کلمه جو
صفحه اصلی

occur to

انگلیسی به انگلیسی

• come to mind, think of

جملات نمونه

1. The thought did occur to me.
[ترجمه ترگمان]این فکر به ذهنم خطور کرد
[ترجمه گوگل]این اندیشه برای من رخ داد

2. It didn't occur to him that his wife was having an affair.
[ترجمه ترگمان]به ذهنش خطور نکرد که همسرش با او رابطه دارد
[ترجمه گوگل]این به او نشان نمی دهد که همسرش در حال انجام امور است

3. It never seems to occur to my children to contact me.
[ترجمه ترگمان]هرگز به نظرم نمی رسد که بچه های من با من تماس بگیرند
[ترجمه گوگل]هرگز به نظر نمی رسد که فرزندانم با من تماس بگیرند

4. Does it never occur to you that I might like to be on my own occasionally?
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت به ذهنت خطور نکرده که من دوست دارم گاهی اوقات خودم باشم؟
[ترجمه گوگل]آیا هرگز برایتان اتفاق نیفتاده است که من گاهی اوقات دوست داشته باشم خودم باشم؟

5. I suppose it didn't occur to you to phone the police?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم به ذهنت خطور نکرد که به پلیس زنگ بزنی؟
[ترجمه گوگل]فرض می کنم که شما به پلیس تماس نگرفتید؟

6. It did not occur to me to check my insurance policy.
[ترجمه ترگمان]برای من این اتفاق نیفتاد که سیاست بیمه خود را چک کنم
[ترجمه گوگل]این برای من برای بررسی بیمه نامه من رخ نداد

7. Didn't it occur to you to close the window?
[ترجمه ترگمان]به ذهنت خطور نکرد که پنجره رو ببندی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما برای بستن پنجره به آن نرسیده اید؟

8. It didn't occur to her to ask for help.
[ترجمه ترگمان]به ذهنش خطور نکرد که از او کمک بخواهد
[ترجمه گوگل]او برای کمک به او به سراغش نیامد

9. Did it ever occur to you that. . . ?
[ترجمه ترگمان]اصلا به ذهنت خطور کرده بود که …؟
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده است که ؟

10. Fatigue and adaptation do not occur to this degree in patients with central lesions.
[ترجمه ترگمان]خستگی و سازگاری با این میزان در بیماران مبتلا به ضایعات مرکزی رخ نمی دهند
[ترجمه گوگل]خستگی و انطباق با این درجه در بیماران مبتلا به ضایعات مرکزی اتفاق نمی افتد

11. There are certain opportunities that only occur to organisations with the necessary technical competence, market position or trading relationships.
[ترجمه ترگمان]فرصت های ویژه ای وجود دارند که تنها برای سازمان ها با صلاحیت فنی لازم، موقعیت بازار و یا روابط تجاری رخ می دهند
[ترجمه گوگل]فرصت های خاصی وجود دارد که فقط به سازمان هایی با شایستگی های فنی، موقعیت بازار یا روابط تجاری رخ می دهد

12. It never seemed to occur to him that anyone would give him incorrect information.
[ترجمه ترگمان]هرگز چنین به نظر نمی رسید که کسی به او اطلاعات غلط داده باشد
[ترجمه گوگل]هرگز به نظر نمیرسید که او هر کسی اطلاعات نادرستی به او بدهد

13. It is likely to occur to an individual directly concerned with the problem.
[ترجمه ترگمان]این احتمال وجود دارد که فرد مستقیما نگران این مساله باشد
[ترجمه گوگل]این احتمال وجود دارد که فردی به طور مستقیم با مشکل روبرو شود

14. It never seemed to occur to him that a general idea might be an entirely different sort of thing from an image.
[ترجمه ترگمان]هرگز چنین به نظر نمی رسید که فکر عمومی به کلی متفاوت از یک تصویر باشد
[ترجمه گوگل]هرگز به نظر نمیرسید که او به این فکر کند که یک ایده کلی ممکن است یک تصویر کاملا متفاوت از چیزی باشد

15. You should jot questions down as they occur to you during the talk.
[ترجمه ترگمان]شما باید زمانی که در طول سخنرانی به شما روی می دهند سوالاتی را یادداشت کنید
[ترجمه گوگل]شما باید در حین گفتگو سؤالاتی را مطرح کنید

پیشنهاد کاربران

به ذهن کسی خطور کردن، به ذهن کسی رسیدن

دانستن، فهمیدن


کلمات دیگر: