بطور آشکار یا معلوم، معلوم است که، بدیهی است که
obviously
بطور آشکار یا معلوم، معلوم است که، بدیهی است که
انگلیسی به فارسی
به طور مشخص
بدیهی است که، آشکار است که، معلوم است که، بطور آشکار یا معلوم
انگلیسی به انگلیسی
قید ( adverb )
• : تعریف: in a way that is easy to see or understand; clearly.
- Why did you make a joke when she was obviously upset?
[ترجمه freshteh] چرا وقتی اشکارا ناراحت بود شوخی کردید
[ترجمه Aj] چرا وقتی او به طور واضح ناراحت بود با او شوخی کردی؟
[ترجمه مجتبی خانی] تو که دیدی چقد ناراحته، چرا الکی مزه ریختی؟!
[ترجمه Star] چرا وقتی که او آشکارا ناراحت بود، با او شوخی کردی و جک گفتی؟
[ترجمه میثم نبی پور] وقتی که معلوم بود ناراحته چرا باهاش شوخی کردی؟
[ترجمه نیلویا] چرا وقتی معلوم بود ناراحته خواستی با او شوخی کنی؟
[ترجمه ترگمان] چرا وقتی کاملا ناراحت بود جوک گفتی؟[ترجمه گوگل] چرا وقتی آشکارا ناراحت شد، شوخی کردید؟
• in an obvious manner; clearly; unmistakably; plainly
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] واضح است که، آشکارا، به طور آشکار
مترادف و متضاد
Synonyms: apparently, certainly, clearly, definitely, distinctly, evidently, incontestably, noticeably, of course, openly, plainly, seemingly, surely, undeniably, undoubtedly, unquestionably, visibly, without doubt
unmistakably
جملات نمونه
He is obviously tired.
او بهطور آشکاری خسته است.
1. she is obviously demented
معلوم است که مشاعر خود را از دست داده است.
2. she is obviously tired
او به طور آشکاری خسته است.
3. There are obviously two educationsOne should teach us how to make a living and the other how to live.
[ترجمه ترجمه گوگل] بدیهی است که دو آموزش وجود دارد که یکی باید به ما بیآموزد که چگونه زندگی خود را تامین کنیم و دیگری باید چگونه زندگی کنیم
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که دو educationsOne باید به ما یاد دهند که چگونه زندگی کنیم و چگونه زندگی کنیم[ترجمه گوگل]بدیهی است که دو آموزش وجود دارد که باید به ما یاد دهند چگونه زندگی کنیم و دیگران چگونه زندگی کنند
4. Obviously what she did was wrong, but I don't think it warranted quite such severe punishment.
[ترجمه ترگمان]مسلما کاری که او می کرد اشتباه بود، اما فکر نمی کنم که این مجازات سختی باشد
[ترجمه گوگل]بدیهی است که آنچه انجام داد اشتباه بود، اما من فکر نمی کنم این کاملا مجازات شدید باشد
[ترجمه گوگل]بدیهی است که آنچه انجام داد اشتباه بود، اما من فکر نمی کنم این کاملا مجازات شدید باشد
5. She was obviously annoyed that the man had happened along.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که از این که این مرد پیش آمده بود رنجیده خاطر شده بود
[ترجمه گوگل]او آشکارا ناراحت شد که این مرد در کنار آن اتفاق افتاده است
[ترجمه گوگل]او آشکارا ناراحت شد که این مرد در کنار آن اتفاق افتاده است
6. Barry had obviously come in on the tail-end of the conversation.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که بری به پایان مکالمه رسیده بود
[ترجمه گوگل]بری به وضوح در انتهای گفتگو بود
[ترجمه گوگل]بری به وضوح در انتهای گفتگو بود
7. We're obviously going to need more help.
[ترجمه ترگمان]ما مشخصا به کمک بیشتری نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما به وضوح نیاز به کمک بیشتری داریم
[ترجمه گوگل]ما به وضوح نیاز به کمک بیشتری داریم
8. The taxi driver was obviously in the wrong in going ahead against the red light.
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی به طور واضح در اشتباه پیش روی چراغ قرمز ایستاده بود
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی در واکنش به نور قرمز آشکارا اشتباه کرد
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی در واکنش به نور قرمز آشکارا اشتباه کرد
9. You look great! Marriage obviously agrees with you.
[ترجمه ترگمان]! تو عالی بنظر میای ازدواج واضحه که با تو موافقه
[ترجمه گوگل]عالی به نظر می آیی! ازدواج به طور واضح با شما موافق است
[ترجمه گوگل]عالی به نظر می آیی! ازدواج به طور واضح با شما موافق است
10. You've obviously put a lot of work in on your garden.
[ترجمه ترگمان]مسلما کاره ای زیادی در باغ شما انجام داده اید
[ترجمه گوگل]شما به وضوح کار زیادی در باغ خود انجام داده اید
[ترجمه گوگل]شما به وضوح کار زیادی در باغ خود انجام داده اید
11. She was obviously in distress after the attack.
[ترجمه ترگمان]اون مشخصا بعد از حمله عصبی بوده
[ترجمه گوگل]او پس از حمله به شدت در معرض ناراحتی بود
[ترجمه گوگل]او پس از حمله به شدت در معرض ناراحتی بود
12. He obviously hasn't profited by his experiences.
[ترجمه ترگمان]واضح است که از تجربیات او سود نبرده است
[ترجمه گوگل]او بدیهی است که از تجربیات او سود نبرد
[ترجمه گوگل]او بدیهی است که از تجربیات او سود نبرد
13. He's obviously a man of very high intelligence.
[ترجمه ترگمان]واضحه که اون آدم خیلی باهوشی هست
[ترجمه گوگل]او آشکارا یک مرد بسیار هوشمند است
[ترجمه گوگل]او آشکارا یک مرد بسیار هوشمند است
she is obviously demented.
معلوم است که عقل خود را از دست داده است./ معلوم است دیوانه شده
پیشنهاد کاربران
بدیهی است که
به طور معلوم
بطور واضح
به وضوح
واضح ، بسیار روشن ، روشن است که
مبرهن
مشخصا
مخصوصا
به خصوص
مخصوصا
به خصوص
قاعدتا
به طور مشخص ، مشخص ، واضح ، به طور واضح ، مسلما ، مشخصا ، بدیهی است که
. there has obviously been a mistake
مسلما اشتباهی رخ داده است ( بدیهی است که اشتباهی صورت گرفته است )
. there has obviously been a mistake
مسلما اشتباهی رخ داده است ( بدیهی است که اشتباهی صورت گرفته است )
پرواضح
علنی
در واقع
آشکارا، مشخصاً
بطور مشخص
مسلما
Clearly
به روشنی، آشکار است که
یه سوال؛ معمولا adverb ها ( قید ها ی زمانی و یا غیره ) تو انگلیسی آخر جمله میاد چرا obviously در انتهای جمله نمیاد؟
آشکارا
به طور واضح .
به وضوح
Clearly
به وضوح
Clearly
به نقل از هزاره:
آشکارا
مسلماً
معلوم است که
روشن است که
بدیهی است که
واضح است که
به طور واضح
به طور آشکار
معلومه
ظاهراٌ
تابلوهه، ضایع هستش که . . .
obviously something`s bothering you.
تابلوهه ی چیزی مزاحمته.
obviously something`s bothering you.
تابلوهه ی چیزی مزاحمته.
کلمات دیگر: