کلمه جو
صفحه اصلی

occupational hazard

انگلیسی به فارسی

خطر شغلی


انگلیسی به انگلیسی

• professional hazard, risk which exists naturally in one's field of employment
an occupational hazard is something unpleasant that you may suffer or experience in the course of doing your job, hobby, or another activity.

جملات نمونه

1. Catching colds is unfortunately an occupational hazard in this profession.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه سرماخوردگی ناشی از سرماخوردگی در این حرفه است
[ترجمه گوگل]متاسفانه ابتلا به سرماخوردگی یک خطر شغلی در این حرفه است

2. Getting injured is an occupational hazard of the sport.
[ترجمه ترگمان]مجروح شدن یک خطر شغلی برای ورزش است
[ترجمه گوگل]زخمی شدن یک خطر شغلی از ورزش است

3. Divorce seems to be an occupational hazard for politicians.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد طلاق برای سیاستمداران خطر شغلی محسوب می شود
[ترجمه گوگل]طلاق به نظر می رسد یک خطر شغلی برای سیاستمداران است

4. Explosions, though infrequent, are an occupational hazard for coal - miners.
[ترجمه ترگمان]این انفجارها هر چند نادر هستند، یک خطر شغلی برای معدنچیان ذغال سنگ هستند
[ترجمه گوگل]انفجارها، هر چند نادر، یک خطر شغلی برای معدنچیان زغال سنگ هستند

5. Serious lung disease seems to be an occupational hazard of working in mines.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که بیماری مبتلا به ریه یک خطر شغلی برای کار در معادن محسوب می شود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بیماری ریه شدید خطر کار در معادن است

6. Getting injured is an occupational hazard.
[ترجمه ترگمان]مجروح شدن یک خطر شغلی است
[ترجمه گوگل]زخمی شدن یک خطر شغلی است

7. This is an occupational hazard shared by sportswriters and opinion pollsters.
[ترجمه ترگمان]این یک خطر شغلی است که بین ناظران pollsters و نظرسنجی ها به اشتراک گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]این یک خطر شغلی است که توسط نویسندگان ورزشی و نظرسنجی ها به اشتراک گذاشته شده است

8. Burnout seems to be an occupational hazard for teachers.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد Burnout یک خطر شغلی برای معلمان باشد
[ترجمه گوگل]سوختگی به نظر می رسد یک خطر شغلی برای معلمان است

9. Coal dust exposure is an occupational hazard for coal miners.
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن گرد و غبار زغال سنگ یک خطر شغلی برای معدنچیان زغال سنگ است
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن در معرض گرد و غبار زغال سنگ، یک خطر شغلی برای معدنچیان زغال سنگ است

10. Knowing too much was an occupational hazard of his travels.
[ترجمه ترگمان]دانستن بیش از حد خطر شغلی سفر او بود
[ترجمه گوگل]دانستن بیش از حد یک خطر شغلی از سفرهای او بود

11. Therefore, hepatitis B represents a significant occupational hazard to all workers who have contact with blood or body fluids.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هپاتیت B یک خطر شغلی مهم برای تمام کارگرانی است که با مایعات بدن یا بدن تماس گرفته اند
[ترجمه گوگل]بنابراین، هپاتیت B نشان دهنده خطر شغلی قابل توجهی برای تمام کارگران است که با خون و مایعات بدن تماس می گیرند

12. It's an occupational hazard of investigative journalism.
[ترجمه ترگمان]این یک خطر شغلی برای روزنامه نگاری تحقیقی است
[ترجمه گوگل]این یک خطر شغلی از روزنامه نگاری تحقیقی است

13. Objective To identify and analyze occupational hazard for cement grinding process, and confirm critical control points.
[ترجمه ترگمان]هدف شناسایی و تحلیل خطر شغلی برای فرآیند آسیاب کردن سیمان، و تایید نقاط کنترل بحرانی
[ترجمه گوگل]هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل خطر شغلی برای روند سیمان سیمان و تأیید نقاط کنترل بحرانی

14. OBJECTIVE To discuss the occupational hazard factors and protection measures Central Supply Unit.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای بحث در مورد عوامل خطر شغلی و حفاظت از واحد تامین مرکزی
[ترجمه گوگل]اهداف برای بحث در مورد عوامل خطر شغلی و اقدامات حفاظتی واحد مرکزی تامین

15. Major occupational hazard factors at the plant studied included dust, noise, poisonous chemicals, and extremely low frequency electric field.
[ترجمه ترگمان]عوامل خطر حرفه ای اصلی در کارخانه مورد مطالعه شامل گرد و غبار، سر و صدا، مواد شیمیایی سمی و میدان الکتریکی فرکانس بسیار پایین بود
[ترجمه گوگل]عمده عوامل خطر شغلی در این گیاه شامل گرد و غبار، سر و صدا، مواد شیمیایی سمی و میدان الکتریکی بسیار کم است

پیشنهاد کاربران

صدمات شغلی

مخاطرات شغلی

خطرات و مشکلاتی که یک شغل خاص ممکن است برای کسی که در آن رشته است ایجاد کند


کلمات دیگر: