• economy of a country
national economy
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Agriculture is the foundation of the national economy.
[ترجمه ترگمان]کشاورزی زیربنای اقتصاد ملی است
[ترجمه گوگل]کشاورزی پایه و اساس اقتصاد ملی است
[ترجمه گوگل]کشاورزی پایه و اساس اقتصاد ملی است
2. Financial speculators are parasites upon the national economy.
[ترجمه ترگمان]محتکران اقتصادی، انگل های زیادی در اقتصاد ملی هستند
[ترجمه گوگل]دلالان مالی بر اقتصاد ملی انگل هستند
[ترجمه گوگل]دلالان مالی بر اقتصاد ملی انگل هستند
3. Trends in the national economy confront firms with pressures they cannot easily resist.
[ترجمه ترگمان]گرایش ها در اقتصاد ملی با فشارهایی روبهرو هستند که نمی توانند به راحتی مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]روند اقتصاد ملی با شرکت هایی مواجه است که با فشارهایی که به راحتی نمی توانند مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]روند اقتصاد ملی با شرکت هایی مواجه است که با فشارهایی که به راحتی نمی توانند مقاومت کنند
4. With the state of national economy so serious I see no reason for the government's complacency.
[ترجمه ترگمان]با توجه به وضعیت اقتصاد ملی، من هیچ دلیلی برای ازخودراضی بودن دولت نمی بینم
[ترجمه گوگل]با وضعیت اقتصاد ملی خیلی جدی، من هیچ دلیلی برای آرامش دولت نمی بینم
[ترجمه گوگل]با وضعیت اقتصاد ملی خیلی جدی، من هیچ دلیلی برای آرامش دولت نمی بینم
5. We must do our best to develop the national economy.
[ترجمه ترگمان]ما باید نهایت تلاش خود را برای توسعه اقتصاد ملی انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید برای بهبود اقتصاد ملی تلاش کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید برای بهبود اقتصاد ملی تلاش کنیم
6. The development of the national economy is a top priority.
[ترجمه ترگمان]توسعه اقتصاد ملی اولویت اصلی است
[ترجمه گوگل]توسعه اقتصاد ملی اولویت اصلی است
[ترجمه گوگل]توسعه اقتصاد ملی اولویت اصلی است
7. On the downside, all say the slowing national economy will hinder Texas growth.
[ترجمه ترگمان]از جنبه منفی، همه می گویند که کندی اقتصاد ملی مانع رشد تگزاس خواهد شد
[ترجمه گوگل]در نزول، همه می گویند که اقتصاد مازاد اقتصاد باعث تضعیف رشد تگزاس خواهد شد
[ترجمه گوگل]در نزول، همه می گویند که اقتصاد مازاد اقتصاد باعث تضعیف رشد تگزاس خواهد شد
8. For instance, despite the continued strong national economy, a record 1 million people filed for personal bankruptcy protection last year.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، علی رغم تداوم اقتصاد ملی قوی، یک رکورد ۱ میلیون دلاری برای حفاظت از ورشکستگی شخصی در سال گذشته ثبت شده است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، علیرغم ادامه اقتصاد قوی کشور، یک میلیون و 100 میلیون نفر در سال گذشته برای حمایت از ورشکستگی شخصی ثبت شده اند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، علیرغم ادامه اقتصاد قوی کشور، یک میلیون و 100 میلیون نفر در سال گذشته برای حمایت از ورشکستگی شخصی ثبت شده اند
9. That has been successful in reviving the national economy as a whole.
[ترجمه ترگمان]این موضوع در احیای اقتصاد ملی به عنوان یک کل موفق بوده است
[ترجمه گوگل]این امر در بازسازی اقتصاد ملی به طور کامل موفق بوده است
[ترجمه گوگل]این امر در بازسازی اقتصاد ملی به طور کامل موفق بوده است
10. A national economy that is expanding without creating inflationary pressures that would force the Federal Reserve to raise interest rates.
[ترجمه ترگمان]یک اقتصاد ملی که بدون ایجاد فشارهای تورمی که بانک مرکزی را وادار به افزایش نرخ بهره می کند، گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]یک اقتصاد ملی است که بدون ایجاد فشارهای تورمی گسترش می یابد که بانک فدرال را به افزایش نرخ بهره سوق می دهد
[ترجمه گوگل]یک اقتصاد ملی است که بدون ایجاد فشارهای تورمی گسترش می یابد که بانک فدرال را به افزایش نرخ بهره سوق می دهد
11. The national economy has slowed to about half the 1 percent growth rate of 199
[ترجمه ترگمان]اقتصاد ملی تا حدود نیم درصد رشد ۱۹۹ درصدی را کاهش داده است
[ترجمه گوگل]اقتصاد ملی به حدود نیمی از نرخ رشد 1 درصدی در سال 199 کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]اقتصاد ملی به حدود نیمی از نرخ رشد 1 درصدی در سال 199 کاهش یافته است
12. Coal mining remains important to the national economy with both deep mined and opencast output.
[ترجمه ترگمان]استخراج زغال سنگ همچنان برای اقتصاد ملی با خروجی عمیق و خروجی opencast حائز اهمیت است
[ترجمه گوگل]معادن زغال سنگ با بهره برداری هر چه بیشتر از معادن و معادن، به اقتصاد ملی اهمیت می دهند
[ترجمه گوگل]معادن زغال سنگ با بهره برداری هر چه بیشتر از معادن و معادن، به اقتصاد ملی اهمیت می دهند
13. As the national economy moves out of recession, Northern Ireland is therefore well placed to take advantage of the economic upturn.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اقتصاد ملی از رکود خارج می شود، ایرلند شمالی به خوبی برای بهره برداری از این تغییر وضعیت اقتصاد قرار دارد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اقتصاد ملی از رکود خارج می شود، ایرلند شمالی به این ترتیب برای بهره گیری از پیشرفت اقتصادی مناسب است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اقتصاد ملی از رکود خارج می شود، ایرلند شمالی به این ترتیب برای بهره گیری از پیشرفت اقتصادی مناسب است
14. Alison Abbott International facilities said to boost national economy London.
[ترجمه ترگمان]امکانات بین المللی آلیسون Abbott اعلام کرد که اقتصاد ملی لندن را تقویت می کند
[ترجمه گوگل]آلیسون ابوبات امکانات بین المللی گفت که برای تقویت اقتصاد ملی لندن
[ترجمه گوگل]آلیسون ابوبات امکانات بین المللی گفت که برای تقویت اقتصاد ملی لندن
کلمات دیگر: