کلمه جو
صفحه اصلی

distributary


معنی : پخش کننده، شعبه رود، توزیعی، انشعابی
معانی دیگر : (شاخه ای که از رودخانه جدا می شود و دوباره به آن برنمی گردد) شاخابه، پخشابه

انگلیسی به فارسی

پخش‌کننده، توزیعی، انشعابی، شعبه رود


توزیع کننده، پخش کننده، شعبه رود، توزیعی، انشعابی


انگلیسی به انگلیسی

• side stream of a river that leads water away from the main one

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] رودشاخه
[زمین شناسی] مجرای پخش آب، رود فرعی، شاخابه، رود شاخه - قسمتی از رود که از شاخه اصلی جدا می شود. - (رودخانه ): الف) یک رود که واگرا نسبت به رود اصلی جریان می یابد و به رود اصلی باز نمی گردد، مثلاً در یک دلتا یا بر روی یک مخروط افکنه این رود شاخه ممکن است توسط نهشته رود خانه ای که مانع کانال اصلی می شود و جلوی پیشرفت آن را میگیرد، ایجاد شود. - متضاد : شاخابه، ریزابه - ب) یکی از کانال های یک رودخانه بریده بریده، کانالی که آب یک رودشاخه جریان را حمل می کند. <br> مترادف : کانال رودشاخه . - (زمین شناسی دریایی) رود شاخه : یک کانال موقت کوچک بادبزن زیر دریایی، که معمولاً در دهانه یک دره بادبزنی مسدود قرار دارد . -
[آب و خاک] شاخه فرعی، انشعابی

مترادف و متضاد

پخش کننده (اسم)
spreader, distributary

شعبه رود (اسم)
firth, frith, distributary

توزیعی (صفت)
distributary, distributive

انشعابی (صفت)
distributary

جملات نمونه

1. A main feeder lava tunnel often branches towards the terminus of a flow rather like the distributaries of a river delta.
[ترجمه ترگمان]یک تونل اصلی گدازه اغلب به سمت پایانه یک جریان حرکت می کند، نه مثل the یک دلتای رودخانه
[ترجمه گوگل]یک تونل گدازه فیدر اغلب به سمت انتهای یک جریان شبیه توزیع کننده های دلتای رودخانه می نشیند

2. We should establish distributary detention system, separated arresting system, judicial investigation system to detention and separated system of investigation organs and detention house.
[ترجمه ترگمان]ما باید سیستم بازداشت distributary، سیستم دستگیر شده، سیستم تحقیقات قضایی را برای بازداشت و از بین بردن سیستم بازرسی و زندان از هم جدا کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید بازداشت توزیع، سیستم دستگیری جداگانه، سیستم تحقیقات قضایی را برای بازداشت و سیستم جداگانه ارگان های تحقیق و بازداشتگاه ایجاد کنیم

3. Near the distributary channel, coal layer divarication and pinch-out, with high ash content, and transition to clastic rock.
[ترجمه ترگمان]نزدیک کانال distributary، لایه زغال سنگ divarication و pinch با مقدار خاکستر بالا و انتقال به سنگ clastic است
[ترجمه گوگل]در نزدیکی کانال توزیع، لارو زغال اکتشاف و خرد کردن، با مقدار زیاد خاکستر و انتقال به سنگ کلاسیک

4. Five sedimentary microfacies including underground river distributary, debouch bar, frontal sheet sand, sand-shale alternating layer, front fan-delta-deep water lake deposits are identified.
[ترجمه ترگمان]پنج microfacies رسوبی از جمله رودخانه زیرزمینی distributary، نوار debouch، ماسه sheet، ماسه - shale، لایه متناوب fan - دلتای رودخانه عمیق، شناسایی می شوند
[ترجمه گوگل]پنج میکروفایی رسوبی از جمله توزیع رودخانه زیرزمینی، نوار دبوچ، شن و ماسه ورق زاویه ای، لایه متناوب شنی لایه، رسوبات دریایی آبهای عمیق دریایی دلتا-آبی شناسایی شده است

5. Coal measttres distribution has a complementary relationship with distributary channel.
[ترجمه ترگمان]توزیع measttres دارای یک رابطه مکمل با کانال distributary است
[ترجمه گوگل]توزیع مشتقات زغال سنگ دارای روابط مکمل با کانال توزیع است

6. Microfacies of the delta front include subaqueous distributary channel, channel mouth bar, distal bar, subaqueous levee, frontal sheet sand, and interdistributary bay.
[ترجمه ترگمان]Microfacies از جبهه دلتا شامل کانال distributary، نوار دهانه کانال، نوار دور، دیواره ساحلی، ماسه، ماسه، و خلیج interdistributary می شود
[ترجمه گوگل]میکرو فازهای جبهه دلتا شامل کانال توزیع آب زیرزمینی، دهانه کانال کانال، نوار دیستال، Levee سوابکوه، ماسه ورقه های جلویی و خلیج Interdistributar است

7. Multi - set of fan - delta, distributary channel and delta - front sand bodies of Jurassic and Cretaceous are favorible reservoirs.
[ترجمه ترگمان]- fan (Multi)، کانال distributary و bodies های شنی جلوی delta و Cretaceous مخازن favorible هستند
[ترجمه گوگل]چند مجموعه ای از فن - دلتا، کانال توزیع و دلتا - ماسه های جلویی ژوراسیک و کرتاسه مخازن مطلوب است

8. So, the question of personal deposits distributary becomes the urgent task facing us.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مساله سپرده های شخصی به وظیفه مهمی که پیش روی ماست، تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، مسئله توزیع اوراق بهادار شخصی، وظیفه فوری ماست

9. High sinuosity distributary sands micro-facies, whose sands body is relatively large, and the distributary channel sands body is the product of laterally aggradational deposit.
[ترجمه ترگمان]رخساره های micro که بدنه whose نسبتا بزرگ است و بدنه sands کانال distributary محصول ذخیره aggradational جانبی است
[ترجمه گوگل]ماسه های سنگین توزیع شن و ماسه های میکرو رخساره، بدن شن و ماسه نسبتا بزرگ است، و بدن شن و ماسه توزیع کننده محصول محصول سپرده های جانبی است

10. The North Channel is the north distributary of the second order bifurcation and one of the Changjiang Estuary's main channels into the sea.
[ترجمه ترگمان]کانال شمال the از مرتبه دوم the order و یکی از کانال های اصلی Changjiang Estuary در دریا می باشد
[ترجمه گوگل]کانال شمالی توزیع شمال از بیتوریت دوم مرتبه و یکی از کانال های اصلی رودخانه Changjiang به دریا است

11. Distributary plain facies sands body: . Meandering sands micro-facies, which represents large low sinuosity meandering disposition, and the channel sands is very large.
[ترجمه ترگمان]تنه ساده رخساره های sands: نمودار رخساره های سنگی که نشان دهنده ارتفاع کم sinuosity می باشد و ماسه های کانال بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]توزیع شن و ماسه فیزیکی ساده: شن و ماسه های غول پیکری، که نشان دهنده موقعیت بسیار مشتعل با سینوزیته بسیار زیاد است، و ماسه کانال بسیار بزرگ است

12. As the distributary - mouth area progrades, these bar sands develop into the bar - finger sands.
[ترجمه ترگمان]همان طور که ناحیه دهن distributary progrades، این شن های نوار به شن های نوار تیر تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]همانطور که ترویج دهان - برنامه دهی دهان، این ماسه های نوار به نوار - شن و ماسه انگشت توسعه می یابد

13. The distributary deposits is the reservoir sands.
[ترجمه ترگمان]ذخایر distributary، ماسه های دریاچه است
[ترجمه گوگل]رسوب توزیع کننده ماسه مخزن است

14. Aim To analyze the interlayer of the underwater distributary channel using the well log curve.
[ترجمه ترگمان]هدف برای تجزیه و تحلیل بین لایه ای از کانال distributary زیر آب با استفاده از منحنی well
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل میان لایه کانال توزیع آب زیر آب با استفاده از منحنی Well Log

پیشنهاد کاربران

distributary ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: شاخابه
تعریف: شاخه‏ای فرعی که از رود اصلی جدا شود و به آن بازنگردد یا براثر نهشت رود و مسدود شدن آبراهۀ اولیه ایجاد شود


کلمات دیگر: