1. this cistern receives rainwater
این آب انبار آب باران را جمع می کند.
2. The cistern is empty but soon fills again.
[ترجمه ترگمان]The خالی است، اما به زودی پر می شود
[ترجمه گوگل]مخزن خالی است اما به زودی دوباره پر می شود
3. I could hear the cistern filling.
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای cistern را بشنوم که پر می شد
[ترجمه گوگل]من می توانم پر کردن مخزن را بشنوم
4. Stop the overflow from the cistern.
[ترجمه ترگمان]the را از داخل آب انبار دست نگه دارید
[ترجمه گوگل]سرریز از مخزن را متوقف کنید
5. The cistern empties in five minutes.
[ترجمه ترگمان]آب انبار پنج دقیقه خالی می شه
[ترجمه گوگل]مخزن ظرف پنج دقیقه خالی می شود
6. An outside cistern could be kept from freezing by hanging a light bulb near it and leaving it on all the time.
[ترجمه ترگمان]یک مخزن بیرون هم از یخ زده می شد و یک لامپ روشن به آن وصل می کرد و همیشه آن را ترک می کرد
[ترجمه گوگل]یک مخزن بیرونی را می توان از طریق انجماد نگه داشت، با آویزان کردن یک لامپ در نزدیکی آن و نگه داشتن آن در همه زمان ها
7. The cistern of the close-coupled design sits on top of the pan and is connected directly to it.
[ترجمه ترگمان]آب انبار طراحی جفت شده در بالای ماهی تابه قرار گرفته و مستقیما به آن متصل شده است
[ترجمه گوگل]مخزن طراحی نزدیک، در بالای تانک قرار دارد و به طور مستقیم به آن متصل می شود
8. This prevents any vibration caused by the cistern being filled from being transmitted back down the rising main.
[ترجمه ترگمان]این امر مانع از هر گونه ارتعاش ناشی از the شدن مخزن از منبع در حال افزایش می شود
[ترجمه گوگل]این مانع از هر گونه ارتعاش ناشی از مخزن است که پر از ارسال به پایین پایین افزایش می یابد
9. Each kit comprises a cistern dam and a ball arm extension. 1 Lift off the cistern lid.
[ترجمه ترگمان]هر جعبه شامل یک سد cistern و یک امتداد بازوی توپ است درپوش مخزن را بردارید
[ترجمه گوگل]هر کیت شامل یک سد مخزن و یک فرمان بازوی توپ است 1 درب مخزن را بردارید
10. The cistern of his lav is adorned with the hammer and sickle while the stars and stripes is also strategically placed.
[ترجمه ترگمان]آب انبار of با چکش و داس آراسته شده است در حالی که ستاره ها و راه راه نیز به طور استراتژیک قرار داده می شوند
[ترجمه گوگل]مخزن lav خود را با چکش و دندانه دار adorned در حالی که ستاره ها و راه راه نیز استراتژیک قرار داده است
11. I want to drink the water from your cistern and love your body as my own.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم آب را از آب انبار شما بخورم و بدن شما را به اندازه خودم دوست داشته باشم
[ترجمه گوگل]من می خواهم آب خود را از مخزن خود بنوشم و بدن خود را به عنوان خودم دوست دارم
12. The cold water cistern acts as a store of water and feeds the remainder of the house.
[ترجمه ترگمان]مخزن آب سرد به عنوان انبار آب عمل می کند و بقیه خانه را تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]مخزن آب سرد به عنوان یک فروشگاه آب عمل می کند و باقی مانده از خانه را تغذیه می کند
13. Galvanised iron cisterns suffer from corrosion, and when this is serious they should be replaced with a plastic cistern.
[ترجمه ترگمان]مخازن آهنی galvanised از خوردگی رنج می برند، و هنگامی که این امر جدی است، باید با یک مخزن پلاستیکی جایگزین شوند
[ترجمه گوگل]مخازن آهن گالوانیزه از خوردگی رنج می برند، و هنگامی که این جدی است، باید با مخزن پلاستیکی جایگزین شوند
14. The lavatory cistern overflowed.
[ترجمه ترگمان]مستراح پر از آب شده بود
[ترجمه گوگل]مخزن توالت تخلیه شده است
15. To save draining the cistern, make a bung from polyethylene sheeting and cloth and hold it against the outlet.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از تخلیه the، یک bung را از پوشش های پلی اتیلن و پوشش های پلی اتیلن بردارید و آن را در مقابل خروجی نگه دارید
[ترجمه گوگل]برای صرفه جویی در مخزن تخلیه، از ورقه های پلی اتیلن و پارچه پارچه ای بپوشید و آن را در مقابل خروجی نگه دارید