1. to process your claim, we need further documentation
برای رسیدگی به ادعای شما نیاز به مدارک بیشتری داریم.
2. It took ages to sort out the documentation needed to get into the country - what a business!
[ترجمه ترگمان]سال ها طول کشید تا اسناد مورد نیاز برای وارد کردن به کشور را مشخص کنند - چه کاری!
[ترجمه گوگل]سالها طول کشید تا مستندات مورد نیاز برای ورود به کشور را مرتب کنید - چه کاری انجام می دهید؟
3. We haven't enough documentation to process your claim.
[ترجمه ترگمان]ما مدارک کافی برای پردازش your نداریم
[ترجمه گوگل]ما مستندات کافی برای ادعای ادعای شما نداریم
4. Applicants must provide supporting documentation .
[ترجمه ترگمان]متقاضیان باید اسناد حمایتی را تامین کنند
[ترجمه گوگل]متقاضیان باید مستندات پشتیبانی کنند
5. On the upper floors are a documentation centre and administrative offices with a commanding view of the city.
[ترجمه ترگمان]در طبقات بالا یک مرکز اسناد و دفاتر اداری با نمای مشرف از شهر وجود دارد
[ترجمه گوگل]در طبقه بالا طبقه مستندات و دفاتر اداری با نمای فرمانده شهر است
6. Drugs came without trace, without any kind of documentation.
[ترجمه ترگمان]مواد بدون هیچ ردی، بدون هیچ سابقه ای به اینجا وارد شده بود
[ترجمه گوگل]مواد مخدر بدون ردیابی بدون هیچ نوع اسنادی به وجود آمد
7. I still have the entire documentation of this sorry episode in my archive.
[ترجمه ترگمان]هنوز تمام اسناد و مدارک این قسمت تاسف بار در بایگانی من را دارم
[ترجمه گوگل]من هنوز مستندات کامل این قسمت متاسفانه در بایگانی خود دارم
8. The documentation on disk with this program comes with full instructions and details of installing and loading.
[ترجمه ترگمان]مستندسازی در دیسک با این برنامه با دستورالعمل کامل و جزئیات نصب و بارگیری می آید
[ترجمه گوگل]مستندات در دیسک با این برنامه همراه با دستورالعمل کامل و جزئیات نصب و بارگذاری است
9. In this particular case, we felt that the documentation did not adequately stress the point.
[ترجمه ترگمان]در این مورد خاص، ما احساس کردیم که مستندسازی به اندازه کافی استرس را فشار نداده است
[ترجمه گوگل]در این مورد خاص، ما احساس کردیم که اسناد و مدارک به اندازه کافی بر این نکته تأکید ندارند
10. Fishbase is so simple to operate that no documentation file has been considered necessary.
[ترجمه ترگمان]راه اندازی این کار به قدری ساده است که نمی توان پرونده سندی را مورد بررسی قرار داد
[ترجمه گوگل]Fishbase برای مدیریت بسیار ساده است و هیچ پرونده اسنادی مورد نیاز نیست
11. This documentation is itself a rich source of material for evaluation.
[ترجمه ترگمان]این مستندسازی، یک منبع غنی از مواد برای ارزیابی است
[ترجمه گوگل]این مستندات خود یک منبع غنی از مواد برای ارزیابی است
12. Solicitors Solicitors handling debt collecting and documentation for credit control are like the rest of society.
[ترجمه ترگمان]Solicitors Solicitors کنترل وصول بدهی و اسناد برای کنترل اعتبار مانند بقیه جامعه است
[ترجمه گوگل]وکلای وکلا، جمع آوری و جمع آوری بدهی ها و اسناد و مدارک مربوط به کنترل اعتبار مانند سایر نقاط جامعه هستند
13. The research will involve analysis of legal documentation, synthesis of existing research and interviews with representatives of interest groups.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق شامل تجزیه و تحلیل اسناد قانونی، تلفیق تحقیقات موجود و مصاحبه ها با نمایندگان گروه های ذی نفع خواهد بود
[ترجمه گوگل]این تحقیق شامل تجزیه و تحلیل اسناد حقوقی، تلفیق تحقیقات موجود و مصاحبه با نمایندگان گروه های مورد علاقه خواهد بود
14. Further investigation was hindered by the loss of all documentation on the case.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات بیشتر با از دست دادن تمام مدارک در مورد این پرونده به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]از دست رفتن همه اسناد در پرونده، مانع تحقیقات بیشتر شد