زمین اطراف بارانداز
quayside
زمین اطراف بارانداز
انگلیسی به فارسی
زمین اطراف بارانداز
ساحل، زمین اطراف بارانداز
انگلیسی به انگلیسی
• land formation located near a quay
the quayside is the area at the edge of a quay.
the quayside is the area at the edge of a quay.
جملات نمونه
1. Coils of rope lay on the quayside.
[ترجمه ترگمان]بار انداز روی زمین بار انداز دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]کویل طناب در کوچه قرار دارد
[ترجمه گوگل]کویل طناب در کوچه قرار دارد
2. A large group had gathered on the quayside to see them off.
[ترجمه ترگمان]گروه بزرگی روی زمین بار انداز جمع شده بودند تا آن ها را ببینند
[ترجمه گوگل]یک گروه بزرگ در کنار ساحل جمع شده بودند تا آنها را ببینند
[ترجمه گوگل]یک گروه بزرگ در کنار ساحل جمع شده بودند تا آنها را ببینند
3. The ship jarred against the quayside.
[ترجمه ترگمان]کشتی به بار انداز هی بار انداز برخورد کرد
[ترجمه گوگل]کشتی کشتی در برابر ساحل ایستاده است
[ترجمه گوگل]کشتی کشتی در برابر ساحل ایستاده است
4. He dropped dead on the quayside.
[ترجمه ترگمان]روی زمین بار انداز افتاد
[ترجمه گوگل]او در کوچه و خیابان مرده است
[ترجمه گوگل]او در کوچه و خیابان مرده است
5. The town's old quayside is collapsing after years of neglect.
[ترجمه ترگمان]زمین گذار قدیمی شهر بعد از سال ها بی توجهی فرو می ریزد
[ترجمه گوگل]ساحل قدیمی شهر پس از سال ها غفلت فرو می ریزد
[ترجمه گوگل]ساحل قدیمی شهر پس از سال ها غفلت فرو می ریزد
6. The animals were unloaded on/at the quayside.
[ترجمه ترگمان]حیوانات در زمین بار انداز خالی شدند
[ترجمه گوگل]حیوانات در / در ساحل تخلیه شدند
[ترجمه گوگل]حیوانات در / در ساحل تخلیه شدند
7. People still exhibit articles for sale on the quayside for visiting cruise ships, but boys no longer dive into the murky waters.
[ترجمه ترگمان]مردم هنوز مقالاتی را برای فروش روی زمین بار انداز برای بازدید از کشتی های تفریحی نشان می دهند، اما پسرها دیگر در آب های تیره شیرجه نمی روند
[ترجمه گوگل]مردم هنوز برای نمایش قایق های کروز کشتی های فروشی را در کنار قایق های خود قرار می دهند، اما پسران دیگر به آب های تاریک شیرجه نمی روند
[ترجمه گوگل]مردم هنوز برای نمایش قایق های کروز کشتی های فروشی را در کنار قایق های خود قرار می دهند، اما پسران دیگر به آب های تاریک شیرجه نمی روند
8. The men disappeared behind a distant quayside shed, but she dared not trust to luck and hid behind a winch.
[ترجمه ترگمان]مردان پشت یک آلونک بار انداز ناپدید شدند، اما جرات نمی کرد به بخت و اقبال اعتماد کند و پشت یک جرثقیل قایم شود
[ترجمه گوگل]این مردان در پشت یک جاده دور افتاده ناپدید شدند، اما او جرأت به شانس اعتماد نکرد و در پشت یک وینچ پنهان شد
[ترجمه گوگل]این مردان در پشت یک جاده دور افتاده ناپدید شدند، اما او جرأت به شانس اعتماد نکرد و در پشت یک وینچ پنهان شد
9. The fishermen's quarter is down by the quayside, along with some of the best seafood restaurants.
[ترجمه ترگمان]یک چهارم ماهی گیران کنار اسکله، همراه با برخی از بهترین رستوران های غذاهای دریایی قرار دارند
[ترجمه گوگل]سه ماهه ماهیگیران به همراه برخی از بهترین رستورانهای دریای خزر، توسط کوبیده شده است
[ترجمه گوگل]سه ماهه ماهیگیران به همراه برخی از بهترین رستورانهای دریای خزر، توسط کوبیده شده است
10. At Dover they were greeted on the quayside by cheering crowds welcoming their heroes home.
[ترجمه ترگمان]در دوور، آن ها از روی زمین بار انداز مورد استقبال جمعیت قرار گرفتند و از قهرمانان خود استقبال کردند
[ترجمه گوگل]در دوور آنها را با تشویق جمعیت با استقبال از قهرمانان خود در خانه در کوبه به سر بردند
[ترجمه گوگل]در دوور آنها را با تشویق جمعیت با استقبال از قهرمانان خود در خانه در کوبه به سر بردند
11. Now the stranger was standing on the quayside, watching several straining seamen carry a large, brass-bound chest down the gangplank.
[ترجمه ترگمان]اکنون آن غریبه روی زمین بار انداز ایستاده بود و چند نفر را نگاه می کردند که یک صندوق بزرگ و بزرگ را از پل کشتی حمل می کردند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر غریبه در کنار ساحل ایستاده بود، تماشا می کند که چندین دریانوردان در حال حمل یک قفسه سینه بزرگ و برنجی را به پایین چاله می کشند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر غریبه در کنار ساحل ایستاده بود، تماشا می کند که چندین دریانوردان در حال حمل یک قفسه سینه بزرگ و برنجی را به پایین چاله می کشند
12. The men watching from the quayside waited only a moment.
[ترجمه ترگمان]مردانی که از بار انداز هی بار انداز نگاه می کردند، فقط یک لحظه صبر کردند
[ترجمه گوگل]مردانی که از کنار ساحل دیدن می کردند فقط یک لحظه منتظر بودند
[ترجمه گوگل]مردانی که از کنار ساحل دیدن می کردند فقط یک لحظه منتظر بودند
13. Wet but not cold, we wait on the quayside for a sighting of the boat.
[ترجمه ترگمان]خیس اما نه سرد، روی زمین بار انداز هی بار انداز هی قایق نگاه می کنیم
[ترجمه گوگل]مرطوب اما سرد نیست، ما برای دیدن قایق در کنار قلب صبر کنید
[ترجمه گوگل]مرطوب اما سرد نیست، ما برای دیدن قایق در کنار قلب صبر کنید
14. By the time she overlooked the quayside, the decks were vibrating and black diesel smoke was pouring from the funnel.
[ترجمه ترگمان]زمانی که او زمین بار انداز را نادیده گرفت، عرشه های آن مرتعش بود و دود دیزل سیاه از قیف بیرون می ریخت
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان به سمت ساحل نادیده گرفته شد، عرشه ها ارتعاشی و دود سیاه دیزل ریختن از قیف بود
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان به سمت ساحل نادیده گرفته شد، عرشه ها ارتعاشی و دود سیاه دیزل ریختن از قیف بود
15. Then he looked back again at the blinding quayside.
[ترجمه ترگمان]سپس بار دیگر به بار انداز هی کور کننده نگاه کرد
[ترجمه گوگل]سپس او دوباره در کنار خیابان تکان داد
[ترجمه گوگل]سپس او دوباره در کنار خیابان تکان داد
پیشنهاد کاربران
کنار اسکله
کلمات دیگر: