(فیلم عکاسی و غیره) فرو نور دهی کردن، فرو نور دادن، کم نور دادن، کمتر از حد لزوم در معر نور و غیره قرار دادن
underexpose
(فیلم عکاسی و غیره) فرو نور دهی کردن، فرو نور دادن، کم نور دادن، کمتر از حد لزوم در معر نور و غیره قرار دادن
انگلیسی به فارسی
(عکاسی، فیلمبرداری) کم نور دادن، کمتر از حد لزوم در معرض (نور و غیره) قرار دادن
زیرپوشش، کمتر از حد لزوم در معرض قرار دادن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: underexposes, underexposing, underexposed
حالات: underexposes, underexposing, underexposed
• : تعریف: to expose (film) to too little light or for too short a time, resulting in lack of contrast.
• expose to light that is too weak, expose to light for not enough time (photography)
دیکشنری تخصصی
[سینما] کمتر از حد معمول نور دیدن فیلم - کم نور دیدگی
جملات نمونه
1. The Automatic Contrast Enhancement feature lifts flat, under-exposed pictures, boosting mid-tones without sacrificing shadows or highlights.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ارتقا اتوماتیک Contrast، بدون از دست دادن سایه ها یا هایلایت ها، بدون قربانی کردن سایه ها یا هایلایت ها، صاف و under را بالا می برد
[ترجمه گوگل]ویژگی ارتقاء کنتراست خودکار، عکس های مسطح، زیر در معرض نمایش را افزایش می دهد، باعث افزایش وضوح می شود بدون اینکه سایه ها یا برجستگی ها را قربانی کند
[ترجمه گوگل]ویژگی ارتقاء کنتراست خودکار، عکس های مسطح، زیر در معرض نمایش را افزایش می دهد، باعث افزایش وضوح می شود بدون اینکه سایه ها یا برجستگی ها را قربانی کند
2. You don't want to underexpose the photos.
[ترجمه ترگمان]تو که نمی خواهی عکس ها را خراب کنی
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید عکس ها را تحت تأثیر قرار دهید
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید عکس ها را تحت تأثیر قرار دهید
3. You don't want to underexpose the pictures.
[ترجمه ترگمان]تو که نمی خواهی عکس ها را خراب کنی
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید عکس ها را زیر و رو کنید
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید عکس ها را زیر و رو کنید
4. Photo Tip: When exposing for beams of light, it is best to underexpose the rest of the scene.
[ترجمه ترگمان]نکته عکس: هنگام نوردهی برای تیره ای نور، بهتر است بقیه صحنه را کم تر نوردهی کنید
[ترجمه گوگل]نکته عکس هنگامی که برای پرتوهای نور در معرض نور قرار می گیرد، بهتر است که بقیه صحنه را زیر و رو کنید
[ترجمه گوگل]نکته عکس هنگامی که برای پرتوهای نور در معرض نور قرار می گیرد، بهتر است که بقیه صحنه را زیر و رو کنید
5. Take care when metering water as the large areas of white can fool the meter to underexpose, making the picture look dark.
[ترجمه ترگمان]مراقبت کنید وقتی که آب را به شکل مناطق بزرگی از سفید نوردهی کنید، نورسنج را کم نوردهی کنید، و عکس را تاریک جلوه دهید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید هنگام اندازه گیری آب به عنوان مناطق بزرگی از سفید می تواند متر را به دست بیفتد، ساختن تصویر به نظر تاریک است
[ترجمه گوگل]مراقب باشید هنگام اندازه گیری آب به عنوان مناطق بزرگی از سفید می تواند متر را به دست بیفتد، ساختن تصویر به نظر تاریک است
6. By positioning the subject near the light source and allowing some of the subject to underexpose, the photographer can let light touch only the most important part of the subject.
[ترجمه ترگمان]با قرار دادن سوژه در نزدیکی منبع نور و اجازه دادن به برخی از سوژه کم نوردهی، عکاس می تواند اجازه دهد نور تنها مهم ترین بخش این موضوع را لمس کند
[ترجمه گوگل]با قرار دادن سوژه در نزدیکی منبع نور و اجازه دادن به بعضی از موضوع ها به عقب نشینی، عکاس می تواند تنها بخش مهمی از موضوع را لمس کند
[ترجمه گوگل]با قرار دادن سوژه در نزدیکی منبع نور و اجازه دادن به بعضی از موضوع ها به عقب نشینی، عکاس می تواند تنها بخش مهمی از موضوع را لمس کند
7. On a clear day, the sun is so bright that your camera's meter will tend to underexpose everything else in the frame.
[ترجمه ترگمان]در یک روز روشن، خورشید آنقدر روشن است که نورسنج دوربین شما تمایل به کم کردن همه چیزهای دیگر در کادر دارد
[ترجمه گوگل]در یک روز روشن، خورشید خیلی روشن است که متر دوربین شما تمایل دارد همه چیز را در قاب فرابگیرد
[ترجمه گوگل]در یک روز روشن، خورشید خیلی روشن است که متر دوربین شما تمایل دارد همه چیز را در قاب فرابگیرد
کلمات دیگر: