1. My conception of postmodernist de-differentiation via an aesthetics of desire was also in large part dependent on Lyotard's work.
[ترجمه ترگمان]تصور من از postmodernist de - differentiation از طریق یک زیبایی شناسی تمایل نیز به بخش بزرگی وابسته به کار Lyotard بود
[ترجمه گوگل]مفهوم من از تمایز پست مدرنیسم از طریق زیبایی شناسی تمایل، به میزان زیادی وابسته به کار لیوتار بود
2. I think we've got aesthetics to offer that aren't around in contemporary music.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم زیبایی شناسی ما برای پیشنهاد این که در موسیقی معاصر وجود ندارد را داریم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم زیبایی شناسی را ارائه می دهیم که در موسیقی معاصر نیست
3. The strange couplings and consequent hybrid styles or aesthetics it bred were multitudinous.
[ترجمه ترگمان]کوپلینگ های عجیب و سبک های هیبرید و یا aesthetics که در آن پرورش داده می شد، انبوه بود
[ترجمه گوگل]اتصالات عجیب و غریب و سبک های هیبریدی یا زیبایی شناختی که در آن ایجاد شده بود، بسیار متنوع بودند
4. Perhaps custodial aesthetics, which is directed more to the specifics of particular cultures, in some way addresses his concerns.
[ترجمه ترگمان]شاید زیبایی شناسی custodial، که بیشتر به ویژگی های فرهنگ های خاص مربوط می شود، به نوعی به نگرانی های او توجه دارد
[ترجمه گوگل]شاید زیبایی های زندان، که بیشتر به خصوص فرهنگ های خاصی هدایت می شود، به نوعی نگرانی های او را مورد توجه قرار می دهد
5. Antiquity, aesthetics and prejudice are colliding in a confused debate.
[ترجمه ترگمان]عتیق، زیبایی شناسی و تعصب در یک بحث سردرگم در حال برخورد هستند
[ترجمه گوگل]آثار باستانی، زیبایی شناسی و تعصب در بحث مبهم در حال برخورد هستند
6. Chinese Aesthetics in the late 20th century can be depicted by the concept of neo - classicalism.
[ترجمه ترگمان]Aesthetics چینی در اواخر قرن بیستم می تواند به وسیله مفهوم neo به تصویر کشیده شود
[ترجمه گوگل]زیبایی شناسی چینی در اواخر قرن بیستم می تواند با مفهوم نئوکلاسیکالیسم تصویر شود
7. The local aesthetics aesthetic subject who takes aesthetic activities is the aesthetic feeling creator with aesthetic faculties and appreciator.
[ترجمه ترگمان]زیبایی شناسی محلی فرد، که فعالیت های زیبایی شناختی را به خود جلب می کند، سازنده حس زیبایی شناختی با هوش و استعداد زیبایی شناختی است
[ترجمه گوگل]موضوع زیبایی شناسی محلی که فعالیت های زیبایی شناختی را در بر می گیرد، خالق زیبایی شناختی با دانشکده های زیبایی شناختی است
8. Aesthetics and daily life inosculate with each other. The freedom, joy and chubbiness of life spread in the real daily life.
[ترجمه ترگمان]زندگی روزمره و زندگی روزمره با یکدیگر آزادی، شادی و chubbiness زندگی در زندگی روزمره زندگی پخش می شود
[ترجمه گوگل]زیبایی شناسی و زندگی روزمره با یکدیگر همخوانی دارند آزادی، شادی و چاق بودن زندگی در زندگی روزمره واقعی گسترش یافت
9. Kandinsky seeks to establish pure aesthetics through abstract art.
[ترجمه ترگمان]Kandinsky به دنبال ایجاد زیبایی خالص از طریق هنر انتزاعی است
[ترجمه گوگل]کانیندسکی به دنبال ایجاد زیبایی های خالص از طریق هنر انتزاعی است
10. Qiu Zihua is the pathbreaker of oriental aesthetics.
[ترجمه ترگمان]Qiu Zihua the of شرقی است
[ترجمه گوگل]Qiu Zihua ریشه در زیبایی شناسی شرقی دارد
11. Hegel held that the object of aesthetics was art.
[ترجمه ترگمان]هگل معتقد بود که موضوع زیبایی شناسی، هنر است
[ترجمه گوگل]هگل معتقد بود که هدف زیبایی شناسی هنر است
12. The aesthetics system of the Occident bridges has been gradually established since the late 1960's.
[ترجمه ترگمان]سیستم زیبایی شناسی پل های غربی به تدریج از اواخر دهه ۱۹۶۰ ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]سیستم زیبایی از پل های Occident به تدریج از اواخر دهه 1960 ساخته شده است
13. Transcending the politics of Communism, Hassan brings her work into the realm of aesthetics.
[ترجمه ترگمان]حسن از سیاست کمونیسم دفاع می کند و کار او را به قلمرو زیبایی شناسی می کشاند
[ترجمه گوگل]حسن کار خود را به قلمرو زیبایی شناسی می کشد و از سیاست کمونیسم عبور می کند
14. Most travellers with their wits about them and an eye for aesthetics would have preferred to rest at the Bates Motel.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مسافران با عقل و شعور خود درباره آن ها و در for، ترجیح می دادند که در متل بی تز استراحت کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر مسافران با عقل خود را در مورد آنها و چشم برای زیبایی شناسی ترجیح می دهند که در Bates Motel بمانند