بر چرخاندن، پهنه نمایی کردن، وارون برداشت کردن
obvert
بر چرخاندن، پهنه نمایی کردن، وارون برداشت کردن
انگلیسی به فارسی
متوقف کردن
بر چرخاندن، پهنه نمایی کردن
(منطق) استنتاج نقیض کردن، وارون برداشت کردن
انگلیسی به انگلیسی
• turn over; say the opposite
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] نقض کردن، نمای چیزی را عوض کردن
کلمات دیگر: