ملیگرایی
nationalistic
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to nationalism, patriotic
someone who is nationalistic is very proud of their country and believes that it is better than other countries.
someone who is nationalistic is very proud of their country and believes that it is better than other countries.
جملات نمونه
1. They were encouraging nationalistic sentiment among the students.
[ترجمه ترگمان]آن ها احساسات ملی گرایانه را در میان دانشجویان تشویق کردند
[ترجمه گوگل]آنها احساسات ملی گرایی را در میان دانش آموزان تشویق می کردند
[ترجمه گوگل]آنها احساسات ملی گرایی را در میان دانش آموزان تشویق می کردند
2. I am not trying to make a nationalistic point here.
[ترجمه ترگمان]من سعی نمی کنم اینجا نقطه ضعفی داشته باشم
[ترجمه گوگل]من سعی نمی کنم نقطه ی ملی را در اینجا ایجاد کنم
[ترجمه گوگل]من سعی نمی کنم نقطه ی ملی را در اینجا ایجاد کنم
3. Nationalistic unrest is not limited to the Sikhs or Kashmirs.
[ترجمه ترگمان]ناآرامی به سیک ها و سیک ها محدود نمی شود
[ترجمه گوگل]ناآرامی های ناسیونالیستی به سیک ها یا کشمیر محدود نمی شود
[ترجمه گوگل]ناآرامی های ناسیونالیستی به سیک ها یا کشمیر محدود نمی شود
4. They blamed the republic's nationalistic coalition government for the slide into civil strife.
[ترجمه ترگمان]آن ها دولت ائتلافی ملی گرای جمهوری را به دلیل سقوط در درگیری های داخلی مقصر دانستند
[ترجمه گوگل]آنها دولت ائتلافی ناسیونالیستی جمهوری را برای فروپاشی در جنگ داخلی متهم کردند
[ترجمه گوگل]آنها دولت ائتلافی ناسیونالیستی جمهوری را برای فروپاشی در جنگ داخلی متهم کردند
5. Assimilation worked, especially for a nationalistic capitalist who could write hit songs.
[ترجمه ترگمان]Assimilation به ویژه برای یک سرمایه دار nationalistic کار می کرد که می توانست آهنگ را بنویسد
[ترجمه گوگل]بسیج به خصوص برای یک سرمایه داری ملی گرایانه که می توانست آهنگ های ضربه ای بنویسد، کار می کرد
[ترجمه گوگل]بسیج به خصوص برای یک سرمایه داری ملی گرایانه که می توانست آهنگ های ضربه ای بنویسد، کار می کرد
6. The senator's strong nationalistic views are frightening to many liberals.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های ملی گرایانه سناتور بسیاری از لیبرال ها را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]دیدگاه های قوی ملی گرای سناتور برای بسیاری از لیبرال ها ترسناک است
[ترجمه گوگل]دیدگاه های قوی ملی گرای سناتور برای بسیاری از لیبرال ها ترسناک است
7. Political and nationalistic considerations are totally irrelevant.
[ترجمه ترگمان]ملاحظات سیاسی و ملی کاملا بی ربط هستند
[ترجمه گوگل]ملاحظات سیاسی و ناسیونالیستی کاملا بی اهمیت اند
[ترجمه گوگل]ملاحظات سیاسی و ناسیونالیستی کاملا بی اهمیت اند
8. As nationalistic feelings grew, life became increasingly difficult for immigrants.
[ترجمه ترگمان]با رشد احساسات ملی گرایانه، زندگی به طور فزاینده ای برای مهاجران مشکل شد
[ترجمه گوگل]همانطور که احساسات ملی گرایانه رشد کرد، زندگی برای مهاجران به طور فزاینده ای دشوار شد
[ترجمه گوگل]همانطور که احساسات ملی گرایانه رشد کرد، زندگی برای مهاجران به طور فزاینده ای دشوار شد
9. I don't mean that in a nationalistic way.
[ترجمه ترگمان]منظورم این نیست که تو راه nationalistic
[ترجمه گوگل]منظورم این نیست که در یک راه ملی
[ترجمه گوگل]منظورم این نیست که در یک راه ملی
10. After renaming the city itself, they pinned nationalistic and revolutionary labels on its streets and buildings.
[ترجمه ترگمان]پس از تغییر نام شهر، آن ها برچسب های ناسیونالیستی و انقلابی را بر روی خیابان ها و ساختمان ها نصب کردند
[ترجمه گوگل]پس از تغییر نام شهر خود، برچسب های ناسیونالیستی و انقلابی را در خیابان ها و ساختمان های خود قرار دادند
[ترجمه گوگل]پس از تغییر نام شهر خود، برچسب های ناسیونالیستی و انقلابی را در خیابان ها و ساختمان های خود قرار دادند
11. Many degenerated into sensational tabloids or nationalistic journals.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها به مجلات جنجالی و یا روزنامه های ملی گرایانه تبدیل شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها در مجلات حساس و مجله های ملی منتشر شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها در مجلات حساس و مجله های ملی منتشر شده اند
12. Internationalism required that two thoroughly nationalistic and non-socialist movements be given complete support.
[ترجمه ترگمان]internationalism لازم است که دو جنبش کاملا ملی گرا و غیر سوسیالیستی از حمایت کامل برخوردار شوند
[ترجمه گوگل]بین المللی نیاز داشت که دو جنبش کاملا ناسیونالیستی و غیر سوسیالیستی حمایت کامل شود
[ترجمه گوگل]بین المللی نیاز داشت که دو جنبش کاملا ناسیونالیستی و غیر سوسیالیستی حمایت کامل شود
13. Nationalistic isolation tears apart the fabric of humanity.
[ترجمه ترگمان]انزوای Nationalistic تاروپود بشریت را از هم جدا می کند
[ترجمه گوگل]انزوای ناسیونالیستی از ساختار بشری جدا می شود
[ترجمه گوگل]انزوای ناسیونالیستی از ساختار بشری جدا می شود
14. An intensely nationalistic native of Lorraine, he saw in overseas conquests the compensation for his lost birthplace.
[ترجمه ترگمان]وی که به شدت بومی nationalistic لورن بود، در متصرفات خارج از کشور، غرامتی را که برای زادگاه خود از دست داده بود، به دست آورد
[ترجمه گوگل]بومی بومی محلی لورن، او در خارج از کشور دید که جبران زیان زادگاهش را از دست داده است
[ترجمه گوگل]بومی بومی محلی لورن، او در خارج از کشور دید که جبران زیان زادگاهش را از دست داده است
15. Attempts to stir up nationalistic feeling at such times are bound to be self-defeating.
[ترجمه ترگمان]تلاش برای برانگیختن احساس ناسیونالیستی در چنین مواقعی به شکست خود ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]تلاش برای تشدید احساسات ناسیونالیستی در چنین شرایطی باید خود را شکست دهد
[ترجمه گوگل]تلاش برای تشدید احساسات ناسیونالیستی در چنین شرایطی باید خود را شکست دهد
پیشنهاد کاربران
ملیت گرایی
ملی گرایانه
خود بسنده
کلمات دیگر: