(کالبد شناسی)، چشم گردان
oculomotor
(کالبد شناسی)، چشم گردان
انگلیسی به فارسی
(کالبدشناسی) چشم گردان
(کالبدشناسی) عصب چشم گردان
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: designating the nerves that supply the muscles that move each eyeball.
• nerve which controls motion of the eyeball
pertaining to movement of the eyeball
pertaining to movement of the eyeball
جملات نمونه
1. Purpose:To elucidate the diagnoses and treatment of the oculomotor nerve neurinoma .
[ترجمه ترگمان]هدف: روشن کردن تشخیص ها و درمان عصب عصبی oculomotor
[ترجمه گوگل]هدف: برای تشخیص و درمان نوریونوم عصبی چشم
[ترجمه گوگل]هدف: برای تشخیص و درمان نوریونوم عصبی چشم
2. Among the patients with complete oculomotor nerve paralysis, no pupillary change appeared.
[ترجمه ترگمان]در بین بیمارانی که دچار فلج مغزی کامل شدند، هیچ تغییری ایجاد نشد
[ترجمه گوگل]در میان بیماران مبتلا به فلج عضلانی چشم، هیچ تغییری در ذهن وجود نداشت
[ترجمه گوگل]در میان بیماران مبتلا به فلج عضلانی چشم، هیچ تغییری در ذهن وجود نداشت
3. Compared with other two cranial nerves, oculomotor nerve was thinner than trigeminal nerve and was thicker than abducent nerve.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با دو اعصاب بیمار اعصاب، بیش از عصب trigeminal لاغرتر و ضخیم تر از اعصاب abducent بود
[ترجمه گوگل]در مقایسه با دو عصب دیگر دو عضله جمجمه، عصب چشم ضعیف تر از عصب تریمینال بود و ضخیم تر از عصب خونی است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با دو عصب دیگر دو عضله جمجمه، عصب چشم ضعیف تر از عصب تریمینال بود و ضخیم تر از عصب خونی است
4. The high density nuclei are inferior collicular nucleus, oculomotor nucleus, trochlear nucleus and red nucleus.
[ترجمه ترگمان]هسته متراکم دارای هسته collicular، هسته oculomotor، هسته trochlear و هسته قرمز است
[ترجمه گوگل]هسته های با چگالی بالا هسته هسته کمر، هسته اکلوموتور، هسته ترخلر و هسته قرمز است
[ترجمه گوگل]هسته های با چگالی بالا هسته هسته کمر، هسته اکلوموتور، هسته ترخلر و هسته قرمز است
5. Nuclear oculomotor nerve palsies were seen in the midbrain infarction, in which medial rectus weakness(8 cases)was dominant compared with other ocular muscles.
[ترجمه ترگمان]palsies هسته ای oculomotor هسته ای در the infarction دیده شدند که در آن ضعف rectus میانی (۸ مورد)در مقایسه با سایر ماهیچه های شبکیه حاکم بود
[ترجمه گوگل]فلج عصب هسته ای عضلات در انفارکتوس میانه ای دیده می شود که در آن ضعف رکتوس میانی (8 مورد) نسبت به سایر عضلات چشم مسلط بود
[ترجمه گوگل]فلج عصب هسته ای عضلات در انفارکتوس میانه ای دیده می شود که در آن ضعف رکتوس میانی (8 مورد) نسبت به سایر عضلات چشم مسلط بود
6. Conclusion medial rectus subnucleus of oculomotor nucleus in rats have special distribution pattern.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری هسته مرکزی هسته oculomotor در موش های صحرایی الگوی توزیع خاصی دارند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: محیط زیست سلولی رکتوس هسته چشم در موش صحرایی دارای الگوی توزیع ویژه است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: محیط زیست سلولی رکتوس هسته چشم در موش صحرایی دارای الگوی توزیع ویژه است
7. Objective To study the microanatomy characteristics of oculomotor nucleus in adult Sprague-Dawley(SD) rats.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های microanatomy هسته های oculomotor در موش های بالغ Sprague - Dawley (SD)
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه خواص میکروآآنوماریوم هسته اکلوموتور در موش صحرایی سوپراگو داولی (SD) بزرگسالان
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه خواص میکروآآنوماریوم هسته اکلوموتور در موش صحرایی سوپراگو داولی (SD) بزرگسالان
8. Superior division of oculomotor nerve coursed between optic nerve and superior rectus muscle after it left zinn ring, its branches entered into the superior rectus muscle and levator muscle.
[ترجمه ترگمان]تقسیم عالی عصب oculomotor بین عصب بینایی و ماهیچه rectus superior بعد از اینکه حلقه zinn را ترک کرد، شاخه های آن وارد ماهیچه rectus برتر و ماهیچه levator شدند
[ترجمه گوگل]بخش فوقانی عصب ایکولوموتور بین عصب بینایی و عضله رکتوس برتر پس از زنجیر زین، زنجیرهای آن را به عضله رکتوس عضله و عضله لوتر وارد می کند
[ترجمه گوگل]بخش فوقانی عصب ایکولوموتور بین عصب بینایی و عضله رکتوس برتر پس از زنجیر زین، زنجیرهای آن را به عضله رکتوس عضله و عضله لوتر وارد می کند
9. Results:The medial rectus subnucleus of the oculomotor nucleus distributed throughout the ipsilateral oculomotor nucleus, but clustered densely in the central to ventral region of it.
[ترجمه ترگمان]نتایج: هسته مرکزی هسته oculomotor هسته oculomotor در سراسر هسته ipsilateral توزیع شد، اما به طور متراکم در مرکز منطقه شکمی آن خوشه بندی شد
[ترجمه گوگل]یافته ها: هسته سلولی رکتوس محیطی هسته اکلوموتور در سراسر هسته اکلوموتور یک طرفه توزیع شده است، اما در قسمت مرکزی تا منطقه شکم آن به شدت خوشه ای است
[ترجمه گوگل]یافته ها: هسته سلولی رکتوس محیطی هسته اکلوموتور در سراسر هسته اکلوموتور یک طرفه توزیع شده است، اما در قسمت مرکزی تا منطقه شکم آن به شدت خوشه ای است
10. Objective:To study the applied anatomy and clinical significance of the supra-cavernous sinus segment of oculomotor nerve.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه آناتومی بکار رفته و اهمیت بالینی بخش سینوس حفره ای فوقانی
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه موردی آناتومی و اهمیت بالینی بخش سینوس سوپاکورنوئوس عصب چشمی است
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه موردی آناتومی و اهمیت بالینی بخش سینوس سوپاکورنوئوس عصب چشمی است
11. The central sector transmits the superior and inferior of divisions of the oculomotor nerver, the abducens and nasociliary nerves and the sensory and sympathetic roots of the ciliary ganglion.
[ترجمه ترگمان]بخش مرکزی بخش فوقانی و پایینی بخش های of nerver، اعصاب abducens و nasociliary و ریشه های حسی و دلسوز of ciliary را انتقال می دهد
[ترجمه گوگل]بخش مرکزی، برتر و پایین تر از تقسیمات ناحیه چشم، تحریک پذیری و اعصاب ناحیه ای و ریشه های حسی و دلسوزانه گانگلیون سلیاری را انتقال می دهد
[ترجمه گوگل]بخش مرکزی، برتر و پایین تر از تقسیمات ناحیه چشم، تحریک پذیری و اعصاب ناحیه ای و ریشه های حسی و دلسوزانه گانگلیون سلیاری را انتقال می دهد
12. Algetic ophthalmoplegia manifested the enlargement of cavernous sinus and enhancement of oculomotor nerve.
[ترجمه ترگمان]Algetic ophthalmoplegia توسعه سینوس حفره ای و افزایش عصب oculomotor را نشان داد
[ترجمه گوگل]از بین بردن لنفوسیت ها، بزرگ شدن سینوس های غده و افزایش عصب چشم
[ترجمه گوگل]از بین بردن لنفوسیت ها، بزرگ شدن سینوس های غده و افزایش عصب چشم
13. Conclusi ons:MRI and DSA are very important in the diagnoses of the oculomotor nerve neurinoma . The best effective treatment may be achieved after selecting the proper approach.
[ترجمه ترگمان]Conclusi ons: MRI و DSA در تشخیص عصب عصبی oculomotor بسیار مهم هستند بهترین درمان موثر ممکن است بعد از انتخاب رویکرد مناسب بدست آید
[ترجمه گوگل]مشکلات: MRI و DSA در تشخیص نورینوما عصب چشمی بسیار مهم هستند بهترین روش موثر ممکن است پس از انتخاب روش مناسب به دست آید
[ترجمه گوگل]مشکلات: MRI و DSA در تشخیص نورینوما عصب چشمی بسیار مهم هستند بهترین روش موثر ممکن است پس از انتخاب روش مناسب به دست آید
14. The frequent complication was a false aneurysm in 1 5% of cases, Only 2 cases induced irrecoverable oculomotor nerve palsy.
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی مکرر در یک ۵ % موارد یک آنوریسم کاذب بوده، تنها ۲ مورد بر فلج اعصاب oculomotor irrecoverable است
[ترجمه گوگل]عوارض مکرر آنوریسم کاذب در 1 5٪ موارد بود، فقط 2 مورد فلج عصب چشم غیر قابل درمان بود
[ترجمه گوگل]عوارض مکرر آنوریسم کاذب در 1 5٪ موارد بود، فقط 2 مورد فلج عصب چشم غیر قابل درمان بود
15. Objective To obtain the normal image and sectional anatomical data of the oculomotor nerve and its related arteries with MRI and plastination.
[ترجمه ترگمان]هدف دستیابی به تصویر عادی و داده های آناتومی مقطع عصب oculomotor و شریان های مرتبط آن با MRI و MRI
[ترجمه گوگل]هدف: برای به دست آوردن اطلاعات عادی و داده های آناتومیک بخش مقطعی از عصب چشم و شریان های مرتبط با آن با MRI و پلاستیک شدن
[ترجمه گوگل]هدف: برای به دست آوردن اطلاعات عادی و داده های آناتومیک بخش مقطعی از عصب چشم و شریان های مرتبط با آن با MRI و پلاستیک شدن
پیشنهاد کاربران
oculomotor nerve : عصب حرکتی چشم
کلمات دیگر: