• paid in full, requires no further payment; gave the money owed for; was penalized for, served the punishment for
paid for
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
پرداختن به کاری. . . . می پردازند به کاری
می پردازند به کاری . . . . پرداختن به. . .
کلمات دیگر: