کلمه جو
صفحه اصلی

paintwork

انگلیسی به انگلیسی

• (british) area painted in a building
the paintwork of a building or vehicle is the paint on it.

جملات نمونه

1. We scratched the paintwork trying to get the bed into Martha's room.
[ترجمه ترگمان]ما این رنگ را خراش دادیم و سعی کردیم که تخت را به اتاق مار تا برسیم
[ترجمه گوگل]ما رنگ را خراشیده کردیم تا بتوانیم تخت را به اتاق مارتا ببریم

2. The paintwork will need a little attention.
[ترجمه ترگمان]این رنگ به کمی توجه نیاز دارد
[ترجمه گوگل]این رنگ به توجه کمی نیاز دارد

3. The paintwork is in good condition.
[ترجمه ترگمان]این رنگ شرایط خوبی دارد
[ترجمه گوگل]رنگ در شرایط خوب است

4. The car's paintwork has been scratched.
[ترجمه ترگمان]رنگ از این ور و آن ور می زد
[ترجمه گوگل]نقاشی اتومبیل خراشیده شده است

5. The paintwork, the wardrobes and the bedside cupboards were coffee-cream.
[ترجمه ترگمان]خانه، کمد و کمد کنار تخت خواب، قهوه و خامه بود
[ترجمه گوگل]رنگ آمیزی، کمد و کمد های کنار تخت، قهوه بود

6. Paintwork on the corner of a stairway tends to get nicked and scratched.
[ترجمه ترگمان]کج شدن در گوشه راه پله بالا می رود و خراش برداشته و خراش برداشته است
[ترجمه گوگل]رنگ در گوشه ای از یک راهرو تمایل به گرفتن و خراشیده است

7. The paintwork was so bad that we decided to strip off all the paint and start again.
[ترجمه ترگمان]این رنگ قرمز خیلی بد بود که ما تصمیم گرفتیم همه رنگ و از نو شروع کنیم و دوباره شروع کنیم
[ترجمه گوگل]رنگ آمیزی خیلی بد بود که ما تصمیم گرفتیم تمام رنگ را از بین ببریم و دوباره شروع کنیم

8. Paintwork on the corner of a stairway tends to get nicked and scratched as people pass by.
[ترجمه ترگمان]کج شدن در گوشه پلکان به تدریج که مردم از کنارش عبور می کنند خراش برداشته و خراش برداشته است
[ترجمه گوگل]نقاشی در گوشه ای از یک راه پله تمایل دارد تا به عنوان افرادی عبور کند

9. The paintwork is beginning to peel.
[ترجمه ترگمان]رنگ پوست شروع به پوست کندن می کند
[ترجمه گوگل]رنگ پوست شروع به پوست کرده است

10. The car's paintwork is badly scratched.
[ترجمه ترگمان]رنگ از این ور و آن ور و آن ور می رود
[ترجمه گوگل]رنگ خودرو به شدت خراشیده است

11. The paintwork was damaged when my car hit the street lamp post.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل وقتی که ماشینم به پست لامپ خیابان برخورد کرد، آسیب دید
[ترجمه گوگل]هنگامی که ماشین من در پست لامپ خیابانی ضربه زده بود، رنگ پاره شد

12. The paintwork is beginning to flake; it'll need doing over / to be done over soon.
[ترجمه ترگمان]رنگ باعث پوسته پوسته شدن می شود؛ نیاز است که این رنگ به زودی تمام شود
[ترجمه گوگل]رنگ شروع به پوسته شدن است؛ به زودی باید انجام شود / باید انجام شود

13. Make sure you don't mark the paintwork while you're moving the furniture around.
[ترجمه ترگمان]وقتی اسباب اثاثیه خانه را جابه جا می کنید مطمئن شوید که این رنگ را نشان نخواهید داد
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که رنگی را علامت نزنید در حالی که مبلمان را در اطراف حرکت می دهید

14. Careful inspection in daylight revealed imperfections in the paintwork.
[ترجمه ترگمان]در روشنایی روز، عیب و ایرادی در این خانه دیده می شد
[ترجمه گوگل]بازرسی دقیق در نور روز، نقص در رنگ را نشان داد

15. A stone hit the car and damaged the paintwork.
[ترجمه ترگمان]سنگی به داخل ماشین اصابت کرد و به رنگ اتومبیل آسیب رساند
[ترجمه گوگل]یک سنگ به ماشین ضربه زد و رنگ را خراب کرد

پیشنهاد کاربران

E. g. The paintwork will need doing over ( =clean or decorate something again ) soon

رنگمالی ( موتر/ماشین یا خانه )


کلمات دیگر: