1. he reached his goal through backdoor politics
او از راه زد و بندهای سیاسی به هدف خود رسید.
2. A nice wife and a back door will soon make a rich man poor.
[ترجمه ترگمان]یک زن خوب و یک در پشتی به زودی یک مرد ثروتمند خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک همسر خوب و یک درب عقب به زودی مرد ثروتمند ضعیف را تشکیل می دهد
3. The path going up to the back door is very muddy.
[ترجمه ترگمان]مسیری که به سمت در پشتی می رود بسیار گلی است
[ترجمه گوگل]مسیر رفتن به پشت درب خیلی گلدان است
4. I managed to sneak in through the back door while she wasn't looking.
[ترجمه ترگمان]در حالی که او نگاه نمی کرد، سعی کردم از در پشتی وارد شوم
[ترجمه گوگل]در حالی که او به دنبال آن نبود، من توانستم از طریق درب عقب به دزدکی برسم
5. Blanche heard a crash as the back door was flung open.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در پشتی باز شد بل انش صدایی شنید
[ترجمه گوگل]بلانش یک سقوط را شنید چون درب عقب باز شد
6. Don't forget to lock the back door.
[ترجمه ترگمان]یادت نره در پشتی رو قفل کنی
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که درب عقب را قفل کنید
7. He went in by the back door and found himself in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]از در پشتی وارد شد و خود را در آشپزخانه یافت
[ترجمه گوگل]او در پشت درب رفت و خودش را در آشپزخانه پیدا کرد
8. The thief bolted through the back door.
[ترجمه ترگمان]دزد از در پشتی فرار کرد
[ترجمه گوگل]دزد از طریق درب عقب پیچید
9. He entered by the back door.
[ترجمه ترگمان]از در پشتی وارد شد
[ترجمه گوگل]او وارد درب عقب شد
10. Someone is pounding at the back door with a heavy stick.
[ترجمه ترگمان]یک نفر با عصایش به در عقبی ضربه می زند
[ترجمه گوگل]کسی با چوب سنگین در پشت درب میچرخد
11. Whose bright idea was it to leave the back door wide open?
[ترجمه ترگمان]فکر روشنی که این فکر روشن بود این بود که در پشتی را باز بگذارد؟
[ترجمه گوگل]ایده روشن این بود که درب پشتی را باز کند
12. He stole cautiously around to the back door.
[ترجمه ترگمان]با احتیاط به طرف در پشتی رفت
[ترجمه گوگل]او با اطمینان در اطراف به درب پشت سرقت کرد
13. She left the house by the back door.
[ترجمه ترگمان]از در پشتی خانه را ترک کرد
[ترجمه گوگل]او خانه را با پشت درب گذاشت
14. Dora slipped unobtrusively in through the back door.
[ترجمه ترگمان]دو را آرام از در پشتی بیرون خزید
[ترجمه گوگل]دورا به طور غریزی در داخل درب عقب افتاد
15. He did the backdoor deals that allowed the government to get its budget through Parliament on time.
[ترجمه ترگمان]او معاملات \"backdoor\" را انجام داد که به دولت اجازه داد تا به موقع بودجه خود را از طریق پارلمان به دست آورد
[ترجمه گوگل]او معاملات سایبری را انجام داد که به دولت اجازه می داد بودجه خود را از طریق مجلس در زمان خود دریافت کند
16. It is a move that many see as backdoor nationalisation.
[ترجمه ترگمان]این حرکتی است که بسیاری از آن را ملی سازی می دانند
[ترجمه گوگل]این حرکتی است که بسیاری از آن به عنوان ملی سازی بیگانه دیده می شوند
17. Paid $ 100 for it in a backdoor transaction.
[ترجمه ترگمان]۱۰۰ دلار بابت آن در یک معامله پنهانی پرداخت کرد
[ترجمه گوگل]برای این مبلغ 100 دلار برای معامله در پشت آن پرداخت شده است
18. Leave the backdoor open in case you change your mind.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که ذهن خود را تغییر می دهید، آن را باز بگذارید
[ترجمه گوگل]در صورتی که ذهن خود را عوض کنید باز پشت درهای بسته را ترک کنید
19. Don't you have some kind of doublesecret backdoor code?
[ترجمه ترگمان]تو یه سری کد مخفی دیگه نداری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما نوعی کد دوبعدی backdoor را ندارید
20. Ruoshi in the backdoor listing approved, the Southwest Securities is very lucky indeed.
[ترجمه ترگمان]Ruoshi در لیست backdoor تایید شده، اوراق بهادار جنوب غربی واقعا خوش شانس است
[ترجمه گوگل]Ruoshi در لیست ضرب وشتم تایید شده است، Southwest Securities در واقع بسیار خوش شانس است
21. The term Backdoor describes a specific group of Trojan Horses.
[ترجمه ترگمان]اصطلاح backdoor یک گروه خاص از اسب تروجان را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]اصطلاح Backdoor یک گروه خاص از اسب های تروجان را توصیف می کند
22. The thief escaped by the backdoor.
[ترجمه ترگمان]دزد به طور پنهانی گریخت
[ترجمه گوگل]دزد فرار از پشت صحنه
23. Macau has long been suspected as a backdoor channel for converting money.
[ترجمه ترگمان]ماکائو از دیرباز به عنوان یک کانال backdoor برای تبدیل پول مظنون بوده است
[ترجمه گوگل]ماکاو مدتهاست که به عنوان کانال پشتی برای تبدیل پول مشکوک است
24. While another Guohai Securities backdoor listing of the securities has made significant progress.
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک backdoor Guohai دیگر از اوراق بهادار پیشرفت قابل توجهی داشته است
[ترجمه گوگل]در حالی که فهرستی از اوراق بهادار Guohai Securities در بیرون از بورس اوراق بهادار دیگر پیشرفت قابل توجهی کرده است
25. One argument is that intervention may be a backdoor route to reflation.
[ترجمه ترگمان]یک استدلال این است که مداخله ممکن است یک راه backdoor برای reflation باشد
[ترجمه گوگل]یک استدلال این است که مداخله ممکن است یک مسیر پشت سر هم به عقب نشینی باشد
26. Then use this as a backdoor to launch an attack into his base.
[ترجمه ترگمان]سپس از این به عنوان یک backdoor برای راه اندازی حمله به پایگاه خود استفاده کنید
[ترجمه گوگل]سپس از این به عنوان یک درپشتی استفاده کنید تا حمله به پایه خود را راه اندازی کنید
27. Securities backdoor listing off a wave of time.
[ترجمه ترگمان]backdoor Securities یک موج از زمان را لیست می کند
[ترجمه گوگل]اوراق بهادار در پشت لیست یک موج از زمان
28. Backdoor listing, it is not always calm to the capital market has added more variables.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که فهرست backdoor همیشه آرام نیست، بازار سرمایه نیز متغیرهای بیشتری را به خود افزوده است
[ترجمه گوگل]فهرست Backdoor، این است که همیشه به بازار سرمایه آرام نیست، متغیرهای بیشتری اضافه کرده است