climatology

1. Perhaps, in a science as complex as climatology, computer models are imperfect.

[ترجمه ترگمان]شاید، در علوم، مانند climatology، مدل های کامپیوتری ناکامل هستند
[ترجمه گوگل]شاید، در یک علم پیچیده به عنوان علم شناسی، مدل های کامپیوتری ناقص هستند

2. One trend is toward a climatology geared more closely to the soil-water balance and the availability of soil water to plants.

[ترجمه ترگمان]یکی از این گرایش ها به سمت یک پمپ حرارتی است که بیشتر به تعادل آب و آب و در دسترس بودن آب خاک در گیاهان کمک می کند
[ترجمه گوگل]یکی از این رویکردها به سمت شناخت شناسی است که بیشتر به تعادل آب و خاک و دسترسی آب خاک به گیاهان نزدیک می شود

3. Initial ozone concentrations were taken from a mid-December climatology.

[ترجمه ترگمان]غلظت اولیه ازون از اواسط ماه دسامبر پمپ شد
[ترجمه گوگل]غلظت های اولیه ازن از یک هواشناسی اواسط دسامبر گرفته شد

4. UV index climatology over the United States and Canada from ground - based and satellite estimates.

[ترجمه ترگمان]شاخص UV در ایالات متحده و کانادا از تخمین های مبتنی بر زمین و ماهواره ای بررسی می شود
[ترجمه گوگل]هواشناسی شاخص UV در ایالات متحده و کانادا از تخمین های زمین و ماهواره

5. Research gaps exist in studies on climatology and climate and weather forecasting, " he says.

[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" فاصله های تحقیق در مطالعات روی آب و هوا و پیش بینی آب و هوا وجود دارند \"
[ترجمه گوگل]او می گوید که فاصله های تحقیقاتی در مطالعات هواشناسی و پیش بینی آب و هوا و آب و هوا وجود دارد

6. As a result, climatology models for the region have been based on summer data and are unreliable.

[ترجمه ترگمان]در نتیجه، climatology برای منطقه براساس داده های تابستان بوده و غیرقابل اطمینان هستند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، مدل های شناخت آب و هوایی در منطقه بر اساس داده های تابستان و غیر قابل اعتماد است

7. Integrating thermal remote sensing and climatology provides a new method for observation and mechanism analysis of urban heat island.

[ترجمه ترگمان]ادغام سنجش از دور حرارتی و پمپ، روش جدیدی را برای مشاهده و مکانیزم تحلیل و مکانیزم این جزیره حرارتی شهری فراهم می کند
[ترجمه گوگل]یکپارچه سازی سنجش از دور و سنجش از دور و آب و هواشناسی یک روش جدید برای مشاهده و تجزیه و تحلیل مکانیزم از جزیره گرمایی شهری است

8. Climate geomorphology extensive use of climatology and mathematical statistical methods, and the corresponding physical and chemical methods.

[ترجمه ترگمان]ژئومورفولوژی آب و هوا به طور گسترده از روش های آماری climatology و ریاضی و روش های فیزیکی و شیمیایی مربوطه استفاده کرد
[ترجمه گوگل]ژئومورفولوژی آب و هوا وسیع از روش های شناختی و روش های آماری ریاضی و روش های فیزیکی و شیمیایی مربوطه است

9. He is currently head of the climatology unit at the University of Southern Queensland.

[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر رئیس واحد climatology در دانشگاه کویینزلند جنوبی است
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر رئیس واحد هواشناسی دانشگاه کوئینزلند جنوبی است

10. In addition there is a choice of two optional subjects from the following list: Climatology.

[ترجمه ترگمان]به علاوه، یک انتخاب دو موضوع اختیاری از لیست زیر وجود دارد: Climatology
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، انتخاب دو موضوع اختیاری از فهرست زیر Climatology وجود دارد

11. However, the role of clouds is one of the big conundrums of climatology.

[ترجمه ترگمان]با این حال، نقش ابرها، یکی از the بزرگ climatology است
[ترجمه گوگل]با این حال، نقش ابرها یکی از مسائل بزرگ آبوهوا است

12. It provides a directory of different scientific fields of climatology and meteorology which are clearly sorted.

[ترجمه ترگمان]این شاخه، شاخه ای از زمینه های مختلف علمی، climatology و هواشناسی را که به وضوح مرتب شده اند، فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این فهرستی از زمینه های علمی مختلف علم شناسی و هواشناسی را فراهم می کند که به وضوح مرتب شده اند

13. Last year was the wettest year on record, according to NOAA's Global Historical Climatology Network.

[ترجمه ترگمان]براساس گزارش شبکه Climatology تاریخی سازمان ملل متحد، سال گذشته رکورد wettest سال ثبت شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس NOAA Global Historic Climatology Network، سال گذشته رطوبت ترین سال بود

14. The potential evapotranspiration is an important characteristic value in climatology.

[ترجمه ترگمان]تبخیر و تعرق بالقوه یک مقدار مشخصه مهم در پمپ است
[ترجمه گوگل]تبخیر تبخیر بالقوه یک شاخص مهم مهم در آبوهوایی است

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

مترادف و متضاد

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران