بطور طبیعی، بطور ساده
natively
بطور طبیعی، بطور ساده
انگلیسی به انگلیسی
• by birth, in a natural manner; originally
جملات نمونه
1. This feature allows you to store/retrieve XML data natively without any mapping or conversion required.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی به شما این امکان را می دهد که داده های XML را بدون هیچ گونه نقشه برداری یا تبدیل مورد نیاز ذخیره \/ بازیابی کنید
[ترجمه گوگل]این ویژگی به شما اجازه ذخیره / بازیابی داده های XML را بطور بومی بدون هیچ نقشه برداری یا تبدیل مورد نیاز می دهد
[ترجمه گوگل]این ویژگی به شما اجازه ذخیره / بازیابی داده های XML را بطور بومی بدون هیچ نقشه برداری یا تبدیل مورد نیاز می دهد
2. In the past, before databases supported XML natively, there were two typical ways to work with XML data.
[ترجمه ترگمان]در گذشته، قبل از اینکه پایگاه های داده از XML پشتیبانی کنند، دو روش معمول برای کار با داده های XML وجود داشت
[ترجمه گوگل]در گذشته، قبل از اینکه پایگاه داده ها به صورت XML پشتیبانی می کردند، دو روش معمول برای کار با داده های XML وجود داشت
[ترجمه گوگل]در گذشته، قبل از اینکه پایگاه داده ها به صورت XML پشتیبانی می کردند، دو روش معمول برای کار با داده های XML وجود داشت
3. It provides the ability to natively store XML data in its hierarchical format within a relational database system.
[ترجمه ترگمان]این شکل امکان ذخیره داده های XML را در قالب سلسله مراتبی خود در یک سیستم پایگاه داده رابطه ای فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این قابلیت توانایی ذخیره اطلاعات XML را در قالب سلسله مراتبی خود را در یک سیستم پایگاه داده رابطه ای فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این قابلیت توانایی ذخیره اطلاعات XML را در قالب سلسله مراتبی خود را در یک سیستم پایگاه داده رابطه ای فراهم می کند
4. This feature provides the ability to natively store documents or messages in XML in a database.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی توانایی ذخیره سازی اسناد یا پیام ها در XML را در یک پایگاه داده فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این ویژگی توانایی ذخیره اسناد و پیامها در XML را در یک پایگاه داده فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این ویژگی توانایی ذخیره اسناد و پیامها در XML را در یک پایگاه داده فراهم می کند
5. These products natively send events without adapters or instrumenting code to emit Common Base Events.
[ترجمه ترگمان]این محصولات به صورت طبیعی رویدادهایی را بدون adapters یا instrumenting ارسال می کنند تا رویداده ای اصلی مشترک را منتشر کنند
[ترجمه گوگل]این محصولات بومی را بدون آداپتور و یا کد سازنده برای رویدادهای پایه مشترک منتشر می کنند
[ترجمه گوگل]این محصولات بومی را بدون آداپتور و یا کد سازنده برای رویدادهای پایه مشترک منتشر می کنند
6. If an alternate source doesn't natively expose the same interface, you can apply a transform pattern to the source; however, this pattern is out of this article's scope.
[ترجمه ترگمان]اگر یک منبع جایگزین به صورت طبیعی سطح مشابهی را آشکار نکند، می توانید یک الگوی تبدیل را به منبع اعمال کنید؛ با این حال، این الگو خارج از محدوده این مقاله است
[ترجمه گوگل]اگر یک منبع جایگزین بطور نسبی یک رابط مشابه را نمایش دهد، میتوانید یک الگوی تبدیل به منبع را اعمال کنید با این حال، این الگو از دامنه این مقاله خارج است
[ترجمه گوگل]اگر یک منبع جایگزین بطور نسبی یک رابط مشابه را نمایش دهد، میتوانید یک الگوی تبدیل به منبع را اعمال کنید با این حال، این الگو از دامنه این مقاله خارج است
7. The operating system or application can run natively or as a virtual machine on the client operating system.
[ترجمه ترگمان]سیستم عامل یا کاربرد می تواند به صورت طبیعی یا به عنوان یک ماشین مجازی بر روی سیستم عامل مشتری اجرا شود
[ترجمه گوگل]سیستم عامل یا برنامه می تواند بومی یا به عنوان یک ماشین مجازی در سیستم عامل مشتری باشد
[ترجمه گوگل]سیستم عامل یا برنامه می تواند بومی یا به عنوان یک ماشین مجازی در سیستم عامل مشتری باشد
8. simulate advanced control-flow constructs that aren't natively supported by JavaScript, such as threads and coroutines.
[ترجمه ترگمان]برای شبیه سازی سازه های جریان - جریان که به طور طبیعی توسط جاوا اسکریپت، مانند نخ ها و coroutines پشتیبانی نمی شود
[ترجمه گوگل]شبیهسازی ساختارهای جریان کنترل پیشرفته که بومی توسط جاوا اسکریپت پشتیبانی نمیشوند، مانند موضوعات و مقالات
[ترجمه گوگل]شبیهسازی ساختارهای جریان کنترل پیشرفته که بومی توسط جاوا اسکریپت پشتیبانی نمیشوند، مانند موضوعات و مقالات
9. I love follow decimally contact with most natively.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم با بیشتر natively ارتباط برقرار کنم
[ترجمه گوگل]من عاشق تقریبا با بیشترین بومی ارتباط برقرار می کنم
[ترجمه گوگل]من عاشق تقریبا با بیشترین بومی ارتباط برقرار می کنم
10. Ability to deploy natively.
[ترجمه ترگمان]توانایی استقرار natively
[ترجمه گوگل]توانایی بومی شدن
[ترجمه گوگل]توانایی بومی شدن
11. Direct green lasers are capable of producing green light natively, greatly simplifying laser design and manufacturing processes.
[ترجمه ترگمان]لیزرها به طور طبیعی قادر به تولید نور سبز هستند که به شدت ساده سازی طراحی و فرآیندهای تولید لیزری را تسهیل می کنند
[ترجمه گوگل]لیزرهای مستقیم سبز قادر به تولید نور سبز بومی می باشند، به طرز چشمگیری ساده سازی طراحی لیزر و فرایندهای تولید
[ترجمه گوگل]لیزرهای مستقیم سبز قادر به تولید نور سبز بومی می باشند، به طرز چشمگیری ساده سازی طراحی لیزر و فرایندهای تولید
12. This support in JDBC 0 means that XML can natively flow across the middle tier and the database without unnecessary mapping or performance overhead in both the database and the middle tier.
[ترجمه ترگمان]این پشتیبانی در JDBC ۰ به این معنی است که XML می تواند از طریق ردیف میانی و پایگاه داده بدون نقشه برداری غیرضروری یا سربار اجرایی در هر دو پایگاه داده و هم در ردیف وسط جریان پیدا کند
[ترجمه گوگل]این پشتیبانی در JDBC 0 بدین معنی است که XML می تواند در سطح وسط و پایگاه داده بدون نیاز به نقشه برداری یا سربار عملکرد در پایگاه داده و سطح متوسط قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این پشتیبانی در JDBC 0 بدین معنی است که XML می تواند در سطح وسط و پایگاه داده بدون نیاز به نقشه برداری یا سربار عملکرد در پایگاه داده و سطح متوسط قرار گیرد
13. Desktop applications, on the other hand, had much better user interactivity because all of the processing was being done natively on the user's machine, resulting in a more seamless user experience.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، برنامه های دسکتاپ، تعامل بسیار بهتری با کاربر داشتند، زیرا تمام پردازش به صورت غیر عادی روی دستگاه کاربر انجام می شد و منجر به یک تجربه کاربر بدون نقص می شد
[ترجمه گوگل]کاربردهای دسکتاپ، از سوی دیگر، تعامل بسیار خوبی را با کاربر داشتند، زیرا تمام پردازشها بطور ابتدایی روی دستگاه کاربر انجام میشد و در نتیجه یک تجربه کاربرپسندانهتر بود
[ترجمه گوگل]کاربردهای دسکتاپ، از سوی دیگر، تعامل بسیار خوبی را با کاربر داشتند، زیرا تمام پردازشها بطور ابتدایی روی دستگاه کاربر انجام میشد و در نتیجه یک تجربه کاربرپسندانهتر بود
14. In this case, you don't even need the Phar extension installed, since PHP can natively load the file and extract its contents.
[ترجمه ترگمان]در این حالت، شما حتی نیازی به تمدید Phar ندارید، چون PHP می تواند فایل را بار کند و محتویات آن را استخراج کند
[ترجمه گوگل]در این مورد، شما حتی نیاز به نصب برنامه Phar را ندارید، زیرا PHP می تواند فایل را بطور قابل ملاحظه ای بارگذاری و محتویات آن را استخراج کند
[ترجمه گوگل]در این مورد، شما حتی نیاز به نصب برنامه Phar را ندارید، زیرا PHP می تواند فایل را بطور قابل ملاحظه ای بارگذاری و محتویات آن را استخراج کند
15. This technique can be used to crawl other sources that are not natively supported by OmniFind, but are accessible using the WebSphere Information Integration product set.
[ترجمه ترگمان]این تکنیک را می توان برای چهار دست دادن منابع دیگر مورد استفاده قرار داد که به طور طبیعی توسط OmniFind پشتیبانی نمی شود، بلکه با استفاده از مجموعه محصولات ادغام اطلاعات WebSphere قابل دسترسی است
[ترجمه گوگل]این تکنیک را می توان برای خزیدن سایر منابع که از طریق OmniFind پشتیبانی نمی شوند، اما با استفاده از مجموعه محصول WebSphere Integration Information قابل دسترسی هستند
[ترجمه گوگل]این تکنیک را می توان برای خزیدن سایر منابع که از طریق OmniFind پشتیبانی نمی شوند، اما با استفاده از مجموعه محصول WebSphere Integration Information قابل دسترسی هستند
پیشنهاد کاربران
به صورت طبیعی
کلمات دیگر: