(ناحیه ای که در آن به واسطه ی فرسایش خاک و کم بارانی، باد ایجاد توفان گرد و غبار می کند) خاکسارگاه، غبارستان، غبارکاسه
dust bowl
(ناحیه ای که در آن به واسطه ی فرسایش خاک و کم بارانی، باد ایجاد توفان گرد و غبار می کند) خاکسارگاه، غبارستان، غبارکاسه
انگلیسی به فارسی
(ناحیهای که در آن بهدلیل فرسایش خاک و کمبارانی، باد توفان گرد و غبار را ایجاد میکند ) خاکسارگاه، غبارستان، غبارکاسه
کاسه گرد
انگلیسی به انگلیسی
• area that is exposed to and suffers dust storms
دیکشنری تخصصی
[آب و خاک] کاسه خاک
جملات نمونه
1. If desertification continues to spread, the dust bowl will not only undermine the economy but also trigger a huge migration eastward.
[ترجمه ترگمان]اگر بیابان زایی به گسترش خود ادامه دهد، کاسه گرد و غبار نه تنها اقتصاد را تضعیف خواهد کرد بلکه باعث مهاجرت عظیم به سمت شرق خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر بیابان زایی همچنان گسترش یابد، کاسه گرد و غبار نه تنها اقتصاد را تضعیف می کند، بلکه مهاجرت بزرگی را به سمت شرق راه اندازی می کند
[ترجمه گوگل]اگر بیابان زایی همچنان گسترش یابد، کاسه گرد و غبار نه تنها اقتصاد را تضعیف می کند، بلکه مهاجرت بزرگی را به سمت شرق راه اندازی می کند
2. On the other side was another dust bowl identical to the last.
[ترجمه ترگمان]در طرف دیگر کاسه خاکی دیگری بود که تا آخر دیده می شد
[ترجمه گوگل]در طرف دیگر یک کاسه گرد دیگر همسان بود
[ترجمه گوگل]در طرف دیگر یک کاسه گرد دیگر همسان بود
3. The Dust Bowl era will return.
[ترجمه ترگمان]دوره پر گرد و غبار نیز باز خواهد گشت
[ترجمه گوگل]دوران گرد و غبار به پایان خواهد رسید
[ترجمه گوگل]دوران گرد و غبار به پایان خواهد رسید
4. When there was despair in the dust bowl and depression across the land, she saw a nation conquer fear itself with a New Deal, new jobs and a new sense of common purpose.
[ترجمه ترگمان]وقتی ناامیدی در کاسه گرد و غبار و افسردگی در سراسر زمین وجود داشت، دید که یک ملت بر خود غلبه خواهد کرد، با یک دیل جدید، مشاغل جدید و حس جدیدی از اهداف مشترک
[ترجمه گوگل]هنگامی که ناامیدی در کاسه گرد و غبار و افسردگی در سرتاسر زمین بود، او دید که یک ملت ترس خود را با معامله جدید، شغل های جدید و حس جدیدی از هدف مشترک تسخیر می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که ناامیدی در کاسه گرد و غبار و افسردگی در سرتاسر زمین بود، او دید که یک ملت ترس خود را با معامله جدید، شغل های جدید و حس جدیدی از هدف مشترک تسخیر می کند
5. When there was despair in the Dust Bowl and depression across the land, she saw a nation conquer fear itself with a New Deal, new jobs and a new sense of common purpose.
[ترجمه ترگمان]وقتی ناامیدی در کاسه گرد و غبار و افسردگی در سراسر زمین وجود داشت، او دید که یک ملت بر خود غلبه خواهد کرد، با یک دیل جدید، مشاغل جدید و حس جدیدی از اهداف مشترک
[ترجمه گوگل]هنگامی که ناامیدی در کاسه گرد و غبار و افسردگی در سرتاسر زمین بود، او دید که یک ملت ترس خود را با معامله جدید، شغل های جدید و حس جدیدی از هدف مشترک تسخیر می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که ناامیدی در کاسه گرد و غبار و افسردگی در سرتاسر زمین بود، او دید که یک ملت ترس خود را با معامله جدید، شغل های جدید و حس جدیدی از هدف مشترک تسخیر می کند
6. John Steinbeck's tale of Dust Bowl victims travelling west for a better life is a classic look at life during the Great Depression.
[ترجمه ترگمان]داستان جان اشتاین بک درباره قربانیان خشکسالی در سفر به غرب برای زندگی بهتر، یک نگاه کلاسیک به زندگی در دوران رکود بزرگ است
[ترجمه گوگل]داستان جان استینبک از قربانی های گرد و غبار که برای زندگی بهتر به غرب سفر می کنند، نگاه کلاسیک به زندگی در طول رکود بزرگ است
[ترجمه گوگل]داستان جان استینبک از قربانی های گرد و غبار که برای زندگی بهتر به غرب سفر می کنند، نگاه کلاسیک به زندگی در طول رکود بزرگ است
7. When there was despair in the dust bowl and depression across the land, she saw a nation conquer fear itself with a New Deal, new jobs, a new sense of common purpose.
[ترجمه ترگمان]وقتی ناامیدی در کاسه گرد و غبار و افسردگی در سراسر زمین وجود داشت، دید که یک ملت، خود را با یک معامله جدید، مشاغل جدید، و حس جدیدی از اهداف مشترک، تسخیر می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که ناامیدی در کاسه گرد و غبار و افسردگی در سرتاسر زمین بود، او دید که یک ملت ترس خود را با معامله جدید، مشاغل جدید، حس جدیدی از هدف مشترک تسخیر می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که ناامیدی در کاسه گرد و غبار و افسردگی در سرتاسر زمین بود، او دید که یک ملت ترس خود را با معامله جدید، مشاغل جدید، حس جدیدی از هدف مشترک تسخیر می کند
8. The " dust bowl " covered one hundred countries.
[ترجمه ترگمان]\"کاسه گرد و غبار\" یک صد کشور را پوشانده است
[ترجمه گوگل]'کاسه گرد' 100 کشور را پوشش داد
[ترجمه گوگل]'کاسه گرد' 100 کشور را پوشش داد
9. The Dust Bowl that affected the prairie regions of the United States was one infamous drought.
[ترجمه ترگمان]کاسه گرد و غبار که بر مناطق چمن زاری ایالات متحده تاثیر گذاشته، یک خشکسالی رسوا کننده بود
[ترجمه گوگل]کاسه گرد و غبار که در مناطق پیشاور ایالات متحده تاثیر گذار بود، یک خشکسالی شدید بود
[ترجمه گوگل]کاسه گرد و غبار که در مناطق پیشاور ایالات متحده تاثیر گذار بود، یک خشکسالی شدید بود
10. When tITe were despair in the Dust Bowl and depression through the earth, IT saw a nation conquer fear itself with a New Deal, new jobs and a new sense of common purpose.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که tITe در کاسه گرد و غبار و افسردگی از زمین ناامید شدند، یک ملت دید که خود را با یک معامله جدید، مشاغل جدید و حس جدیدی از اهداف مشترک بر خود غلبه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که tITe ناامید شد در کاسه گرد و غبار و افسردگی از طریق زمین، IT دیدم یک کشور ترس خود را با معامله جدید، شغل های جدید و حس جدید از هدف مشترک را تسخیر می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که tITe ناامید شد در کاسه گرد و غبار و افسردگی از طریق زمین، IT دیدم یک کشور ترس خود را با معامله جدید، شغل های جدید و حس جدید از هدف مشترک را تسخیر می کند
11. Daniel Davila, a 23-year-old timber floorer from Camarillo, Calif. -- a Los Angeles suburb knee-deep in the Golden State's housing dust bowl -- made the 14-hour move across the Pacific two years ago.
[ترجمه ترگمان]\"دنیل Davila\"، یک الوار ۲۳ ساله از Camarillo، کالیفرنیا - - یکی از حومه های لس آنجلس که عمیقا در کاسه گرد و غبار قرار دارد، دو سال پیش در سرتاسر اقیانوس آرام حرکت کرد
[ترجمه گوگل]دانیل داویلا، چوبدان چوب 23 ساله از کاماریلو، کالیفرنیا - یک حوضه لس آنجلس که در زانوی غول پیکر در منطقه طلایی قرار دارد، دو سال پیش حرکت 14 ساعته در اقیانوس آرام انجام داد
[ترجمه گوگل]دانیل داویلا، چوبدان چوب 23 ساله از کاماریلو، کالیفرنیا - یک حوضه لس آنجلس که در زانوی غول پیکر در منطقه طلایی قرار دارد، دو سال پیش حرکت 14 ساعته در اقیانوس آرام انجام داد
12. If we don't act, meanwhile, the big costs would probably come late this century (although some things, like the transformation of the American Southwest into a dust bowl, might come much sooner).
[ترجمه ترگمان]در عین حال، اگر ما عمل نکنیم، هزینه بزرگ احتمالا اواخر این قرن خواهد بود (اگر چه برخی چیزها مانند تبدیل جنوب غربی به کاسه گرد و غبار ممکن است زودتر بیایند)
[ترجمه گوگل]در صورتی که ما عمل نکنیم، در عین حال، هزینه های بزرگی احتمالا در اواخر این قرن می آیند (اگر چه بعضی چیزها مانند تبدیل جنوب غربی آمریکا به یک کاسه گرد و غبار ممکن است بسیار دیرتر شود)
[ترجمه گوگل]در صورتی که ما عمل نکنیم، در عین حال، هزینه های بزرگی احتمالا در اواخر این قرن می آیند (اگر چه بعضی چیزها مانند تبدیل جنوب غربی آمریکا به یک کاسه گرد و غبار ممکن است بسیار دیرتر شود)
13. In May 194 I was sent to Tinker Field at Oklahoma and then to Grand Island, Neb., and a year later to Kearney (Neb. ) for the rest of my service, so I never got out of the Dust Bowl.
[ترجمه ترگمان]در ماه مه، من به Tinker فیلد در Oklahoma و سپس به جزیره گرند، Neb فرستاده شدم و یک سال بعد به Kearney (Neb)برای بقیه خدمات من فروخته شد، بنابراین من هرگز از کاسه گرد و غبار بیرون نرفتم
[ترجمه گوگل]در ماه مه 194 من به تینکر فیلد در اوکلاهما و سپس به جزیره گراند، نبوغ فرستاده شد و یک سال بعد به کرینی (نبوغ) برای بقیه خدمات من، بنابراین من هرگز از کاسه گرد و غبار نرفتم
[ترجمه گوگل]در ماه مه 194 من به تینکر فیلد در اوکلاهما و سپس به جزیره گراند، نبوغ فرستاده شد و یک سال بعد به کرینی (نبوغ) برای بقیه خدمات من، بنابراین من هرگز از کاسه گرد و غبار نرفتم
14. By 192 the Los Angeles Aqueduct had drained the 100-square-mile Owens Lake dry, diverted the Owens River and turned much of the Owens Valley into a dust bowl.
[ترجمه ترگمان]با ۱۹۲ کیلومتر مربع از دریاچه Los dry ۱۰۰ را خشک کرده و the Owens را به یک کاسه گرد و غبار تبدیل کرده بود
[ترجمه گوگل]در سال 192، لس آنجلس آکوکوادت، دریاچه یونس 100 کیلومتر را خشک کرد، رودخانه یونس را ویران کرد و بخش زیادی از دره ایون را به یک کوسه گرد تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]در سال 192، لس آنجلس آکوکوادت، دریاچه یونس 100 کیلومتر را خشک کرد، رودخانه یونس را ویران کرد و بخش زیادی از دره ایون را به یک کوسه گرد تبدیل کرد
پیشنهاد کاربران
کانون گرد و خاک
کلمات دیگر: