کلمه جو
صفحه اصلی

paediatrician

انگلیسی به فارسی

متخصص اطفال، پزشک متخصص اطفال، ویژه گر بیماریهای کودکان


انگلیسی به انگلیسی

• pediatrician, doctor who specializes in treating children
a paediatrician is a doctor who specializes in treating sick children.

جملات نمونه

1. A paediatrician had diagnosed these as night terrors.
[ترجمه ترگمان]یکی از paediatrician این ترس ها شبانه را تشخیص داده بود
[ترجمه گوگل]پزشک متخصص اطفال این را به عنوان ترورهای شبانه تشخیص داد

2. A consultant paediatrician said the bruising would have caused a degree of distress when inflicted but it would have been temporary.
[ترجمه ترگمان]یک پزشک متخصص کودکان گفت که کبودی در هنگام آسیب باعث ایجاد میزان پریشانی خواهد شد اما موقت خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک متخصص اطفال مشاور گفت که خونریزی ها زمانی ایجاد می شود که دچار ناراحتی شوند اما موقتا موقت باشد

3. A consultant paediatrician yesterday joined Labour candidate Alan Milburn to oppose a merger between two district health authorities.
[ترجمه ترگمان]یک پزشک مشاور روز گذشته به Alan Milburn، نامزد حزب کارگر، پیوست تا با ادغام دو تن از مقامات بهداشتی منطقه مخالفت کند
[ترجمه گوگل]یک پزشک متخصص اطفال دیروز، الن میلبرن، کاندیدای کار را به مخالفت با ادغام دو مقام بهداشتی منطقه متصل کرد

4. The top paediatrician in Paris was summoned from his home in the suburbs.
[ترجمه ترگمان]کودکان برتر پاریس از خانه اش در حومه شهر فراخوانده شدند
[ترجمه گوگل]متخصص اطفال در پاریس از خانه اش در حومه احضار شد

5. However, the ageing former paediatrician has none of the charisma of Bin Laden.
[ترجمه ترگمان]با این حال، کودکان سالمند سابق هیچ یک از charisma بن لادن را ندارند
[ترجمه گوگل]با این حال، پزشک متخصص اطفال پیری هیچ کدام از ویژگی های بن لادن ندارد

6. She is currently a paediatrician and gastroenterologist at Bristol Children's Hospital.
[ترجمه ترگمان]او هم اکنون متخصص کودکان و متخصص بیماری های معده و روده در بیمارستان کودکان بریستول است
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر متخصص اطفال و متخصص گوارش در بیمارستان کودکان بریستول است

7. In 1950 a British paediatrician, Dr James Tanner, introduced a system for mapping the five stages of puberty in boys and girls.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۰ دکتر جیمز وب تامز، یک متخصص اطفال انگلیسی، سیستمی را برای نقشه برداری پنج مرحله بلوغ پسران و دختران معرفی کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1950 پزشک متخصص اطفال بریتانیا، دکتر جیمز تانر، یک سیستم برای نقشه برداری از پنج مرحله بلوغ در پسران و دختران را معرفی کرد

8. But in 199Manuel Velasco, a local paediatrician, noticed a pattern among his patients.
[ترجمه ترگمان]اما در ۱۹۹ مانوئل ولاسکو، یک متخصص کودکان محلی، الگویی را در میان بیماران خود مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]اما در سال 199 مانیول ولاسکو، یک متخصص اطفال محلی، یک الگو را در میان بیمارانش دید

9. Paediatrician Maria Contreras says the fan club's visits to the hospital are the children's morale.
[ترجمه ترگمان]paediatrician ماریا Contreras می گوید که بازدید باشگاه هواداران از بیمارستان روحیه کودکان است
[ترجمه گوگل]پزشک ماریا ماریا کنترراس می گوید که بازدید از فن باشگاه به بیمارستان، روحیه کودکان است

10. The controversial advice comes from a paediatrician who found that two-day-old babies who were placed in cots slept less well than those who dozed on their mother's chest.
[ترجمه ترگمان]این توصیه بحث برانگیز از سوی یک پزشک اطفال مطرح می شود که متوجه شدند که کودکان دو روزه که در تخت خواب قرار داشتند، کم تر از کسانی که روی سینه مادر چرت می زدند، خوابیده بودند
[ترجمه گوگل]توصیه های بحث برانگیز از یک متخصص اطفال می آید که متوجه شد که نوزادان دو روزه که در اطفال قرار داشتند کمتر از کسانی که در قفسه سینه مادرشان دچار خواب بودند، کمتر خواب می بردند

11. Thanks to the help of a paediatrician, he now knows what he has to do when he has asthma symptoms.
[ترجمه ترگمان]با تشکر از کمکت، اون الان میدونه باید چیکار کنه وقتی علائم آسم داره
[ترجمه گوگل]با تشکر از کمک یک متخصص اطفال، او اکنون می داند که چه زمانی باید علائم آسم داشته باشد

12. The hospital has asked a paediatrician who works elsewhere to undertake a full external investigation, and the Stafford coroner has also opened and adjourned an inquest into their deaths.
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان از یک متخصص کودکان درخواست کرده است که در جاه ای دیگر کار می کنند تا تحقیقات کامل خارجی را انجام دهند، و استفورد کارآگاه نیز افتتاح شد و تحقیقات درباره مرگ آن ها را به تعویق انداخت
[ترجمه گوگل]این بیمارستان از یک متخصص اطفال که در جاهای دیگر کار می کند، خواسته است تا یک تحقیق کامل در خارج از کشور را انجام دهد و همچنین Coroner استافورد همچنین به تحقیقات خود در مورد مرگ آنها باز کرده و متوقف کرده است

13. Doctors were first alerted on May 2 when the man, a junior paediatrician, began to cough up blood.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که مرد، یک پزشک تازه کار، شروع به سرفه کردن کرد، پزشکان اولین بار در روز ۲ ماه مه هوشیار بودند
[ترجمه گوگل]پزشکان برای اولین بار در 2 مه زمانی که مرد، متخصص اطفال متولد شد، شروع به سرفه کردن خون کردند

14. In Kabul he had plans to work as a paediatrician.
[ترجمه ترگمان]در کابل او قصد داشت به عنوان یک متخصص کودکان کار کند
[ترجمه گوگل]در کابل قصد داشت به عنوان متخصص اطفال کار کند

15. A: It may not necessarily mean there is anything wrong with the child; it means that the paediatrician has to pay attention.
[ترجمه ترگمان]ج: ممکن است ضرورتا به این معنا نباشد که هیچ مشکلی با کودک وجود ندارد؛ به این معنی است که کودکان باید توجه خود را معطوف کنند
[ترجمه گوگل]ممکن است لزوما به این معنا نیست که فرزند چیزی اشتباه است؛ این به این معنی است که پزشک متخصص اطفال باید توجه کند

پیشنهاد کاربران

مختصص اطفال


کلمات دیگر: