1. His primary avocation was palaeontology, an interest he had lovingly nurtured since childhood.
[ترجمه ترگمان]فعالیت اولیه او palaeontology بود، منافعی که او از کودکی با محبت پرورانده بود
[ترجمه گوگل]جذب اولیه او، تجزیه و تحلیل بود، علاقه ای که او از دوران کودکی با عشق ورزیدن پرورش می داد
2. There is much subjectivity in systematic palaeontology.
[ترجمه ترگمان]ذهنیت much در این زمینه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در زمینه ی تجزیه و تحلیل سیستماتیک، بسیار ذهنی وجود دارد
3. Because of his interests in vertebrate palaeontology, bones were his especial interest.
[ترجمه ترگمان]به خاطر منافع او در vertebrate، استخوان ها مورد علاقه او بودند
[ترجمه گوگل]با توجه به منافع خود در ستون فقرات ستون فقرات، استخوانها علاقه خاصی به آن داشتند
4. With the coming of palaeontology, the museum was a great resource for anybody interested in reconstructing fossil creatures.
[ترجمه ترگمان]با آمدن of، برای کسی که به بازسازی موجودات کهن علاقه مند باشد، منبع بسیار خوبی بود
[ترجمه گوگل]با آمدن تجزیه و تحلیل، موزه یک منبع عالی برای هر کسی بود که علاقه مند به بازسازی موجودات فسیلی بود
5. He has been palaeontology with great tenacity.
[ترجمه ترگمان]او با سرسختی فوق العاده دچار حمله شده است
[ترجمه گوگل]او با توجه به استعداد بسیار جسورانه بوده است
6. Last week, families were touring Moscow's Palaeontology Museum, which has a large woolly mammoth discovered in Yakutia in 1842 displayed in its upstairs exhibition.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته خانواده ها در حال بازدید از موزه palaeontology مسکو بودند که یک ماموت پشمالو بود که در Yakutia در سال ۱۸۴۲ کشف شد
[ترجمه گوگل]هفته گذشته، خانواده ها به تور موزه پهلوی مسکو سفر کردند که دارای یک بزرگ ماموت پشمالو است که در سال 1842 در یوکوتیا کشف شد
7. The studies of systematic palaeontology for Cambrian trilobites from the South China, especially from the Jiangnan Slope Belt. in last six decades are reviewed.
[ترجمه ترگمان]مطالعات of نظام مند برای ساقه های ذرت از جنوب چین، به ویژه از ناحیه Jiangnan اسلوپ در شش دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]مطالعات تجزیه و تحلیل سیستماتیک برای trilobites کامبیر از جنوب چین، به ویژه از کمربند شیب دار Jiangnan در شش دهه گذشته بررسی شده است
8. As with Earth-based palaeontology, site selection is crucial for the successful implementation of Mars missions designed to explore for past life.
[ترجمه ترگمان]همانند with مبتنی بر زمین، انتخاب سایت برای اجرای موفقیت آمیز ماموریت های مریخ که برای کشف حیات گذشته طراحی شده اند، حیاتی است
[ترجمه گوگل]همانطور که با پایه زمین شناسی مبتنی بر زمین، انتخاب سایت برای اجرای موفقیت آمیز مأموریت های مریخ طراحی شده برای کشف زندگی گذشته ضروری است
9. The period is an especially muddled one for palaeontology, being full of fragmentary fossils that are difficult to assign either to Homo or to Australopithecus.
[ترجمه ترگمان]این دوره، خصوصا برای palaeontology، که پر از فسیل fragmentary است که تعیین آن ها به انسان یا به Australopithecus دشوار است
[ترجمه گوگل]این دوره به ویژه برای مصارف پیاژه شناخته شده است، که پر از فسیل های مبهم است که برای Homo یا Australopithecus بسیار مشکل است
10. According to 215 papers of palaeontology and stratigraphic geology from Jiangshan, Zhejiang, the history of palaeontology and strata from Jiangshan, Zhejiang is briefly introduced.
[ترجمه ترگمان]با توجه به ۲۱۵ مقاله از palaeontology و stratigraphic زمین شناسی از Jiangshan، Zhejiang، تاریخچه of و لایه های from، Zhejiang به طور خلاصه معرفی شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به 215 مقاله از زمین شناسی کشف جغرافیایی و جغرافیایی چینه شناسی از Jiangshan، ژجیانگ، تاریخ تجزیه و تحلیل و اقشار از Jiangshan، ژجیانگ به طور خلاصه معرفی شده است
11. Mineral, palaeontology, middle devonian, permian to early jurassic, and cretaceous.
[ترجمه ترگمان]Mineral، palaeontology، middle، devonian، permian، jurassic و cretaceous
[ترجمه گوگل]مواد معدنی، تجزیه و تحلیل، دونین میان، پریمین به ژوراسیک اولیه و کرتاسه
12. China is an increasingly important centre for palaeontology because so much of the country's rocks remain unexplored.
[ترجمه ترگمان]چین یک مرکز بسیار مهم برای palaeontology است زیرا بسیاری از صخره های کشور هنوز کشف نشده باقی مانده اند
[ترجمه گوگل]چین یک مرکز فزاینده مهم برای تجزیه و تحلیل است زیرا بسیاری از سنگ های کشور هنوز کشف نشده اند
13. Palaeontology, historical geology and stratigraphy are different subjects of geology.
[ترجمه ترگمان]زمین شناسی، زمین شناسی تاریخی و چینه شناسی موضوعات مختلفی از زمین شناسی هستند
[ترجمه گوگل]پهلوشناسی، زمین شناسی تاریخی و چینه شناسی موضوعی متفاوت از زمین شناسی است
14. In the field of palaeontology, for example, the stock of crocodiles is rising.
[ترجمه ترگمان]برای مثال در زمینه palaeontology، سهام کروکودیل ها در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]برای مثال، در زمینه تجزیه و تحلیل، سهام تمساح ها رو به افزایش است
15. The film, starring Sam Neill and Laura Dern, mixes palaeontology and genetic engineering.
[ترجمه ترگمان]این فیلم با بازی سم نیل و لو Laura، ترکیب palaeontology و مهندسی ژنتیک است
[ترجمه گوگل]این فیلم که با سام نیل و لورا دران بازی می کند، با تکنولوژی پویا و مهندسی ژنتیک مخلوط می شود