کلمه جو
صفحه اصلی

queerly


بطورغریب

انگلیسی به فارسی

عجیب است


انگلیسی به انگلیسی

• strangely, oddly, unusually

جملات نمونه

1. Sue looked at him queerly.
[ترجمه ترگمان]سو با حالتی عجیب به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]سو نگاهی به او کرد

2. He looked at me queerly.
[ترجمه ترگمان]با حالتی عجیب به من نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به طرز عجیبی نگاه کرد

3. She looked at me queerly and didn't seem to know how to answer.
[ترجمه ترگمان]او به طور عجیبی به من نگاه کرد و به نظر نمی رسید که جوابش را بداند
[ترجمه گوگل]او به من عجول نگاه کرد و به نظر نمی رسید که چگونه پاسخ دهد

4. Disappointment queerly stirring her, she opened her eyes a trifle and ventured a peep at him.
[ترجمه ترگمان]به طور عجیبی او را تکان داد، چشمانش را باز کرد و کمی جرات کرد به او نگاه کند
[ترجمه گوگل]ناامیدی به طرز عجیب و غریبی او را تکان داد، او چشم هایش را بی نظیر باز کرد و به او نگاه کرد

5. Optimism and pessimism mingle queerly in American writing.
[ترجمه ترگمان]خوش بینی و بدبینی در نوشته های آمریکایی با تلخی مخلوط می شوند
[ترجمه گوگل]خوش بینی و بدبینی در نوشته های آمریکایی به طرز عجیبی فرو می ریزند

6. This money had been queerly come by.
[ترجمه ترگمان]این پول عجیب بود
[ترجمه گوگل]این پول به طرز عجیب و غریبی آمده است

7. Joe acted queerly and talked wildly, so we thought he was not all there.
[ترجمه ترگمان]جو به طور عجیبی رفتار می کرد و وحشیانه حرف می زد، بنابراین ما فکر می کردیم که او اصلا آنجا نیست
[ترجمه گوگل]جو به طرز شگفت انگیزی عمل کرد و به شدت صحبت کرد، بنابراین ما فکر کردیم همه چیز آنجا نیست

8. Now the mystic scenery merged queerly and the place was by waters she had never seen.
[ترجمه ترگمان]اکنون مناظر اسرارآمیز به طور عجیبی درهم می آمیخت و جایی که هرگز ندیده بود
[ترجمه گوگل]اکنون مناظر عرفانی به طرز شگفت انگیزی به هم پیوسته اند و محل آب هایی بود که او هرگز ندیده بود

9. Frank smiled at her queerly.
[ترجمه ترگمان]فرانک با لبخند عجیبی به او لبخند زد
[ترجمه گوگل]فرانک لبخند زد

10. The stenographer acted very queerly.
[ترجمه ترگمان]The خیلی عجیب رفتار می کرد
[ترجمه گوگل]ستون شناس بسیار عجیب عمل کرد

11. He looked at her queerly.
[ترجمه ترگمان]با حالتی عجیب به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به عجله نگاه کرد

12. Perhaps the glassy stare had lingered in his eyes, for Scales looked at him queerly.
[ترجمه ترگمان]شاید آن زل زده در چشمان او درنگ کرده بود، زیرا Scales به او لبخند عجیبی می زد
[ترجمه گوگل]شاید خیره شدن شیشه ای در چشمانش کوتاه شده بود، زیرا فلس ها به طرز عجیبی به او نگاه می کردند

13. His eyes are black and somewhat small, and he does peep so queerly with them!
[ترجمه ترگمان]چشمانش سیاه و تا اندازه ای کوچک است و با آن ها خیلی عجیب و غریب نگاه می کند!
[ترجمه گوگل]چشمان او سیاه و کمی کوچک است، و او با آنها به طرز عجیب و غریب نگاه می کند!

14. He had his lord father's eyes; small, close - set, queerly pale.
[ترجمه ترگمان]چشمان پدرش را داشت؛ کوچک، کوچک، نزدیک و رنگ پریده
[ترجمه گوگل]او چشم پدر پدرش را داشت کوچک، نزدیک - مجموعه ای، کمی عجیب و غریب


کلمات دیگر: