1. a panorama of american history
چشم اندازی از تاریخ امریکا
2. from tochal i saw the breathtaking panorama of tehran
از توچال دورنمای خیره کننده ی تهران را دیدم.
3. The tower offers a breathtaking panorama of Prague.
[ترجمه ترگمان]این برج یک پانورامای مهیج از پراگ را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این برج پانورامای نفس گیر پراگ را ارائه می دهد
4. Horton looked out over a panorama of fertile valleys and gentle hills.
[ترجمه ترگمان]هورتون به سوی دره های حاصلخیز دره های حاصلخیز و تپه های نرم چشم دوخته بود
[ترجمه گوگل]هورتون از منظره ای از دره های بارور و تپه های ملایم نگاه کرد
5. As I opened the scroll, a panorama of the Yellow River unfolded.
[ترجمه ترگمان]همچنان که طومار را باز کردم، دورنمایی از رودخانه زرد نمایان شد
[ترجمه گوگل]همانطور که من اسکرو را باز کردم، یک چشم انداز رودخانه زرد باز شد
6. There is a superb panorama of the mountains from the hotel.
[ترجمه ترگمان]یک چشم انداز عالی از کوه ها در هتل وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک منظره عالی از کوه ها از هتل وجود دارد
7. A vast panorama of the valley lay before us.
[ترجمه ترگمان]چشم انداز وسیعی از دره پیش رویمان قرار داشت
[ترجمه گوگل]پانوراما وسیع از دره قبل از ما قرار دارد
8. The play presents a panorama of the history of communism.
[ترجمه ترگمان]این نمایش دورنمایی از تاریخ کمونیسم را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این بازی چشم انداز تاریخ کمونیسم را ارائه می دهد
9. The investigation revealed a panorama of corruption and illegal dealings.
[ترجمه ترگمان]این تحقیقات نشانه ای از فساد و معاملات غیرقانونی را نشان داد
[ترجمه گوگل]این تحقیقات پدیده فساد و معاملات غیرقانونی را نشان داد
10. The book presents a panorama of British history since the Middle Ages.
[ترجمه ترگمان]این کتاب دورنمایی از تاریخ بریتانیا از قرون وسطی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این کتاب از دوران قرون وسطی چشم انداز تاریخ بریتانیا را ارائه می دهد
11. The tower offers a panorama of the city.
[ترجمه ترگمان]برج یک چشم انداز از شهر را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]برج دارای منظره ای از شهر است
12. To the west was a panorama of lakes and peaks by moonlight.
[ترجمه ترگمان]در غرب منظره ای از دریاچه ها و قله ها در مهتاب دیده می شد
[ترجمه گوگل]به سوی غرب، منظره ای از دریاچه ها و قله ها توسط ماه مهتاب بود
13. It is as if within the wider panorama particular topics become a focus of especial attention.
[ترجمه ترگمان]مثل این است که در یک چشم انداز وسیع تر، موضوعات خاص کانون توجه خاص می شوند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که در موضوعات پانوراما گسترده تر موضوعات خاصی توجه ویژه ای شود
14. Panorama named and confronted a series of suspects for that bombing, which cost 29 lives.
[ترجمه ترگمان]پانوراما با نام و با یک سری از مظنونین بمب گذاری که ۲۹ تن را به همراه دارد، روبرو شد
[ترجمه گوگل]پانوراما یک سری از مظنونان را برای این بمب گذاری نامیده و با آن مواجه بوده است، که به 29 زندگی رسیده است
15. The panorama included fully two-thirds of the battlefield.
[ترجمه ترگمان]این دورنما شامل دو سوم جنگ بود
[ترجمه گوگل]پانوراما به طور کامل شامل دو سوم از میدان جنگ بود