انجمن ملی تفنگ
national rifle association
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• us-based association that promotes shooting sports and upholds citizens' rights to possess firearms (also operates a political lobbying group that actively opposes gun control laws), nra
جملات نمونه
1. The National Rifle Association and other advocates of firearms rights are expected to vigorously oppose these proposals.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود انجمن ملی سلاح و دیگر حامیان حقوق سلاح های گرم به شدت با این پیشنهادها مخالفت کنند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود انجمن ملی تفنگدار و سایر طرفداران حقوق اسلحه با شدت مخالف این پیشنهادات باشد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود انجمن ملی تفنگدار و سایر طرفداران حقوق اسلحه با شدت مخالف این پیشنهادات باشد
2. The National Rifle Association says taggants in gunpowder might act like a match struck near gasoline.
[ترجمه ترگمان]انجمن سلاح ملی می گوید taggants در باروت ممکن است مثل یک کبریت در نزدیکی بنزین عمل کند
[ترجمه گوگل]انجمن تفنگداران ملی می گوید که اسلحه در باروت ممکن است مانند یک مسابقه نزدیک به بنزین عمل کند
[ترجمه گوگل]انجمن تفنگداران ملی می گوید که اسلحه در باروت ممکن است مانند یک مسابقه نزدیک به بنزین عمل کند
3. The National Rifle Association has opposed the prohibition of firearm sales to foreign tourists, saying that it would discriminate against them.
[ترجمه ترگمان]انجمن ملی سلاح با ممنوعیت فروش سلاح گرم به گردشگران خارجی مخالفت کرده است و گفته است که علیه آن ها تبعیض قایل خواهد شد
[ترجمه گوگل]انجمن تفنگدار ملی با ممنوعیت فروش اسلحه گرم به توریست های خارجی مخالفت کرد و گفت که علیه آنها تبعیض آمیز خواهد بود
[ترجمه گوگل]انجمن تفنگدار ملی با ممنوعیت فروش اسلحه گرم به توریست های خارجی مخالفت کرد و گفت که علیه آنها تبعیض آمیز خواهد بود
4. Those provisions had been strongly opposed by the National Rifle Association.
[ترجمه ترگمان]آن مواد به شدت توسط انجمن سلاح ملی مورد مخالفت قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]این مقررات توسط اتحادیه ملی تفنگ با شدت مخالفت کردند
[ترجمه گوگل]این مقررات توسط اتحادیه ملی تفنگ با شدت مخالفت کردند
5. Today(sentence dictionary), we think of the National Rifle Association as a no-compromises opponent of gun control.
[ترجمه ترگمان]امروز (فرهنگ لغت)، ما به انجمن سلاح ملی به عنوان یک مخالف no کنترل سلاح فکر می کنیم
[ترجمه گوگل]امروز (فرهنگ لغت جمله)، ما از انجمن تفنگ ملی به عنوان یک مخالف بدون کنترل از تفنگ فکر می کنیم
[ترجمه گوگل]امروز (فرهنگ لغت جمله)، ما از انجمن تفنگ ملی به عنوان یک مخالف بدون کنترل از تفنگ فکر می کنیم
6. But the National Rifle Association has worked hard to fight restrictions on weapons.
[ترجمه ترگمان]اما انجمن سلاح ملی برای مبارزه با محدودیت های سلاح سخت کار کرده است
[ترجمه گوگل]اما انجمن تفنگدار ملی برای مبارزه با محدودیت های سلاح ها تلاش زیادی کرده است
[ترجمه گوگل]اما انجمن تفنگدار ملی برای مبارزه با محدودیت های سلاح ها تلاش زیادی کرده است
7. She is also a lifelong member of the National Rifle Association and supports the constitutional right to bear arms.
[ترجمه ترگمان]او همچنین عضو مادام العمر انجمن سلاح ملی است و از حق قانونی برای حمل سلاح حمایت می کند
[ترجمه گوگل]او همچنین عضو مسیحی انجمن تفنگ ملی است و از قانون اساسی حمایت می کند
[ترجمه گوگل]او همچنین عضو مسیحی انجمن تفنگ ملی است و از قانون اساسی حمایت می کند
8. She is a lifelong member of the National Rifle Association (NRA), a lobbying group promoting the rights of gun owners.
[ترجمه ترگمان]او عضو همیشگی انجمن سلاح ملی (NRA)، یک گروه لابی کننده برای ترویج حقوق صاحبان سلاح است
[ترجمه گوگل]او عضو مادام العمر انجمن ملی تفنگ (NRA)، یک گروه لابیگری است که حقوق صاحبان اسلحه را ترویج می کند
[ترجمه گوگل]او عضو مادام العمر انجمن ملی تفنگ (NRA)، یک گروه لابیگری است که حقوق صاحبان اسلحه را ترویج می کند
9. Backed by the National Rifle Association, the Bush administration has been cool toward gun control measures.
[ترجمه ترگمان]با پشتیبانی انجمن ملی سلاح، دولت بوش نسبت به اقدامات کنترل اسلحه خنک بوده است
[ترجمه گوگل]با حمایت انجمن ملی تفنگ، دولت بوش نسبت به اقدامات کنترل تسلیحات خنک شده است
[ترجمه گوگل]با حمایت انجمن ملی تفنگ، دولت بوش نسبت به اقدامات کنترل تسلیحات خنک شده است
10. Wayne LaPierre is executive vice president of the National Rifle Association of America.
[ترجمه ترگمان]وین LaPierre معاون اجرایی انجمن ملی سلاح آمریکا است
[ترجمه گوگل]وین لاپیرر معاون اجرایی انجمن ملی تفنگ آمریکا است
[ترجمه گوگل]وین لاپیرر معاون اجرایی انجمن ملی تفنگ آمریکا است
11. The National Rifle Association (NRA), one of the most powerful lobbies in Washington, came out in opposition to proposed legislation that would have barred people on the list from buying guns.
[ترجمه ترگمان]انجمن سلاح ملی (NRA)، یکی از قوی ترین لابی های مستقر در واشنگتن، با مخالفت با قانونی که مردم را از خریدن اسلحه منع می کرد، بیرون آمد
[ترجمه گوگل]انجمن ملی تفنگ (NRA)، یکی از قدرتمندترین ولسوالی های واشنگتن، در مخالفت با قانون پیشنهادی بود که مردم را از لیست خرید اسلحه ممنوع کرد
[ترجمه گوگل]انجمن ملی تفنگ (NRA)، یکی از قدرتمندترین ولسوالی های واشنگتن، در مخالفت با قانون پیشنهادی بود که مردم را از لیست خرید اسلحه ممنوع کرد
12. National Rifle Association : you shoot them and take the parachute.
[ترجمه ترگمان]انجمن سلاح ملی: شما با آن ها عکس می گیرید و چترنجات می برید
[ترجمه گوگل]انجمن ملی تفنگ: شما آنها را شلیک و چتر نجات را
[ترجمه گوگل]انجمن ملی تفنگ: شما آنها را شلیک و چتر نجات را
13. Linda Smith got on the wrong side of the National Rifle Association recently.
[ترجمه ترگمان]لیندا اسمیت اخیرا به سمت اشتباهی از انجمن سلاح ملی رسیده بود
[ترجمه گوگل]لیندا اسمیت اخیرا در سمت اشتباه انجمن ملی تفنگ قرار داشت
[ترجمه گوگل]لیندا اسمیت اخیرا در سمت اشتباه انجمن ملی تفنگ قرار داشت
14. It contained a registration card for the Republican party and a membership card to the National Rifle Association.
[ترجمه ترگمان]این گروه شامل یک کارت ثبت برای حزب جمهوری خواه و یک کارت عضویت در انجمن سلاح ملی بود
[ترجمه گوگل]این شامل یک کارت ثبت نام برای حزب جمهوری خواه و یک کارت عضویت به انجمن ملی تفنگ بود
[ترجمه گوگل]این شامل یک کارت ثبت نام برای حزب جمهوری خواه و یک کارت عضویت به انجمن ملی تفنگ بود
15. These opinions made her an enemy of several groups, including the National Rifle Association, abortion opponents, and animal protection organizations.
[ترجمه ترگمان]این نظرات او را دشمن گروه های متعددی از جمله انجمن ملی سلاح، مخالفان سقط جنین و سازمان های حفاظت از حیوانات کرد
[ترجمه گوگل]این نظرات او را دشمن چندین گروه از جمله انجمن تفنگ ملی، مخالفان سقط جنین و سازمان های حفاظت از حیوانات دانست
[ترجمه گوگل]این نظرات او را دشمن چندین گروه از جمله انجمن تفنگ ملی، مخالفان سقط جنین و سازمان های حفاظت از حیوانات دانست
کلمات دیگر: