تخم مرغ عید پاک (تخم مرغ رنگ کرده و یا هر چیز مانند آن که در مراسم عید پاک به کار می رود)، تخم مرغ رنگ کرده (ویژه ی ایام عید پاک)
easter egg
تخم مرغ عید پاک (تخم مرغ رنگ کرده و یا هر چیز مانند آن که در مراسم عید پاک به کار می رود)، تخم مرغ رنگ کرده (ویژه ی ایام عید پاک)
انگلیسی به فارسی
تخممرغ عید پاک (تخممرغ رنگ کرده و یا هرچیز مانند آن که در مراسم عید پاک بهکار میرود)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a decorated or colored egg used as a gift or ornament on Easter.
• (2) تعریف: an imitation of such an egg, often made of candy.
• colored egg used as a decoration and symbol of the easter holiday; (computers) surprise included in a web site or computer program (usually a hidden message or image)
an easter egg is a chocolate egg given as a present at easter.
an easter egg is a chocolate egg given as a present at easter.
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] اصطلاحی عامیانه به معنای بخش پنهان یک برنامه ی کمپیوتری .
جملات نمونه
1. The Easter egg has both pagan and Christian origins.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ عید پاک هم دارای ریشه های pagan و هم مسیحی است
[ترجمه گوگل]تخم مرغ عید پاک، ریشه های مسیحی و مسیحی دارد
[ترجمه گوگل]تخم مرغ عید پاک، ریشه های مسیحی و مسیحی دارد
2. Julius danced soberly with his Easter egg.
[ترجمه ترگمان]ژولیوس سزار با تخم مرغ پاک خود می رقصید
[ترجمه گوگل]جولیوس با تخم مرغ عید پاک خود را به آرامی با هم رقابت کرد
[ترجمه گوگل]جولیوس با تخم مرغ عید پاک خود را به آرامی با هم رقابت کرد
3. How much fun the Easter egg hunt every year on the lawn.
[ترجمه ترگمان]شکار کردن تخم طلایی هر سال در چمن زار چه قدر حال می کنه
[ترجمه گوگل]چقدر سرگرم کننده تخم مرغ عید پاک هر ساله در چمن شکار کنید
[ترجمه گوگل]چقدر سرگرم کننده تخم مرغ عید پاک هر ساله در چمن شکار کنید
4. Perhaps an Easter egg hunt in the fifties.
[ترجمه ترگمان] شاید یه شکار تخم مرغ در دهه پنجاه باشه
[ترجمه گوگل]شاید یک شکار تخم مرغ عید پاک در دهه پنجاه داشته باشد
[ترجمه گوگل]شاید یک شکار تخم مرغ عید پاک در دهه پنجاه داشته باشد
5. Otherwise it will be like an Easter egg hunt.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت به شکار تخم مرغ عید پاک شباهت دارد
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت آن شبیه به یک شکار تخم مرغ عید پاک است
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت آن شبیه به یک شکار تخم مرغ عید پاک است
6. Such machines would need to be tested for Easter egg fraud on election day.
[ترجمه ترگمان]چنین ماشین هایی باید برای تقلب در روز عید پاک در روز انتخابات تست شوند
[ترجمه گوگل]چنین ماشین هایی باید برای تقلب در تخم مرغ عید پاک در روز انتخابات مورد آزمایش قرار گیرند
[ترجمه گوگل]چنین ماشین هایی باید برای تقلب در تخم مرغ عید پاک در روز انتخابات مورد آزمایش قرار گیرند
7. This is our favorite Easter Egg, for reasons that will soon be obvious.
[ترجمه ترگمان]این عید پاک محبوب ما است، به دلایلی که به زودی مشخص خواهد شد
[ترجمه گوگل]این تخم مرغ عید پاک مورد علاقه ما است، به دلایل که به زودی آشکار خواهد شد
[ترجمه گوگل]این تخم مرغ عید پاک مورد علاقه ما است، به دلایل که به زودی آشکار خواهد شد
8. Two traditional Easter egg games are the Easter Egg Hunt and the Easter Egg Roll.
[ترجمه ترگمان]دو بازی تخم مرغ عید پاک، عید پاک عید پاک و رول تخم مرغ عید پاک است
[ترجمه گوگل]دو بازی سنتی عید پاک تخم مرغ عید پاک و تخم مرغ عید پاک رول است
[ترجمه گوگل]دو بازی سنتی عید پاک تخم مرغ عید پاک و تخم مرغ عید پاک رول است
9. Another Easter egg game is the Easter Egg Roll.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از game عید پاک است که در عید پاک برگزار می شود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از بازی های تخم مرغ عید پاک، رول تخم مرغ عید پاک است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از بازی های تخم مرغ عید پاک، رول تخم مرغ عید پاک است
10. One American tradition associated with Easterthe Easter egg hunt.
[ترجمه ترگمان]یک سنت آمریکایی مرتبط با شکار تخم مرغ عید پاک
[ترجمه گوگل]یک سنت آمریکایی در رابطه با عید پاک عید پاک شکار تخم مرغ
[ترجمه گوگل]یک سنت آمریکایی در رابطه با عید پاک عید پاک شکار تخم مرغ
11. Easter egg hunt is a game for finding eggs.
[ترجمه ترگمان]شکار تخم مرغ عید پاک یک بازی برای یافتن تخم مرغ است
[ترجمه گوگل]شکار تخم مرغ عید پاک یک بازی برای پیدا کردن تخم مرغ است
[ترجمه گوگل]شکار تخم مرغ عید پاک یک بازی برای پیدا کردن تخم مرغ است
12. Wanna paint you own Easter egg? Wanna dance with lovely rabbits?
[ترجمه ترگمان]میخوای تخم مرغ رنگی خودت رو رنگ کنی؟ میخوای با یه خرگوش خوشگل برقصی؟
[ترجمه گوگل]می خواهی نقاشی بکنی تخم مرغ عید پاک؟ می خواهید با خرگوش های دوست داشتنی رقصید؟
[ترجمه گوگل]می خواهی نقاشی بکنی تخم مرغ عید پاک؟ می خواهید با خرگوش های دوست داشتنی رقصید؟
13. Go on an Easter egg hunt. Find the chocolate eggs.
[ترجمه ترگمان]برو شکار تخم مرغ شکار کن تخم مرغ ها رو پیدا کن
[ترجمه گوگل]بر روی شکار تخم مرغ عید پاک بروید تخم مرغ شکلات را پیدا کنید
[ترجمه گوگل]بر روی شکار تخم مرغ عید پاک بروید تخم مرغ شکلات را پیدا کنید
14. We read about the Easter Egg Hunt in the pocketbook.
[ترجمه ترگمان]کتاب عید پاک را در کیف بغلی خواندم
[ترجمه گوگل]ما در مورد کتاب تخم مرغ عید پاک در دفترچه یادداشت خواندن
[ترجمه گوگل]ما در مورد کتاب تخم مرغ عید پاک در دفترچه یادداشت خواندن
15. One of the Easter egg games is the Easter Egg Hunt.
[ترجمه ترگمان]یکی از the عید پاک، جشن عید پاک است
[ترجمه گوگل]یکی از بازی های تخم مرغ عید پاک، شکار تخم مرغ عید پاک است
[ترجمه گوگل]یکی از بازی های تخم مرغ عید پاک، شکار تخم مرغ عید پاک است
پیشنهاد کاربران
در اصطلاح به معنی ( نکات مخفی ) است
پیام پنهانی
کلمات دیگر: