کپل ها، کفل ها، هرچیزی شبیه کفل
nates
کپل ها، کفل ها، هرچیزی شبیه کفل
انگلیسی به فارسی
کپل ها، کفل ها، هرچیزی شبیه کفل
اهداف، کپل ها، کفل ها، هر چیزی شبیه کفل
انگلیسی به انگلیسی
اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: the buttocks, or a similar part in certain nonhuman organisms.
• مشابه: buttock
• مشابه: buttock
• buttocks, backside (anatomy)
جملات نمونه
1. Nate kept patting his breast pockets, looking for his pipe.
[ترجمه ترگمان]نیت در حالی که به دنبال پیپ می گشت، جیب های سینه اش را نوازش می کرد
[ترجمه گوگل]نیت پاچه جیب های خود را سینه نگه داشت، به دنبال لوله اش
[ترجمه گوگل]نیت پاچه جیب های خود را سینه نگه داشت، به دنبال لوله اش
2. Gingerly, Nate dropped into the rubber craft, adjusted his oars, and set out for shore.
[ترجمه ترگمان]نیت به سرعت وارد قایق پلاستیکی شد، پاروها را تنظیم کرد و عازم ساحل شد
[ترجمه گوگل]گیج کننده است، نیت به صنایع دستی لاستیکی رسیده، جاذبه های خود را تنظیم می کند و برای ساحل تنظیم می شود
[ترجمه گوگل]گیج کننده است، نیت به صنایع دستی لاستیکی رسیده، جاذبه های خود را تنظیم می کند و برای ساحل تنظیم می شود
3. We can go easy on him with the questions, but I want Nate to be impressed.
[ترجمه ترگمان]ما می تونیم با این مسائل براش راحت باشیم، اما من می خوام \"نیت\" تحت تاثیر قرار بگیره
[ترجمه گوگل]ما می توانیم با سوالات در مورد او آسان، اما من می خواهم Nate تحت تاثیر قرار
[ترجمه گوگل]ما می توانیم با سوالات در مورد او آسان، اما من می خواهم Nate تحت تاثیر قرار
4. In his capacity as world-wide planning coordinator, Mueller had been invited by Nate Cocello to attend the meeting as an observer.
[ترجمه ترگمان]در مقام خود به عنوان هماهنگ کننده برنامه ریزی گسترده جهانی، مولر توسط نیت Cocello برای شرکت در جلسه به عنوان ناظر دعوت شده بود
[ترجمه گوگل]مولتون در نقش او به عنوان هماهنگ کننده برنامه ریزی جهانی در سطح جهانی، توسط نیت کوکولو دعوت به شرکت در جلسه به عنوان ناظر برگزیده شد
[ترجمه گوگل]مولتون در نقش او به عنوان هماهنگ کننده برنامه ریزی جهانی در سطح جهانی، توسط نیت کوکولو دعوت به شرکت در جلسه به عنوان ناظر برگزیده شد
5. Nate, Gotler, Connors, and Banjo each got a ten-foot space along the other side.
[ترجمه ترگمان]نیت، Gotler، کانرز و Banjo هر یک ده متر فاصله داشتند
[ترجمه گوگل]Nate، Gotler، Connors، و Banjo هر یک از فواصل ده فوت در طرف دیگر را داشته باشند
[ترجمه گوگل]Nate، Gotler، Connors، و Banjo هر یک از فواصل ده فوت در طرف دیگر را داشته باشند
6. Nate held his lighted pipe in one hand while his other hand held his elbow.
[ترجمه ترگمان]نیت پیپ روشن خود را در یک دست نگه داشته بود و دست دیگرش آرنجش را گرفته بود
[ترجمه گوگل]نایت لوله ای روشن خود را در یک دست نگه داشت در حالی که دست دیگرش آرنج خود را نگه داشت
[ترجمه گوگل]نایت لوله ای روشن خود را در یک دست نگه داشت در حالی که دست دیگرش آرنج خود را نگه داشت
7. Nate would never have taken him off the presentation if he wasn't being moved sideways or demoted.
[ترجمه ترگمان]اگر او از پهلو و یا تنزل مقام پیدا نمی کرد، نیت هرگز او را از این نمایش محروم نمی کرد
[ترجمه گوگل]نیت هرگز او را از ارائه ارائه نمی کند اگر او به سمت پایین و یا کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]نیت هرگز او را از ارائه ارائه نمی کند اگر او به سمت پایین و یا کاهش یافته است
8. Nate positioned himself so he could keep an eye on the door.
[ترجمه ترگمان]نیت خودش رو قرار داده تا بتونه مراقب در باشه
[ترجمه گوگل]نیت موقعیت خود را به طوری که او می تواند در چشم نگه داشتن در درب
[ترجمه گوگل]نیت موقعیت خود را به طوری که او می تواند در چشم نگه داشتن در درب
9. Resler and I jumped out while Leese and Nate went to park the truck.
[ترجمه ترگمان]من و \"نیت\" رفتیم بیرون و \"نیت\" رفت پارک رو پارک کنه
[ترجمه گوگل]Resler و من پریدند، در حالی که لیس و نیت برای پارک کامیون رفتند
[ترجمه گوگل]Resler و من پریدند، در حالی که لیس و نیت برای پارک کامیون رفتند
10. Nate felt called to the ministry.
[ترجمه ترگمان]نیت \"احساس کرد که به وزارت خونه زنگ زده\"
[ترجمه گوگل]نیت احساس کرد که به وزارت احضار شده است
[ترجمه گوگل]نیت احساس کرد که به وزارت احضار شده است
11. Nate and i hitched a ride to Pleiku.
[ترجمه ترگمان]من و \"نیت\" یه دوری به \"pleiku\" زدیم
[ترجمه گوگل]نیت و من سوار به Pleiku
[ترجمه گوگل]نیت و من سوار به Pleiku
12. Nate thought the time was right to open the canned ham he had been saving for Christmas.
[ترجمه ترگمان]نیت فکر می کرد که وقتش است که کنسرو گوشت خوک را که برای کریسمس پس انداز کرده بود باز کند
[ترجمه گوگل]نیت فکر کرد که زمان مناسب برای باز کردن کنه های کنسرو شده بود که برای کریسمس صرفه جویی کرده بود
[ترجمه گوگل]نیت فکر کرد که زمان مناسب برای باز کردن کنه های کنسرو شده بود که برای کریسمس صرفه جویی کرده بود
13. Nate looked proud, puffing on his pipe as he told us about his adventure.
[ترجمه ترگمان]نیت در حالی که پیپ می کشید و پیپ می کشید، مغرور به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]نیت افتخار می کرد، با فشار دادن به لوله خود، به او در مورد ماجراجویی خود گفت
[ترجمه گوگل]نیت افتخار می کرد، با فشار دادن به لوله خود، به او در مورد ماجراجویی خود گفت
14. Kaiser ran out, then Riker, then Nate and some officers from the next tent.
[ترجمه ترگمان]قیصر به بیرون دوید، سپس با نیت و بعد نیت و چند نفر از افسران از چادر مجاور بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]Kaiser فرار کرد، سپس Riker، سپس Nate و برخی از افسران از چادر بعدی
[ترجمه گوگل]Kaiser فرار کرد، سپس Riker، سپس Nate و برخی از افسران از چادر بعدی
کلمات دیگر: