تقسیم نشده
undifferentiated
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of differentiated.
• not differentiated
دیکشنری تخصصی
[سینما] نامتمایز
جملات نمونه
1. Underlying the behaviour of an apparently undifferentiated and chaotic mass of hooligans are distinct rules and moral careers.
[ترجمه ترگمان]اساس رفتار یک توده بی نظم و آشفته از اراذل، قوانین متمایز و مشاغل اخلاقی هستند
[ترجمه گوگل]اساس رفتار یک توده ظاهرا غیرمتعارف و بی نظیر لجبازها، قوانین متمایز و حرفه های اخلاقی است
[ترجمه گوگل]اساس رفتار یک توده ظاهرا غیرمتعارف و بی نظیر لجبازها، قوانین متمایز و حرفه های اخلاقی است
2. The younger child makes undifferentiated reflex responses to stimuli.
[ترجمه ترگمان]کودک کوچک تر واکنش های عکس العمل تمایز نیافته به محرک ها دارد
[ترجمه گوگل]کودک جوان پاسخ های رفلکس نامطلوب را به محرک ها می دهد
[ترجمه گوگل]کودک جوان پاسخ های رفلکس نامطلوب را به محرک ها می دهد
3. In fact, an undifferentiated product accompanied by outstanding service could command up to a 10 percent price premium. 4
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، محصول تمایز نیافته همراه با خدمات برجسته می تواند حداکثر ۱۰ درصد حق بیمه قیمت را داشته باشد ۴
[ترجمه گوگل]در واقع، یک محصول غیرمتعارف همراه با خدمات برجسته می تواند تا قیمت 10 درصد قیمت باشد 4
[ترجمه گوگل]در واقع، یک محصول غیرمتعارف همراه با خدمات برجسته می تواند تا قیمت 10 درصد قیمت باشد 4
4. Byrd concludes that lists of undifferentiated definition words are not selective enough for adequate mappings, but the overall plan shows promise.
[ترجمه ترگمان]برد نتیجه گیری می کند که فهرست های تعریف تمایز نیافته به اندازه کافی برای نگاشت های کافی گزینشی نیستند، اما برنامه کلی قول می دهد
[ترجمه گوگل]بری نتیجه میگیرد که لیستی از کلمات تعریف تقسیم بندی، به اندازه کافی برای نمایش مناسب کافی نیست، اما طرح کلی وعده داده شده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]بری نتیجه میگیرد که لیستی از کلمات تعریف تقسیم بندی، به اندازه کافی برای نمایش مناسب کافی نیست، اما طرح کلی وعده داده شده را نشان می دهد
5. Undifferentiated comparisons which ignore parental occupations and educational backgrounds and environmental conditions like housing are also of very limited value.
[ترجمه ترگمان]مقایسه Undifferentiated که مشاغل والدین و سوابق تحصیلی و شرایط محیطی مثل مسکن را نادیده می گیرند ارزش بسیار محدودی دارند
[ترجمه گوگل]مقایسه های نامتقارن که باعث نادیده گرفتن مشاغل والدین و زمینه های تحصیل و شرایط محیطی مانند مسکن می شود، نیز بسیار ارزشمندی هستند
[ترجمه گوگل]مقایسه های نامتقارن که باعث نادیده گرفتن مشاغل والدین و زمینه های تحصیل و شرایط محیطی مانند مسکن می شود، نیز بسیار ارزشمندی هستند
6. Television news was pervasive, undifferentiated, and relatively unbiased.
[ترجمه ترگمان]اخبار تلویزیون گسترده، تمایز نیافته و نسبتا بی طرفانه بود
[ترجمه گوگل]اخبار تلویزیون فراگیر، تقسیم نشده و نسبتا بی طرفانه بود
[ترجمه گوگل]اخبار تلویزیون فراگیر، تقسیم نشده و نسبتا بی طرفانه بود
7. Muscovy's commoners, of course, were not an undifferentiated mass.
[ترجمه ترگمان]مردم عادی مسکو، البته که انبوه undifferentiated نبودند
[ترجمه گوگل]مسلما عشاق عشایری، مسلما یک توده غیرتجدید نبودند
[ترجمه گوگل]مسلما عشاق عشایری، مسلما یک توده غیرتجدید نبودند
8. These estimates thus assume a nationally undifferentiated level of disease prevalence or bed-occupancy.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه این برآوردها نشان می دهند که در سطح ملی شیوع بیماری یا سکونت وجود دارد
[ترجمه گوگل]این برآوردها به این ترتیب یک سطح ملی غیر شفاف بیماری یا اشغال تخت را در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]این برآوردها به این ترتیب یک سطح ملی غیر شفاف بیماری یا اشغال تخت را در نظر می گیرند
9. Undifferentiated carcinomas with osteoclastic - like giant cells carry a similar prognosis to ductal adenocarcinoma.
[ترجمه ترگمان]Undifferentiated carcinomas با سلول های غول مانند نیز پیش بینی مشابهی را نسبت به ductal adenocarcinoma انجام می دهند
[ترجمه گوگل]کارسینوم های نامطلوب با سلول های غول پیکر مانند استئوکلاستیک پیش آگهی مشابهی را به آدنوکارسینوم مدفوع حمل می کنند
[ترجمه گوگل]کارسینوم های نامطلوب با سلول های غول پیکر مانند استئوکلاستیک پیش آگهی مشابهی را به آدنوکارسینوم مدفوع حمل می کنند
10. Conclusion Optic cup of 5-embryonic-day-old rats composes of undifferentiated cells, and the stem cells are mainly located in optic cup inner and marginal.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یک فنجان Optic ۵ - رویانی و سلول های بنیادی شامل سلول های تفریق نشده است و سلول های بنیادی عمدتا در جام بینایی و حاشیه ای قرار دارند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری فیت نوری از موش های 5 روزه ای که از سلول های غیر اختصاصی تشکیل شده است، سلول های بنیادی عمدتا در فضای اپتیک در داخل و حاشیه قرار دارند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری فیت نوری از موش های 5 روزه ای که از سلول های غیر اختصاصی تشکیل شده است، سلول های بنیادی عمدتا در فضای اپتیک در داخل و حاشیه قرار دارند
11. The sexually undifferentiated tissue in an embryo that becomes the penis or clitoris.
[ترجمه ترگمان]بافت تمایز جنسی در جنین که آلت تناسلی یا clitoris می شود
[ترجمه گوگل]بافت جنس ناسازگار در یک جنین که آلت تناسلی یا کلیتوری می شود
[ترجمه گوگل]بافت جنس ناسازگار در یک جنین که آلت تناسلی یا کلیتوری می شود
12. Callus 1 . A mass of undifferentiated parenchyma.
[ترجمه ترگمان]callus ۱ یه توده از احساسات parenchyma
[ترجمه گوگل]Callus 1 توده ای از پارنچیم نامتجانس
[ترجمه گوگل]Callus 1 توده ای از پارنچیم نامتجانس
13. Objective : To investigate the clinicopathologic features of undifferentiated small cell carcinoma of esophagus.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی ویژگی های clinicopathologic از carcinoma سلول کوچک نشده در مری
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی ویژگی های کلینیکوپاتولوژیک کارسینوم سلول کوچک و نامطلوب مری
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی ویژگی های کلینیکوپاتولوژیک کارسینوم سلول کوچک و نامطلوب مری
14. Eskimos are at increased risk for undifferentiated lymphoepithelial carcinoma.
[ترجمه ترگمان]Eskimos در خطر افزایش ریسک ابتلا به سرطان undifferentiated نشده قرار دارند
[ترجمه گوگل]اسکیموها در معرض خطر بالایی برای کارسینوم لنفوپیدلیال هستند
[ترجمه گوگل]اسکیموها در معرض خطر بالایی برای کارسینوم لنفوپیدلیال هستند
15. Colonial officials tended to see Indian society as an undifferentiated whole.
[ترجمه ترگمان]مقامات مستعمرات تمایل به دیدن جامعه هند به عنوان یک کل نیافته داشتند
[ترجمه گوگل]مقامات استعمار تمایل داشتند جامعه هندی را به عنوان یک کل تقسیم نشده ببینند
[ترجمه گوگل]مقامات استعمار تمایل داشتند جامعه هندی را به عنوان یک کل تقسیم نشده ببینند
پیشنهاد کاربران
یکپارچه، یکدست، به هم پیوسته، تفکیک نپذیر، نامشخص
یکنواخت
غیراختصاصی
جدایی ناپذیر، جداناشدنی
تمایزنایافته
نامتمایز
کلمات دیگر: