهای برای تعمیرات قرار داده شده است
7. 000 women put in ten rupees each, which if my arithmetic is right adds up to 40,000 rupees.
[ترجمه ترگمان]هر کدام ده روپیه به جیب می زنند که اگر حساب من درست باشد به ۴۰،۰۰۰ روپیه اضافه می شود
[ترجمه گوگل]000 زن در هر ده روپیه قرار داده اند، که اگر حساب حساب من درست باشد، تا 40 هزار روپیه می افزاید
8. They've put in time and effort to keep the strike going.
[ترجمه Sahel] آن ها برای ادامه پیدا کردن اعتصاب، زمان و تلاشی را صرف کردند.
[ترجمه ترگمان]آن ها زمان و تلاش برای ادامه اعتصاب کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها در زمان و تلاش برای ادامه اعتصاب قرار داده اند
9. She was sent home to Oxford and put in quarantine.
[ترجمه ترگمان]او را به آکسفورد فرستادند و در قرنطینه گذاشتند
[ترجمه گوگل]او به آکسفورد منتقل شد و قرنطینه کرد
10. We put in the darkneof the heart is called the moon dancing.
[ترجمه ترگمان]ما قلب را در قلب قرار دادیم و ماه را به رقص فرا خواند
[ترجمه گوگل]ما در تاریکی قلب قرار می دهیم که رقص ماه است
11. Put in the money before dialing.
[ترجمه ترگمان]پول رو بذار قبل از گرفتن شماره
[ترجمه گوگل]پول را قبل از شماره گیری قرار دهید
12. we put in the darkness of the heart is called the moon dancing.
[ترجمه ترگمان]ما تاریکی قلب را در آغوش می گیریم و ماه را به رقص فرا می خوانند
[ترجمه گوگل]ما در تاریکی قلب قرار داده ایم که رقص ماه است
13. Australia, put in to bat, made a cautious start.
[ترجمه ترگمان]استرالیا که برای ضربه زدن آماده شده بود، شروع محتاطانه کرد
[ترجمه گوگل]استرالیا، به لگد زدن، شروع به محتاطانه کرد
14. The pay will be proportional to the time put in.
[ترجمه ترگمان]این حقوق متناسب با زمان عرضه خواهد بود
[ترجمه گوگل]پرداخت خواهد شد متناسب با زمان قرار داده شده است
15. Mr. Putin was inaugurated as the President of the Russian Federation.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]آقای پوتین به عنوان رییس فدراسیون روسیه افتتاح شد
16. But a year ago, Putin came to power vowing to crack down on wayward regions.
[ترجمه ترگمان]اما یک سال پیش، پوتین به قدرت رسید و قول داد که بر مناطق سرکش فرود آید
[ترجمه گوگل]اما یک سال پیش، پوتین به قدرت رسید و قصد داشت به مناطق دور افتاده حمله کند
17. Just as urgently, the Putin government is trying to thwart him.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، دولت پوتین در تلاش است تا او را خنثی کند
[ترجمه گوگل]درست همانطور که فورا، دولت پوتین سعی در خنثی کردن او دارد
18. Mr Putin adopted a statesmanlike stance until he was asked a hostile question about the war.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]آقای پوتین موضع دولتشناسانه ای را تصویب کرد تا زمانی که از یک سوال خصمانه در مورد جنگ خواسته شود
19. Gusinsky could lose everything in a fight with Putin.
[ترجمه ترگمان]Gusinsky می تواند همه چیز در مبارزه با پوتین را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]گیسینسکی می تواند همه چیز را در مبارزه با پوتین از دست دهد
20. If Mr Putin wants to coddle war criminals, let him do it on his own nickel.
[ترجمه ترگمان]اگر آقای پوتین می خواهد به مجرمانی مبارزه کند، اجازه دهید که این کار را بر روی نیکل خودش انجام دهد
[ترجمه گوگل]اگر آقای پوتین بخواهد جنایتکاران جنگی را بفروشد، اجازه دهید او را به نیکل خود بسپارید
21. Last month Putin decided to retire silo-housed intercontinental ballistic missiles as their service lives expire.
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته، پوتین تصمیم گرفت تا زمانی که عمر خدمات آن ها منقضی می شود، موشک های بالیستیک بین قاره ای را جابجا کند
[ترجمه گوگل]در ماه گذشته، پوتین تصمیم به بازنشستگی موشک های بالستیک بین قاره ای در سیلوها را به حالت تعلیق درآورد
22. President Vladimir Putin is politically stronger, and better positioned to revamp the military.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]پرزیدنت ولادیمیر پوتین از لحاظ سیاسی قویتر است و بهتر است که ارتش را اصلاح کند
23. Mr Putin, we are told, is more of a red wine tippler.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]آقای پوتین، به ما گفته شده است، بیشتر از گوشت قرمز شراب است
24. By temperament Mr Putin always seeks to build consensus.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]با خلق و خوی آقای پوتین همیشه به دنبال ایجاد اجماع است
25. However, Mr Putin was also keen to point out the positive aspects of the meeting.
[ترجمه ترگمان]با این حال، آقای پوتین همچنین مشتاق بود که جنبه های مثبت جلسه را مشخص کند
[ترجمه گوگل]با این حال، آقای پوتین نیز علاقمند به اشاره به جنبه های مثبت جلسه بود
26. There was the Putin who remained aloof and the Putin who talked publicly about the tears he had shed.
[ترجمه ترگمان]پوتین در کنار پوتین باقی ماند و پوتین به طور عمومی درباره اشک های خود صحبت کرد
[ترجمه گوگل]پوتین باقی مانده بود و پوتین که عمیقا درباره اشک هایی که ریخته بود صحبت کرد
27. The three journalists who interviewed Putin for this book were pleasingly sassy on occasion.
[ترجمه ترگمان]این سه روزنامه نگار که برای این کتاب با پوتین مصاحبه کرده بودند، در مورد این موضوع مورد انتقاد قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]سه روزنامه نگارانی که با این کتاب با پوتین مصاحبه کردند، به طرز محسوسی خشن بودند
28. Putin has absolutely no experience in high politics, and demonstrates no political acumen in these interviews.
[ترجمه ترگمان]پوتین هیچ تجربه ای در سیاست زیاد ندارد و در این مصاحبه ها هیچ فراست سیاسی ندارد
[ترجمه گوگل]پوتین بدون هیچ تجربه ای در سیاست های بالا و در این مصاحبه ها هیچ گونه سرسختی را نشان نمی دهد
29. When Mr Putin sacked the energy minister, Mr Chubais was sternly reprimanded.
[ترجمه ترگمان]وقتی آقای پوتین وزیر انرژی را اخراج کرد، آقای Chubais به شدت مورد توبیخ قرار گرفت
[ترجمه گوگل]زمانی که آقای پوتین وزیر انرژی را اخراج کرد، آقای چبایس به شدت مجازات شد