(امریکا - نفقه ای که به یکی از دو نفر همخواب و هم خانه ی چند ساله که زن و شوهر نیستند تعلق می گیرد - بر حسب این که کدام نیازمندتر است) نفقه ی جفت زیستی
palimony
(امریکا - نفقه ای که به یکی از دو نفر همخواب و هم خانه ی چند ساله که زن و شوهر نیستند تعلق می گیرد - بر حسب این که کدام نیازمندتر است) نفقه ی جفت زیستی
انگلیسی به فارسی
(آمریکا - نفقهای که به یکی از دو نفر همخواب و هم خانهی چند ساله که زن و شوهر نیستند تعلق میگیرد - بر حسب این که کدام نیازمندتر است) نفقهی جفت زیستی
پالیمونی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a form of alimony, granted or paid after the separation of an unmarried couple who have lived as though married for a substantial period.
• support payment paid by one member of an unmarried couple (who lived together for a long period) to the other after separation
جملات نمونه
1. She was reading about the palimony trial in California.
[ترجمه ترگمان]او داشت درباره محاکمه palimony در کالیفرنیا مطالعه می کرد
[ترجمه گوگل]او درباره پرونده پالمونی در کالیفرنیا خواند
[ترجمه گوگل]او درباره پرونده پالمونی در کالیفرنیا خواند
2. Every evening now, Selina turns straight to the palimony page, and goes all quiet.
[ترجمه ترگمان]سلی نا هر شب یک راست به صفحه palimony می رود و همه ساکت می شود
[ترجمه گوگل]هر شب در حال حاضر، Selina مستقیم به صفحه پالمونی تبدیل می شود و همه آرام می شود
[ترجمه گوگل]هر شب در حال حاضر، Selina مستقیم به صفحه پالمونی تبدیل می شود و همه آرام می شود
3. Other first-time entries include palimony, kissogram and sloane ranger.
[ترجمه ترگمان]سایر مدخل ها شامل palimony، kissogram و sloane جنگل بان هستند
[ترجمه گوگل]دیگر نوشته های نخستین شامل پالیمونی، قیصور و رنجرهای اسلون هستند
[ترجمه گوگل]دیگر نوشته های نخستین شامل پالیمونی، قیصور و رنجرهای اسلون هستند
4. What with pre-nuptial arrangements, palimony, child custody, we have become accustomed to the short-lived, high octane relationships on which glossy magazines feed.
[ترجمه ترگمان]در مورد ترتیبات قبل از ازدواج، palimony، حضانت کودک، ما به روابط کوتاه مدت و اکتان بالا که در آن مجلات glossy تغذیه می شوند عادت کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما با ترتیب قبل از ازدواج، پالیمونی، نگهداری از کودک، ما به روابط کوتاه مدت و اکتان عادت کرده ایم که در آن مجلات براق تغذیه می شوند
[ترجمه گوگل]ما با ترتیب قبل از ازدواج، پالیمونی، نگهداری از کودک، ما به روابط کوتاه مدت و اکتان عادت کرده ایم که در آن مجلات براق تغذیه می شوند
5. California law does not recognize gay marriages, but state appellate courts have adjudicated gay and lesbian palimony cases.
[ترجمه ترگمان]قانون کالیفرنیا ازدواج های همجنس گرایی را به رسمیت نمی شناسد، اما دادگاه های استینافی دولتی، adjudicated مورد همجنس گرا و همجنس گرا هستند
[ترجمه گوگل]قانون کالیفرنیا ازدواج همجنس خود را به رسمیت نمی شناسد، اما دادگاه های دادگاه ایالتی پرونده های همجنسگرایان و همجنسگرا را تصویب کرده اند
[ترجمه گوگل]قانون کالیفرنیا ازدواج همجنس خود را به رسمیت نمی شناسد، اما دادگاه های دادگاه ایالتی پرونده های همجنسگرایان و همجنسگرا را تصویب کرده اند
کلمات دیگر: