کاست ویدیو، نوار ویدیو
videocassette
کاست ویدیو، نوار ویدیو
انگلیسی به فارسی
کاست ویدیو، نوار ویدیو
فیلمبرداری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a cassette for or containing a videotape.
• cassette for the recording or viewing of motion pictures on a television screen
cassette on which motion pictures and sound are recorded
a video cassette is a cassette containing a video tape.
cassette on which motion pictures and sound are recorded
a video cassette is a cassette containing a video tape.
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] کاست ویدئو بسته پلاستیکی تخت مستطیلی شکل، حاوی دو چرخک نوار ( باز شونده و جمع شونده) و یک نوار مغناطیسی از آلیاژ کبالت به پهنای یک دوم in که در هنگام ضبط ،برگردان و پخش بین دو چرخک جا به جا می شود . سیگنالهای صدا و کنترل به طور خطی در لبه ها ضبط می شوند ولی سیگنال تصویر در شیارهای موربی که حامل اطلاعات برای یک قاب تصویر تلویزیونی است ،ضبط می شوند . این کاست می تواند بسامدهایی بیش از 4MHz را ضبط کند . کاست در دستگاه ضبط و پخش ویدئو قرار داده می شود ؛دستگاه نوار را بیرون کشیده آن را روی غلتک ها و استوانه هد گردان با زاویه ای برای ضبط مارپیچی قرار می دهد . ابعاد کاست رایج برای VHS (سیستم ویدئویی خانگی) در حدود 7 و سه هشتم ضربدر 4ضربدر 1 اینچ است و با سرعت 580m/s ضبط می شوند .
[سینما] کاست تلویزیونی
[سینما] کاست تلویزیونی
مترادف و متضاد
magnetic tape on which video image is recorded
Synonyms: cartridge, flick, movie, recording, rental, vid, videotape
جملات نمونه
1. Unless you taped it on your videocassette recorder.
[ترجمه ترگمان]مگه اینکه ضبطش کنی
[ترجمه گوگل]مگر اینکه آن را روی ضبط ویدئویی خود ضبط کنید
[ترجمه گوگل]مگر اینکه آن را روی ضبط ویدئویی خود ضبط کنید
2. In Britain booming domestic sales of videocassette machines have brought the prices down and made them more attractive to institutions.
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، فروش داخلی ماشین آلات videocassette قیمت ها را پایین آورده و آن ها را برای موسسات جذاب تر کرده است
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، فروش داخلی ماشین های ویدئویی با رشد چشمگیر قیمت ها را کاهش داده و آنها را برای موسسات جذاب تر ساخته است
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، فروش داخلی ماشین های ویدئویی با رشد چشمگیر قیمت ها را کاهش داده و آنها را برای موسسات جذاب تر ساخته است
3. Before the videocassette recorder there was the movie projector and screen.
[ترجمه ترگمان]قبل از ضبط صوت، پروژکتور و پروژکتور به نمایش گذاشته شده بودند
[ترجمه گوگل]قبل از فیلمبرداری فیلمبرداری، پروژکتور فیلم و صفحه نمایش وجود داشت
[ترجمه گوگل]قبل از فیلمبرداری فیلمبرداری، پروژکتور فیلم و صفحه نمایش وجود داشت
4. Copying this videocassette without permission would be a infringement of ~.
[ترجمه ترگمان]در حال نسخه برداری از این مجوز بدون اجازه، تجاوز به آن خواهد بود
[ترجمه گوگل]کپی کردن این ویدیو بدون اجازه، نقض ~ است
[ترجمه گوگل]کپی کردن این ویدیو بدون اجازه، نقض ~ است
5. Viewing Foreign Language Film entries on videocassette or DVD will NOT qualify a member for voting purposes in this category.
[ترجمه ترگمان]دیدن ورودی های فیلم خارجی در videocassette یا دی وی دی یک عضو برای اهداف رای گیری در این رده را تعیین نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]دیدن فیلم های خارجی زبان فیلم های ویدئویی یا دی وی دی نمی تواند یک عضو برای اهداف رای گیری در این گروه باشد
[ترجمه گوگل]دیدن فیلم های خارجی زبان فیلم های ویدئویی یا دی وی دی نمی تواند یک عضو برای اهداف رای گیری در این گروه باشد
6. With millions of personal computers and videocassette recorders in use in the US, teaching through computer network is also growing rapidly.
[ترجمه ترگمان]با میلیون ها کامپیوتر شخصی و دستگاه های ثبت اختراع در ایالات متحده، تدریس از طریق شبکه کامپیوتری نیز به سرعت در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]با استفاده از میلیون ها کامپیوتر شخصی و ضبط ویدئویی در ایالات متحده آمریکا، آموزش از طریق شبکه کامپیوتری نیز به سرعت در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]با استفاده از میلیون ها کامپیوتر شخصی و ضبط ویدئویی در ایالات متحده آمریکا، آموزش از طریق شبکه کامپیوتری نیز به سرعت در حال افزایش است
7. Every room had a television and a videocassette player.
[ترجمه ترگمان]هر اتاق یک تلویزیون و یک بازیکن videocassette داشت
[ترجمه گوگل]هر اتاق یک تلویزیون و پخش کننده ویدئویی داشت
[ترجمه گوگل]هر اتاق یک تلویزیون و پخش کننده ویدئویی داشت
8. Our videocassette recorder was stolen by thieves.
[ترجمه ترگمان]ضبط videocassette ما توسط دزدها دزدیده شده بو
[ترجمه گوگل]ضبط کننده فیلم ضبط شده ما توسط دزدان سرقت شده است
[ترجمه گوگل]ضبط کننده فیلم ضبط شده ما توسط دزدان سرقت شده است
9. I would like to buy some videocassette tapes.
[ترجمه ترگمان]میخوام چندتا نوار بخرم
[ترجمه گوگل]من می خواهم بعضی از فیلم های ویدئویی را خریداری کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم بعضی از فیلم های ویدئویی را خریداری کنم
10. A videodisc player can be connected up to a monitor or television set in the same way as a videocassette player.
[ترجمه ترگمان]بازیکن videodisc می تواند به یک صفحه مانیتور یا تلویزیون وصل شود که به عنوان بازیکن videocassette به کار می رود
[ترجمه گوگل]یک پخش کننده ویدئویی می تواند به یک مانیتور یا تلویزیون متصل شود همانطور که یک بازیکن ویدئویی است
[ترجمه گوگل]یک پخش کننده ویدئویی می تواند به یک مانیتور یا تلویزیون متصل شود همانطور که یک بازیکن ویدئویی است
11. Color televisions evolve into digital televisions capable of showing several pictures simultaneously; videocassette recorders into camcorders.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون رنگی به تلویزیون دیجیتال تبدیل می شود که قادر است چندین عکس را به طور همزمان نمایش دهد؛ دستگاه های ثبت videocassette به دوربین camcorders می رسد
[ترجمه گوگل]تلویزیون های رنگی به تلویزیون های دیجیتال تبدیل می شوند که قادر به نمایش همزمان چندین عکس هستند ضبط فیلمبرداری به دوربین فیلمبرداری
[ترجمه گوگل]تلویزیون های رنگی به تلویزیون های دیجیتال تبدیل می شوند که قادر به نمایش همزمان چندین عکس هستند ضبط فیلمبرداری به دوربین فیلمبرداری
12. You can easily make copies of the tape using a videocassette recorder.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید به راحتی نسخه هایی از نوار را با استفاده از ضبط کننده videocassette تهیه کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید با استفاده از یک ضبط ویدئویی فیلم ها، کپی های نوار را انجام دهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید با استفاده از یک ضبط ویدئویی فیلم ها، کپی های نوار را انجام دهید
13. With other systems you can buy a camera which will plug into a videocassette recorder you already have.
[ترجمه ترگمان]با سیستم های دیگر می توانید یک دوربین بخرید که به یک دستگاه ضبط videocassette متصل خواهد شد
[ترجمه گوگل]با سیستم های دیگر شما می توانید یک دوربین را خریداری کنید که به یک ضبط ویدئویی که در حال حاضر از آن استفاده می کنید، وصل می شود
[ترجمه گوگل]با سیستم های دیگر شما می توانید یک دوربین را خریداری کنید که به یک ضبط ویدئویی که در حال حاضر از آن استفاده می کنید، وصل می شود
14. Previously, multimedia effects were produced by computer-controlled analog devices, like videocassette recorders, projectors,[sentence dictionary] and tape recorders.
[ترجمه ترگمان]قبلا، اثرات چند رسانه ای توسط دستگاه های آنالوگ تحت کنترل کامپیوتر، مانند دستگاه های ثبت videocassette، projectors، [ فرهنگ لغت و ضبط نوار)تولید می شد
[ترجمه گوگل]قبلا، اثرات چندرسانه ای توسط دستگاه های آنالوگ کامپیوتر کنترل شده مانند ضبط کننده های ویدئویی، پروژکتور ها، واژه لغت جمله و ضبط کننده های ضبط صدا تولید شده است
[ترجمه گوگل]قبلا، اثرات چندرسانه ای توسط دستگاه های آنالوگ کامپیوتر کنترل شده مانند ضبط کننده های ویدئویی، پروژکتور ها، واژه لغت جمله و ضبط کننده های ضبط صدا تولید شده است
15. It's the after-market vendors, after all, that are selling televisions and videocassette recorders and even tables for laptop computers that attach to the steering wheel.
[ترجمه ترگمان]پس از همه اینها، فروشندگان بازار بعد از همه، دستگاه های ضبط تلویزیون و videocassette و حتی جداول برای کامپیوترهای لپ تاپ که به فرمان اتومبیل متصل هستند را می فروشند
[ترجمه گوگل]پس از همه، فروشندگان بازار پس از فروش تلویزیون ها و ضبط های ویدئویی و حتی جداول برای کامپیوترهای لپ تاپ است که به فرمان وصل می شوند
[ترجمه گوگل]پس از همه، فروشندگان بازار پس از فروش تلویزیون ها و ضبط های ویدئویی و حتی جداول برای کامپیوترهای لپ تاپ است که به فرمان وصل می شوند
کلمات دیگر: