کلمه جو
صفحه اصلی

obtaining


تحصیل قانون ـ فقه : کسب کردن

انگلیسی به انگلیسی

• receiving, acquiring, achieving

جملات نمونه

1. He was found guilty of obtaining money by deception.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر بدست آوردن پول توسط فریب مجرم شناخته شد
[ترجمه گوگل]او مجرم شناخته شده بود

2. Illegal immigrants can regularize their position by obtaining the necessary residence permit.
[ترجمه ترگمان]مهاجران غیرقانونی می توانند با گرفتن مجوز سکونت لازم موقعیت خود را تغییر دهند
[ترجمه گوگل]مهاجران غیرقانونی می توانند موقعیت خود را با اخذ مجوز اقامت لازم، قانونی کنند

3. Obtaining a good education was seen as a way out of the ruck.
[ترجمه ترگمان]به دست آوردن تحصیلات خوب به عنوان راهی برای خروج از the دیده شد
[ترجمه گوگل]به دست آوردن آموزش خوب به عنوان راهی برای خروج از رک بود

4. She decided to pursue her studies after obtaining her first degree.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که پس از گرفتن درجه اول تحصیلات خود را دنبال کند
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا پس از اخذ مدرک تحصیلی خود، تحصیلات خود را ادامه دهد

5. An exact diagnosis can only be made by obtaining a blood sample.
[ترجمه ترگمان]یک تشخیص دقیق تنها می تواند با به دست آوردن یک نمونه خون انجام شود
[ترجمه گوگل]تشخیص دقیق تنها با گرفتن نمونه خون انجام می شود

6. There is a residency requirement for obtaining citizenship.
[ترجمه ترگمان]یک الزام اقامت برای گرفتن شهروندی وجود دارد
[ترجمه گوگل]شرایط اقامت برای دریافت شهروندی وجود دارد

7. She never participated in obtaining or copying any classified documents for anyone.
[ترجمه ترگمان]او هرگز در کسب یا نسخه برداری از اسناد طبقه بندی شده برای هر کسی شرکت نکرد
[ترجمه گوگل]او هرگز برای به دست آوردن یا کپی کردن اسناد محرمانه برای هر کسی شرکت نکرده است

8. They contemplate trouble in obtaining hotel reservation.
[ترجمه ترگمان]آن ها در گرفتن رزرو هتل به مشکل فکر می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در رسیدن به رزرو هتل دچار مشکل می شوند

9. She was accused of obtaining money under false pretences.
[ترجمه ترگمان]او متهم به گرفتن پول تحت بهانه های واهی بود
[ترجمه گوگل]او به دست آوردن پول تحت اظهارات دروغ متهم شد

10. Their marketing strategy for the product involves obtaining as much free publicity as possible.
[ترجمه ترگمان]استراتژی بازاریابی آن ها برای محصول شامل بدست آوردن بیش ترین تبلیغات آزاد ممکن است
[ترجمه گوگل]استراتژی بازاریابی خود برای محصول شامل به دست آوردن تبلیغات به همان اندازه آزاد است که ممکن است

11. He was accused of dishonestly obtaining property.
[ترجمه ترگمان]او به گرفتن اموال متهم شده بود
[ترجمه گوگل]او متهم به ناسازگاری مالکیت شد

12. The publisher is responsible for obtaining the necessary permissions to reproduce illustrations.
[ترجمه ترگمان]ناشر مسیول به دست آوردن مجوزهای لازم برای تولید تصاویر است
[ترجمه گوگل]ناشر مسئول دریافت مجوزهای لازم برای پخش تصاویر است

13. He was accused of obtaining property by deception.
[ترجمه ترگمان]او متهم به اخذ حق مالکیت از طریق فریب است
[ترجمه گوگل]او به اتهام اخذ اموال توسط فریب متهم شد

14. Every stage of production from obtaining raw materials to recycling end products is monitored for its environmental effects.
[ترجمه ترگمان]هر مرحله تولید از دستیابی مواد خام به محصولات نهایی برای اثرات زیست محیطی آن نظارت می شود
[ترجمه گوگل]هر مرحله از تولید محصول از مواد خام تا محصولات نهایی بازیافت، برای اثرات زیست محیطی آن نظارت می شود

پیشنهاد کاربران

گرفتن
فراهم کردن
حاصل کردن

بدست اوردن

اخذ، کسب ( مدرک )

بهره برداری

دریافت

به دست آوردن


کلمات دیگر: