کلمه جو
صفحه اصلی

palmyra


(گیاه شناسی) پالمیرا (borassus flabellifer - بومی هند و سیلان و نواحی استوایی افریقا)، (عهد باستان) شهر پالمیرا (در مرکز سوریه)، یکجور نخل درهندو سیلان که برگ ان برای بوریابافی بکارمیرود

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) پالمیرا (Borassus flabellifer - بومی هند و سیلان و نواحی استوایی آفریقا)


(عهد باستان) شهر پالمیرا (در مرکز سوریه)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a fan palm of Asia and Africa cultivated for its durable wood, its edible fruit, its sap, used for beverages, and its leaves, used for thatching.

• tall asian and african palm tree bearing edible fruit

جملات نمونه

1. In 634 the first Muslims arrived in Palmyra.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۹، اولین مسلمانان به Palmyra وارد شدند
[ترجمه گوگل]در سال 634 اولین مسلمانان به پالمیرا آمدند

2. Palmyra was in the ancient times an important city of central Syria.
[ترجمه ترگمان]Palmyra در دوران باستان شهر مهم سوریه بود
[ترجمه گوگل]پالمیرا در دوران باستان یک شهر مهم مرکزی سوریه بود

3. To judge from the ruins of Palmyra, it must once have been a beautiful city.
[ترجمه ترگمان]برای داوری از خرابه های of، باید زمانی یک شهر زیبا می بود
[ترجمه گوگل]برای قضاوت کردن از خرابه های پالمیرا، باید یک بار شهر زیبا داشته باشیم

4. To judge from the rains of Palmyra, it must once have been a beautiful city.
[ترجمه ترگمان]برای داوری از باران های بهاری، باید یک شهر زیبا می بود
[ترجمه گوگل]برای قضاوت از باران های پالمیرا، این شهر یک شهر زیبا بوده است

5. The Palmyra Hotel in Baalbek has doubles from $10 including breakfast.
[ترجمه ترگمان]هتل Palmyra در بعلبک از ۱۰ دلار شامل صبحانه نیز دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]هتل پالمیرا در بادبیک دو برابر از 10 دلار شامل صبحانه است

6. Its annexation caused the prosperity of the above-mentioned Palmyra, whose aristocracy and dynasty were likewise descended from the Aribi.
[ترجمه ترگمان]الحاق آن موجب رونق of above شد که اشرافیت و خاندان آن ها نیز از the سرازیر شدند
[ترجمه گوگل]انحصار آن موجب رونق پالمیرا شد که اشراف و سلسله آن نیز از اریب نجات یافتند

7. In Palmyra, Syria, I once refused to buy a $4 T-shirt from a child hawker, prompting his outraged query: "Why are Americans so cheap?
[ترجمه ترگمان]در Palmyra، سوریه، من یک بار حاضر به خرید ۴ تی شرت از یک فروشنده کودک نشدم، و این باعث شد که وی پرس و جو کند: \" چرا آمریکایی ها اینقدر ارزان هستند؟
[ترجمه گوگل]در پالمیرا، سوریه، من یک بار از خرید یک تی شرت 4 دلاری از یک اسباب بازی کودک رد کردم و پرسشی خشمگین او را 'چرا آمریکایی ها خیلی ارزان هستند؟'

8. Our highlight is the Palmyra Hotel, another example of Baalbek's faded grandeur.
[ترجمه ترگمان]هایلایت ما، هتل Palmyra، نمونه دیگری از grandeur faded بود
[ترجمه گوگل]برجسته ما هتل پالمیرا است، نمونه دیگری از بزرگی محو شده بابل است

9. For the final leg of our journey, from Palmyra to Damascus, we decide to brave the coach.
[ترجمه ترگمان]برای آخرین قسمت سفر، از Palmyra تا دمشق، تصمیم می گیریم که به مربی شجاعت بدهیم
[ترجمه گوگل]برای آخرین مرحله سفر ما، از پالمیرا به دمشق، ما تصمیم گرفتیم که مربی را شجاع کنیم

10. Kingdom of Palmyra, Syria, an oasis and trade crossroads in the Syrian desert.
[ترجمه ترگمان]پادشاهی of، سوریه، واحه و تقاطع تجاری در بیابان سوریه
[ترجمه گوگل]پادشاهی پالمیرا، سوریه، یک حوضه و تجارت در صحرای سوریه است

11. He gave me a certificate certifying to the people of Palmyra that they were true characters, and that the translation of such of them as had been translated was also correct.
[ترجمه ترگمان]او سندی به من داد که به مردم of گواهی می داد که آن ها شخصیت های حقیقی هستند و ترجمه بسیاری از آن ها که ترجمه شده است نیز صحیح است
[ترجمه گوگل]او به من یک گواهی نامه برای مردم پالمیرا داد که آنها شخصیت های واقعی بودند و ترجمه ی آنها از جمله ترجمه نیز صحیح بود

12. Granted, I acted counter to this by not buying that T-shirt from the boy in Palmyra, but, as I think about it now, what would it have harmed if I had?
[ترجمه ترگمان]درست است، من با این کار با خرید آن تی شرت از پسر in در Palmyra اقدام کردم، اما، حالا که به آن فکر می کنم، اگر داشتم چه چیزی ممکن بود آسیب ببیند؟
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه این تی شرت را از پسر بچه در پالمیرا خریداری نمیکردم، با این کار مخالف بودم، اما، همانطور که در حال حاضر در مورد آن فکر میکنم، اگر آن را داشته باشم، چه چیزی آسیب خواهد دید؟

13. This city was called both Northern Venice and Russian Amsterdam and Northern Palmyra.
[ترجمه ترگمان]این شهر هم ونیز شمالی و هم Amsterdam شمالی و هم Palmyra شمالی نامیده می شد
[ترجمه گوگل]این شهر هر دو ونیز شمالی و آمستردام روسی و شمال پالمیرا نامیده می شد

14. Mr. Lextrait was the sole inhabitant of the remote tropical atoll of Palmyra, in an island chain in the Northern Pacific Ocean, more than 000 miles south of Hawaii, from 1992 to 2000.
[ترجمه ترگمان]آقای Lextrait تنها ساکن of tropical در Palmyra، در یک زنجیره جزیره ای در اقیانوس آرام شمالی، از ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۰ بود
[ترجمه گوگل]آقای Lextrait تنها ساکن جزیره گرمسیری راه دور Palmyra، در یک زنجیره جزیره در اقیانوس آرام شمالی، بیش از 000 مایلی جنوب هاوایی، از 1992 تا 2000 بود


کلمات دیگر: