کلمه جو
صفحه اصلی

obstructionist


(به ویژه در پارلمان و از راه نطق های طولانی و تاخیر آفرین) خرابکار، کار شکن، مانع انداز، کار خراب کن، اشکال تراش، کسیکه برای جلوگیری از پیشرفت کارمجلس می اندازد

انگلیسی به فارسی

اشکال تراش،کارشکن،کسی که برای جلوگیری از پیشرفت کار مجلس می اندازد


انحرافی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: obstructionism (n.)
• : تعریف: anyone who deliberately prevents the ordinary conduct of affairs.

• one who intentionally and systematically interferes; hinderer of legislation, filibusterer
if a country or other group or organization adopts obstructionist policies, they deliberately try to delay or prevent things happening or being achieved.

جملات نمونه

1. I was peripherally involved in a somewhat obstructionist way in the start-up of C-SPAN.
[ترجمه ترگمان]من peripherally در یک روش somewhat در ابتدای C - SPAN دخیل بودم
[ترجمه گوگل]من در محیط کارانه در راه اندازی C-SPAN به نحوی انسدادگرانه ای مشغول بودم

2. But he was both obstructionist and very, very sneaky.
[ترجمه ترگمان]اما اون هر دو obstructionist و خیلی خیلی آب زیر کاه بود
[ترجمه گوگل]اما او هر دو انکارگرایانه بود و بسیار، بسیار ابلهانه

3. To use obstructionist tactics in a legislative body.
[ترجمه ترگمان]استفاده از تاکتیک obstructionist در یک بدنه قانون گذاری
[ترجمه گوگل]برای استفاده از تاکتیک های انکارناپذیر در یک مجلس قانونی

4. There is no use ignoring the obstructionist approach that China displayed in Copenhagen, and the fact that this is unhelpful if a forum such as the UNFCCC is to be successful.
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به رویکرد obstructionist که در کپنهاگ به نمایش گذاشته می شود، و این واقعیت که اگر مجمعی از چنین UNFCCC در آن موفق باشد، بی فایده است
[ترجمه گوگل]استفاده نادرست از رویکرد انکارگرایی که چین در کپنهاگ نشان داده است را نادیده می گیرد و این واقعیت است که اگر یک انجمن مانند UNFCCC موفق باشد، مفید نخواهد بود

5. Despite becoming more extremist and obstructionist, the Republicans triumphed in the mid-term elections. Next time round, they may be in for a shock.
[ترجمه ترگمان]علی رغم افراط گرایی و obstructionist شدن، جمهوری خواهان در انتخابات میان دوره ای پیروز شدند دفعه بعد، آن ها ممکن است دچار شوک شوند
[ترجمه گوگل]جمهوری خواهان با وجود اینکه افراط گرایانه تر و متزلزل تر شده اند، در انتخابات میان دوره ای پیروز شدند دفعه بعد، آنها ممکن است برای شوک باشند

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

7. Much better to have an obstructionist America on board than a furious one walking out.
[ترجمه ترگمان]خیلی بهتر از این است که یک آمریکایی معمولی را در کشتی داشته باشم تا از اینکه کسی از آن بیرون برود
[ترجمه گوگل]بهتر است یک آمریکا کنار آمیز را در کنار یک کشتی خشمگین قرار دهیم

8. To use obstructionist tactics against ( a legislative measure, for example ).
[ترجمه ترگمان]برای مثال، استفاده از تاکتیک obstructionist در برابر (یک اقدام قانونی، برای مثال)
[ترجمه گوگل]برای استفاده از تاکتیک های انکارناپذیر علیه (برای مثال یک اقدام قانونی)

9. Speaking on the CBS program Face The Nation, Corker rejected suggestion that Republicans are being obstructionist.
[ترجمه ترگمان]Corker که در برنامه برنامه CBS با ملت سخن می گفت، این پیشنهاد را رد کرد که جمهوری خواهان obstructionist هستند
[ترجمه گوگل]کورکر در سخنرانی در برنامه CBS، Face the Nation، پیشنهاد کرد که جمهوری خواهان در حال انسداد هستند

10. "I think very quickly they will be united in opposition," said Brad Glosserman, director of research at think tank Pacific Forum CSIS. "They'll be a very, very obstructionist party. "
[ترجمه ترگمان]برد Glosserman، رئیس تحقیقات در فروم think آرام، گفت: \" من به سرعت فکر می کنم که آن ها با هم متحد خواهند شد
[ترجمه گوگل]براد گلسرمن، مدیر تحقیق در اتاق فکر Pacific Forum CSIS، گفت: 'من فکر می کنم خیلی سریع آنها در مخالفت با یکدیگر متحد شوند ' 'آنها یک حزب بسیار، انحرافی خواهند بود '

11. What he's lacked is sufficient urgency and force—plus it's hard to do things with a relentlessly obstructionist opposition, plus the need for a supermajority.
[ترجمه ترگمان]چیزی که او فاقد آن است، ضرورت و نیروی کافی است - به علاوه، انجام دادن کارهایی با یک مخالفت شدید و بی رحمانه، به اضافه نیاز به یک supermajority دشوار است
[ترجمه گوگل]آنچه که او فاقد آن است فوریت و فزاینده کافی است؛ به علاوه آن را سخت می توان با اپوزیسیون انکار ناپذیری انجام داد، به علاوه نیاز به سوءاستفاده زیاد

12. But his compromises and the failings of Senate leaders to overcome the resistance of their obstructionist colleagues have destroyed much of the grassroots enthusiasm that existed a year ago.
[ترجمه ترگمان]اما سازش او و شکست رهبران سنا برای غلبه بر مقاومت همکاران obstructionist بسیاری از شور و شوق مردم عادی که یک سال پیش وجود داشت را از بین بردند
[ترجمه گوگل]اما سازش های او و شکست های رهبران سنا برای غلبه بر مقاومت همکاران محروم آنها، بسیاری از شور و شوق مردمی که یک سال پیش وجود داشت، را نابود کرده اند

13. The Fossil-of-the-Day Award has proven to be an effective media tool for highlighting the obstructionist tactics used by many countries.
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که جایزه فسیل یک ابزار رسانه ای موثر برای برجسته کردن تاکتیک های obstructionist استفاده شده توسط بسیاری از کشورها است
[ترجمه گوگل]جایزه فسیل روز به اثبات رسیده است که ابزار رسانه ای موثر برای برجسته کردن تاکتیک های انکارناپذیر استفاده شده از سوی بسیاری از کشورها است

14. Obama attempted to pressure the Republican leadership over its threat of obstructionist tactics by appealing for it to consider the national good.
[ترجمه ترگمان]اوباما تلاش کرد تا رهبری جمهوری خواهان را بر تهدید خود از تاکتیک های obstructionist با توسل به آن برای توجه به منافع ملی فشار دهد
[ترجمه گوگل]اوباما تلاش کرد تا رهبری جمهوری خواه را تحت تهدید تاکتیک های انکارناپذیر قرار دهد و خواستار آن می شود که خیر ملی را در نظر بگیریم

15. Speaking on the CBS program Face The Nation, Corker rejected any suggestion that Republicans are being obstructionist.
[ترجمه ترگمان]Corker که در برنامه برنامه CBS با ملت سخن می گفت، هرگونه پیشنهادی مبنی بر اینکه جمهوری خواهان در حال بررسی هستند را رد کرد
[ترجمه گوگل]سخنرانی در برنامه CBS Face The Nation، Corker هر گونه پیشنهاد را مبنی بر اینکه جمهوری خواهان در حال انسداد هستند، رد کرد

پیشنهاد کاربران

obstructionist ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: نصاب‏شکن
تعریف: فردی که اقدام به نصاب‏شکنی کند


کلمات دیگر: