کلمه جو
صفحه اصلی

bulkhead


معنی : تیغه، دیوار، تاق نما، تاقک
معانی دیگر : (کشتی و زیردریایی و غیره) دیواره (برای جلوگیری از سرایت حریق یا آب از یک بخش به بخش دیگر)، دیوار کشتی، دیواره یا خاکریز (برای جلوگیری از سیل و شن روان و حریق جنگل و غیره)، حفاظ، حائل، ساختمان یا اتاقک جعبه مانند (در بالای پلکان یا دهلیز و غیره)

انگلیسی به فارسی

تیغه، دیوار، طاق‌نما، طاقک


جداسازی، دیوار، تیغه، تاق نما، تاقک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: bulkheaded (adj.)
(1) تعریف: a wall that divides a ship into watertight parts.

(2) تعریف: a wall built across a tunnel to reinforce it and protect against fire, flood, and the like.

(3) تعریف: an inclined, horizontal structure over the stairway to a cellar.

• waterproof partitions in a ship
a bulkhead is a wall which divides the inside of a ship or aeroplane into separate sections; a technical term.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] فرازبند - تیغه جداساز - اسکله - دیوار ساحلی - سپر - پرده نگهدار - دیواره نگهبان - آب برگردان - آببند - تیغه - دیواره - سپرکوبی مهار شده
[زمین شناسی] دیواره یا تیغه سازه دیوار مانند سنگی، فلزی، چوبی یا بتونی که اصولاً برای مقاومت در مقابل فشار زمین یا آب طراحی می شود, مانند دیوار حایلی که مانع لغزش زمین به داخل کانال و یا نفوذ آب به محدوده در حال کار در معادن می شود.
[آب و خاک] دیوار نگهبان

مترادف و متضاد

تیغه (اسم)
partition, blade, knife, septum, bulkhead, midriff

دیوار (اسم)
enclosure, bulwark, fence, wall, bulkhead, screen, curtain

تاق نما (اسم)
overhang, bulkhead

تاقک (اسم)
bulkhead

جملات نمونه

1. The bulkhead door is steel and loses a lot of heat, and so does that hollow-core door.
[ترجمه ترگمان]در تیغه دیوار فولادی است و گرما را از دست می دهد و بنابراین آن در هسته توخالی است
[ترجمه گوگل]درب جدایی ناپذیر فولاد است و بسیاری از گرما را از دست می دهد و همچنین این درب هسته توخالی

2. The bulkhead footwells are quite bad, is it practical to fit a new bulkhead bearing in mind the V8 conversion?
[ترجمه ترگمان]دیواره ای تیغه ای خیلی بد هستند، آیا برای یک دریچه جدید که در نظر دارد تبدیل V۸ شود، عملی است؟
[ترجمه گوگل]پایه های جداره بسیار بد است، آیا می توان آن را با توجه به تغییر V8 مناسب کرد؟

3. Or fighting through the waters of a ruptured bulkhead to close the breach with his own body.
[ترجمه ترگمان]یا اینکه با بدن خودش درگیر شده بود و با بدن خودش درگیر شده بود
[ترجمه گوگل]یا برای مبارزه با آب از یک شکاف انفجاری که بدن خود را از دست می دهد

4. No modification is required to the bulkhead so it would be possible to replace either before or after the engine replacement.
[ترجمه ترگمان]هیچ اصلاحی برای تیغه لازم نیست تا تعویض یا بعد از تعویض موتور امکان پذیر باشد
[ترجمه گوگل]هیچ تغییری در مجاورت لازم نیست، بنابراین قبل یا بعد از تعویض موتور جایگزین می شود

5. The cross members and bulkhead outriggers are in the same places and it fits straight on.
[ترجمه ترگمان]اعضای متقاطع و outriggers دیواره در همان مکان قرار دارند و به طور مستقیم با آن متناسب هستند
[ترجمه گوگل]اعضای متقابل و بیرونی ایستگاه ها در یک مکان قرار دارند و به طور مستقیم بر روی آن قرار دارند

6. The bilge pump was on the bulkhead.
[ترجمه ترگمان]پمپ بنزین روی دیواره داخلی بدنه کشتی بود
[ترجمه گوگل]پمپ های دریچه بر روی دیوار بود

7. There is no modification needed to the bulkhead.
[ترجمه ترگمان]هیچ اصلاحی لازم برای تیغه دیوار وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ اصلاحاتی برای واحدهای مورد نیاز وجود ندارد

8. Is it feasible to remove the bulkhead behind the foot seats?
[ترجمه ترگمان]آیا این امکان وجود دارد که دیوار پشت صندلی های راحتی را حذف کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا امکان جداسازی جداسازی در پشت کرسی ها امکان پذیر است؟

9. Two are in the front and no bulkhead intrudes into the Squirrel cabin so the rear seat passengers have excellent all-round vision.
[ترجمه ترگمان]دو نفر در جلو و هیچ دیواره داخلی در کابین Squirrel قرار ندارند بنابراین صندلی های عقب صندلی های پشتی عالی هستند
[ترجمه گوگل]دو نفر در جلو هستند و هیچ واحدی به داخل کابین Squirrel نفوذ نمی کند، بنابراین مسافران صندلی عقب دارای دید کلی همه جانبه هستند

10. Now the photograph was pinned to the saloon bulkhead on Golden Girl.
[ترجمه ترگمان]حالا عکس به دیوار سالن بر روی دختر طلایی چسبانده شده بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر عکس به بخش جداسازی در دختر طلایی بستگی دارد

11. The doctor fixed the drip to the bulkhead with adhesive tape.
[ترجمه ترگمان]دکتر the را با نوار چسب تعمیر کرد
[ترجمه گوگل]دکتر قطره را به نوار با نوار چسبناک ثابت کرد

12. It is possible to remove the interior bulkhead but it supports the sides of the body and its removal weakens the structure.
[ترجمه ترگمان]برداشتن دیواره داخلی ممکن است اما از کناره های بدنه پشتیبانی می کند و حذف آن ساختار را تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]ممکن است برچسبی داخلی را برداشته، اما از طرف دو طرف بدن پشتیبانی می کند و حذف آن ساختار را تضعیف می کند

13. A solid-front bulkhead designed to allow air free return to the refrigeration unit.
[ترجمه ترگمان]یک تیغه جلو برای اجازه دادن به بازگشت رایگان هوا به دستگاه تبرید، طراحی شده است
[ترجمه گوگل]یک جداره جامد و جلو طراحی شده برای اجازه بازگشت هوا به واحد یخچال

14. Is that oil tank opposite to this bulkhead?
[ترجمه ترگمان]این مخزن نفت روبروی این دیوار است؟
[ترجمه گوگل]آیا مخزن نفت مخالف این جداره است؟

پیشنهاد کاربران

در کشتی به معنای صفحه میباشد

bulkhead ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: دیواره 1
تعریف: [حمل‏ونقل دریایی] هرنوع دیوارة عمودی در شناور|||[حمل‏ونقل هوایی] بخشی از سازۀ اصلی در تنه یا اتاقک خلبان که نقش آن استحکام بخشیدن به تنه و جدا کردن دو یا چند بخش از یکدیگر است


کلمات دیگر: